English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8119 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
rhymester U شاعربی استعداد وکم مایه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rimester U قافیه ساز شاعر بی استعداد وکم مایه شاعرک
bituminous binder U مایه اتصال هیدروکربوری چسب مایه قیری
average strength U استعداد پرسنلی متوسط میانگین استعداد پرسنلی
parted U با استعداد
talents U استعداد
gifted U با استعداد
simpleminded U کم استعداد
turns U استعداد
turn U استعداد
susceptivity U استعداد
aptitude U استعداد
talentless U بی استعداد
susceptibility U استعداد
talent U استعداد
capability U استعداد
unintelligent U بی استعداد
predispostion U استعداد
geniuses U استعداد
capacities U استعداد
property U استعداد
capacity U استعداد
ingenuity U استعداد
talented U استعداد
ungifted U بی استعداد
aptitudes U استعداد
verve U استعداد
inapt U بی استعداد
brilliance U استعداد
potentialities U استعداد
potentiality U استعداد
genius U استعداد
amplitude U استعداد
cabiler U استعداد
gormless U کم استعداد
endowments U استعداد
aptness U استعداد
liability to disease U استعداد
endowment U استعداد
authorized strength U استعداد مجاز
capability U استعداد پیشرفت
capacities U استعداد مقام
division slice U استعداد لشگری
resistibility U استعداد مقاومت
artistic aptitude U استعداد هنری
reproductivity U استعداد تولید
caliber U گنجایش استعداد
command strength U استعداد یکان
reproductivity U استعداد هم اوری
capacities U گنجایش استعداد
capacity U استعداد مقام
mechanical aptitude U استعداد فنی
flair U استعداد خصیصه
aptitude tests U ازمون استعداد
indisposedness U عدم استعداد
aptitude test U ازمون استعداد
occupational aptitude U استعداد شغلی
imitativeness U استعداد تقلید
artistry U استعداد هنرپیشگی
cleverness U هوشیاری استعداد
indisposition U عدم استعداد
indispositions U عدم استعداد
frost susceptibility U استعداد یخزدگی
academic aptitude U استعداد تحصیلی
capacity U گنجایش استعداد
scholastic aptitude U استعداد تحصیلی
end strength U استعداد نهایی
palooka U بوکسور بی استعداد
tendencies U توجه استعداد
shift U نوبتی استعداد
shifts U نوبتی استعداد
arts U استعداد استادی
art U استعداد استادی
cleverest U باهوش با استعداد
cleverer U باهوش با استعداد
clever U باهوش با استعداد
child prodigy U بچهبا استعداد
shifted U نوبتی استعداد
war strenght U استعداد جنگی
tendency U توجه استعداد
strengths U استعداد رزمی
liability U بدهکاری استعداد
strength U استعداد رزمی
liabilities U بدهکاری استعداد
risible faculty U استعداد خنده
capable U با استعداد صلاحیتدار
sconce U جمجمه استعداد
talent for musics U استعداد یا ذوق موسیقی
level of strength U میزان استعداد رزمی
versatile U دارای استعداد و ذوق
manpower cieling U سطح استعداد پرسنل
differential aptitude tests U ازمونهای تشخیص استعداد دی ا تی
the talnet of the country U مردم با استعداد کشور
fabllibility U استعداد خطا کردن
naturals U مسلم استعداد ذاتی
potentially U با داشتن استعداد نهانی
habiliment U جامه استعداد فکری
natural U مسلم استعداد ذاتی
knack U صدای شلاق استعداد
gifts U دارای استعداد کردن
gifts U استعداد پیشکش کردن
gift U دارای استعداد کردن
accountable strength U استعداد قابل محاسبه
accountable strength استعداد قابل توجه
effective strength U استعداد رزمی موثر
level of strength U سطح استعداد رزمی
gift U استعداد پیشکش کردن
flatlander U موج سوار کم استعداد
vocational aptitude test U ازمون استعداد شغلی
gifted U موید شخص با استعداد
attack size U استعداد وسایل درگیر در تک
potentialize U دارای استعداد کردن
scholastic aptitude test U ازمون استعداد تحصیلی
physical aptitude test U ازمون استعداد جسمانی
allotropy U استعداد تغییر و تبدیل
reduced strenght U حداقل استعداد جنگی
able با استعداد صلاحیت دار
peak strenght U حداکثر استعداد مجاز
self rating U تعیین میزان استعداد خود
battle bill U فهرست استعداد رزمی ناو
peace time complement U استعداد مجاز زمان صلح
Iranians have a gift of tongues. U ایرانیها استعداد زبان دارند
edacity U استعداد خوردن شکم پرستی
potential U دارای استعداد نهانی پتانسیل
strength U قدرت رزمی استعداد نفری
potentiality U عاملیت بالفعل استعداد نهانی
potentialities U عاملیت بالفعل استعداد نهانی
faculty U استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
faculties U استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
means end capacity U استعداد درک وسیله- هدف
strengths U قدرت رزمی استعداد نفری
personnel ceiling U سقف استعداد مجاز پرسنلی
wishy washy U کم مایه
gravamen U مایه غم
principals U مایه
thins U کم مایه
resource U مایه
genitor U مایه
germen U مایه
wishy-washy U کم مایه
thinnest U کم مایه
thin U کم مایه
motif U مایه
low pitched U کم مایه
low-pitched U کم مایه
thinned U کم مایه
principal U مایه
motifs U مایه
thinners U کم مایه
stock U : مایه
stocked U : مایه
seashore musical ability tests آزمون های استعداد موسیقی سیشور
peace time establishment U جدول استعداد مجاز زمان صلح
criticaster U نقاد کم مایه
poor gas U گاز کم مایه
cuse of a U مایه هراس
endoplasm U درون مایه
cumbrous U مایه زحمت
chromaticity U فام مایه
disfiguration U مایه زشتی
concretive U مایه انجماد
compressive U مایه تراکم
feeding cloth U مایه رسان
molif U مایه اصلی
surpriser U مایه حیرت
staff of life U مایه حیات
short clay U خاک کم مایه
petiolin U خیو مایه
scunner U مایه نفرت
rich mix U مخلوط پر مایه
phlogiston U مایه اتش
plastic clay U خاک رس پر مایه
tough clay U خاک رس پر مایه
poor lime U اهک کم مایه
principal and profit U مایه و سود
rear waistlock and forward single leg U درو با مایه از مچ پا
rouser U مایه حیرت
mitigative U مایه کاهش
to tone up U کم مایه شدن
feeling tone U مایه احساسی
gazing stock U مایه عبرت
pure color U رنگ مایه
Principal and interest . U مایه وسود
the root of dispute U مایه نزاع
inoculator U مایه کوب
key note U معرف مایه
key note U مایه نما
laughingstock U مایه خنده
lean concrete U بتن کم مایه
lee shore U مایه خطر
wage funds U مایه دستمزد
meagre lime U اهک کم مایه
rich lime U اهک پر مایه
inoculation U مایه کوبی
off key خارج از مایه
baits U مایه تطمیع
placebo U مایه تسکین
baited U مایه تطمیع
bait U مایه تطمیع
motifs U مایه اصلی
motif U مایه اصلی
Recent search history Forum search
0lay formation
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com