Perdic | شانس | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 38 (3 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	odds U	شانس
	fortune U	شانس
	fortunes U	شانس
	chance U	شانس
	chanced U	شانس
	chances U	شانس
	chancing U	شانس
	luck U	شانس
	handsel U	شانس

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	(not a) snowball's chance in hell <idiom> U	بد شانس مطلق
	fall on feet <idiom> U	شانس آوردن
	unlucky fellow U	آدم بد شانس
	unlucky girl U	آدم بد شانس
	jinxes U	ادم بد شانس
	jinx U	شانس نیاوردن
	jinx U	ادم بد شانس
	jinxes U	شانس نیاوردن
	fortunate U	خوش شانس
	press (push) one's luck <idiom> U	به شانس بستگی داد
	(not a) ghost of a chance <idiom> U	حتی یک شانس کوچکی
	fortuity U	قضا وقدر شانس
	casualism U	اعتقاد به شانس و تصادف تصادفا"
	speeds U	حالت شانس خوب داشتن
	speeding U	حالت شانس خوب داشتن
	To hit a wining streak. U	شانس آوردن ( درقمار وغیره )
	Fortunately I wasnt hurt. U	شانس آوردم . طوریم نشد
	speed U	حالت شانس خوب داشتن
	caculated risk <idiom> U	شانس زیاد برای موفقیت
	cook one's goose <idiom> U	شانس کسی رااز اوگرفتن
	lose touch with <idiom> U	از دست دادن شانس ملاقات وارتباط
	I dont have an earthly chance. U	کمترین شانس راروی زمین ندارم
	help any one . U	برایم خوش قدم بود ( شانس آورد )
	new deal <idiom> U	تغییر کامل ،شروع تازه ،شانس دیگر
	green thumbed U	کسیکه در پرورش گیاهان شانس و استعدادخوبی دارد
	not to have a prayer of achieving something U	کمترین شانس هم برای بانجام رسانیدن چیزی رانداشتن
	spoiler U	تیم بدون شانس دستگاه منحرف کننده هوا در اتومبیل
	long shot U	شانس کمی برای برنده شدن دارد نوعی شرط که احتمال بردن ان کم است
	Consider yourself lucky [fortunate] (that) you weren't on the train at that time. U	شما باید خودتان را خوش شانس [خوشبخت] در نظر بگیرید [که] در آن زمان در قطار نبودید.

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy