English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
provine U شاخه خوابانده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
layer U رگه شاخه خوابانده
layers U رگه شاخه خوابانده
Other Matches
brandied U درعرق خوابانده
irrepressible U خوابانده نشدنی
hierarchical communications system U شبکهای که هر شاخه آن تعدادی زیر شاخه جداگانه دارد
I have laid up my car for repairs. U اتوموبیلم را برای تعمیرات خوابانده ام
to brachiate U از شاخه به شاخه پریدن [بازوپیمایی کردن]
branches U شاخه شاخه شدن
ramify U شاخه شاخه شدن
branch U شاخه شاخه شدن
forkedly U بطور شاخه شاخه
arborization U شاخه شاخه شدگی
dog leg U شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
bifurcate U چنگالی شدن شاخه شاخه شدن
receding leg U شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف
trifurcation U سه شاخه
ramulous U شاخه شاخه
trifid U سه شاخه
ramus U شاخه
limb U شاخه
pin U در شاخه
limbs U شاخه
three way U سه شاخه
pinning U در شاخه
pinned U در شاخه
variation U شاخه
variations U شاخه
ramulose U شاخه شاخه
branch line U شاخه
nid U شاخه
acaulescent U بی شاخه
connection plug U دو شاخه
bifurcation U شاخه
plugs U دو شاخه
plugging U دو شاخه
embranchment U شاخه
plug U دو شاخه
nibs U شاخه
nib U شاخه
furcate U شاخه شاخه
branch lines U شاخه
intersection leg U شاخه
boughs U شاخه
bough U شاخه
knag U ته شاخه
limbless U بی شاخه
branch cutter U شاخه بر
fork U شاخه
fork U سه شاخه
branches U شاخه
branch U شاخه
forking U سه شاخه
arm U شاخه
forking U شاخه
Br U شاخه
doddered U بی شاخه
virga U شاخه
gray ramus U شاخه خاکستری
dog leg U شاخه فرعی
line of business U شاخه پیشه
easing out line U شاخه شل کننده
twigged U شاخه دار
female plug U دو شاخه ماده
distributary U رود شاخه
disbranch U بی شاخه کردن
biramous U دارای دو شاخه
boughed U شاخه دار
branchy U شاخه دار
branch U شاخه [دانشی]
field U شاخه [دانشی]
branching U شاخه گزینی
branchlet U شاخه کوچک
area U شاخه [دانشی]
division U شاخه [دانشی]
traverse leg U شاخه پیمایش
tow level forked junction U دو شاخه دو ترازه
fork of ... river U شاخه رودخانه ...
outbranch U شاخه گستردن
spriggy U شاخه دار
twing U شاخه کوچک
ram's horn hook U قلاب دو شاخه
ramiform U شاخه مانند
ramify U شاخه دادن
ramify U شاخه بستن
secateur U شاخه قطع کن
linear portion U شاخه خطی
lamina U شاخه پردهای
passerine U شاخه نشین
tow level forked junction U دو شاخه ناهمکف
twiggy U شاخه دار
viminal U شاخه دهنده
three arm protractor U نقاله سه شاخه
insessorial U شاخه نشین
intersection leg U شاخه یک همبر
Dont break that branch off. U آن شاخه رانشکن
subshrub U شاخه کوچک
lamin U شاخه پردهای
triradiate U سه شاخه سه شعاعی
crotch U تیر دو شاخه
branches U شاخه دراوردن
twig U : شاخه کوچک
twigs U : شاخه کوچک
tuning fork U دو شاخه صوتی
branch U شاخه دراوردن
sprays U شاخه کوچک
tuning forks U دو شاخه صوتی
blind alleys U شاخه بن بست
tributaries U شاخه رود
tributary U شاخه انشعاب
tributary U شاخه رود
sprout U جوانه شاخه
coppice U شاخه زاد
coppices U شاخه زاد
prongs U شاخه رودیانهر
forked U شاخه دار
crotches U تیر دو شاخه
spraying U شاخه کوچک
sprayed U شاخه کوچک
spray U شاخه کوچک
alleyways U شاخه ماز
alleys U شاخه ماز
alley U شاخه ماز
grain U شاخه چنگال
sprig U شاخه کوچک
sprigs U شاخه کوچک
prong U شاخه رودیانهر
sprouted U جوانه شاخه
sprouts U جوانه شاخه
ramifications U شاخه شاخگی
tributaries U شاخه انشعاب
bifurcate U دو شاخه شدن
battery charging plug U دو شاخه باتری پر کن
banana pin U دو شاخه رادیو
wing U شاخه شعبه
link U شاخه رابط
topper U شاخه زن سوهان
toppers U شاخه زن سوهان
arborescent U شاخه مانند
winging U شاخه شعبه
affluent U شاخه رود
ramification U شاخه شاخگی
offshoots U شاخه نورسته
blind alley U شاخه بن بست
cable connector U دو شاخه کابل
offshoot U شاخه نورسته
strick U شاخه درخت کتان
sprit U جوانه یا شاخه کوچک
clusters U اویز چند شاخه
cluster bombs U اویز چند شاخه
pruning knife U چاقوی شاخه زنی
To cut off a branch . U شاخه ای را قطع کردن
bifurcation U تقسیم بدو شاخه
cluster bomb U اویز چند شاخه
cluster U اویز چند شاخه
two pin plug U دو شاخه وسایل برقی
bayou U شاخه فرعی رودخانه
utensil plug U دو شاخه وسایل برقی
tri corn U کلاه سه گوشه سه شاخه
tine U نوک شاخه یاسیخ
bifurcation U شکاف گاه شاخه
twin plug U دو شاخه وسایل برقی
leg U شاخه مسیر حرکت
deadwood U شاخه خشکیده درخت
percher U مرغ شاخه نشین
pricket U شمعدان شاخه دار
to lop off a branch [from a tree] U شاخه ای را [از درختی] بریدن
legs U شاخه مسیر حرکت
wind component U شاخه سمتی باد
dog-leg U [شاخه فرعی پله]
deflection component of trail U شاخه سمتی مسیر
hierarchical communications system U شاخه ها و زیر دایرکتوری ها
lifting cart U جرثقیل دستی [یا برقی] با دو شاخه
unplugging U خارج کردن دو شاخه از سوکت
unplug U خارج کردن دو شاخه از سوکت
unplugged U خارج کردن دو شاخه از سوکت
pallet truck U جرثقیل دستی [یا برقی] با دو شاخه
vimineous U دارای شاخه وترکههای خم شونده
unplugs U خارج کردن دو شاخه از سوکت
pallet jack U جرثقیل دستی [یا برقی] با دو شاخه
trifurcate U بسه شاخه تقسیم شدن
cultrated U بشکل چاقوی شاخه زنی
deflection component of trail U شاخه سمتی معبر حرکت
leg U خط واصل بین دو نقطه شاخه
descending branch U شاخه نزولی مسیر گلوله
randie branching index U شاخص شاخه زنی رندیچ
divided magnetic circuit U مدار مغناطیسی چند شاخه
candelabrum U شمع دان چند شاخه
truncate U شاخه زدن ناقص کردن
truncates U شاخه زدن ناقص کردن
legs U خط واصل بین دو نقطه شاخه
truncating U شاخه زدن ناقص کردن
cultrate U بشکل چاقوی شاخه زنی
subshrub U شاخه فرعی گیاه کوچک
the tree shoot out brances U ازدرخت شاخه هایی بیرون زد
truncated U شاخه زدن ناقص کردن
branched chain structure U ساختار زنجیری شاخه دار
trident U نیزه سه شاخه عصای سه دندانه
tridentate U نیزه سه شاخه عصای سه دندانه
crotches U محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
chandelier U شمع دان چند شاخه لوستر
chandeliers U شمع دان چند شاخه لوستر
snagged U پراز ته شاخه دارای برامدگیهای ناصاف
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com