English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ramify U شاخه بستن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hierarchical communications system U شبکهای که هر شاخه آن تعدادی زیر شاخه جداگانه دارد
to brachiate U از شاخه به شاخه پریدن [بازوپیمایی کردن]
branch U شاخه شاخه شدن
branches U شاخه شاخه شدن
arborization U شاخه شاخه شدگی
ramify U شاخه شاخه شدن
forkedly U بطور شاخه شاخه
dog leg U شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
mach hold U بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
bifurcate U چنگالی شدن شاخه شاخه شدن
To be out to do some thing . U کمر همت بستن ( کمر انجام کاری را بستن )
receding leg U شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف
limb U شاخه
nid U شاخه
plugs U دو شاخه
pinned U در شاخه
pin U در شاخه
plugging U دو شاخه
limbs U شاخه
variations U شاخه
variation U شاخه
ramulose U شاخه شاخه
branch U شاخه
branches U شاخه
limbless U بی شاخه
virga U شاخه
connection plug U دو شاخه
Br U شاخه
acaulescent U بی شاخه
trifurcation U سه شاخه
trifid U سه شاخه
fork U شاخه
nibs U شاخه
nib U شاخه
forking U سه شاخه
bifurcation U شاخه
forking U شاخه
bough U شاخه
arm U شاخه
furcate U شاخه شاخه
branch cutter U شاخه بر
knag U ته شاخه
embranchment U شاخه
fork U سه شاخه
intersection leg U شاخه
ramus U شاخه
ramulous U شاخه شاخه
three way U سه شاخه
branch line U شاخه
branch lines U شاخه
doddered U بی شاخه
boughs U شاخه
pinning U در شاخه
plug U دو شاخه
distributary U رود شاخه
easing out line U شاخه شل کننده
disbranch U بی شاخه کردن
tow level forked junction U دو شاخه ناهمکف
dog leg U شاخه فرعی
sprigs U شاخه کوچک
traverse leg U شاخه پیمایش
sprig U شاخه کوچک
tow level forked junction U دو شاخه دو ترازه
affluent U شاخه رود
coppice U شاخه زاد
female plug U دو شاخه ماده
coppices U شاخه زاد
triradiate U سه شاخه سه شعاعی
bifurcate U دو شاخه شدن
cable connector U دو شاخه کابل
boughed U شاخه دار
branchy U شاخه دار
branchlet U شاخه کوچک
branching U شاخه گزینی
sprays U شاخه کوچک
spraying U شاخه کوچک
sprayed U شاخه کوچک
spray U شاخه کوچک
alleyways U شاخه ماز
alley U شاخه ماز
battery charging plug U دو شاخه باتری پر کن
Dont break that branch off. U آن شاخه رانشکن
twigged U شاخه دار
twiggy U شاخه دار
twing U شاخه کوچک
viminal U شاخه دهنده
passerine U شاخه نشین
arborescent U شاخه مانند
linear portion U شاخه خطی
outbranch U شاخه گستردن
biramous U دارای دو شاخه
crotches U تیر دو شاخه
crotch U تیر دو شاخه
banana pin U دو شاخه رادیو
alleys U شاخه ماز
provine U شاخه خوابانده
tributaries U شاخه انشعاب
blind alley U شاخه بن بست
blind alleys U شاخه بن بست
twig U : شاخه کوچک
division U شاخه [دانشی]
winging U شاخه شعبه
wing U شاخه شعبه
field U شاخه [دانشی]
line of business U شاخه پیشه
twigs U : شاخه کوچک
tributaries U شاخه رود
tributary U شاخه انشعاب
tributary U شاخه رود
tuning forks U دو شاخه صوتی
tuning fork U دو شاخه صوتی
insessorial U شاخه نشین
sprout U جوانه شاخه
subshrub U شاخه کوچک
sprouts U جوانه شاخه
spriggy U شاخه دار
three arm protractor U نقاله سه شاخه
branch U شاخه [دانشی]
link U شاخه رابط
grain U شاخه چنگال
lamina U شاخه پردهای
ram's horn hook U قلاب دو شاخه
area U شاخه [دانشی]
ramifications U شاخه شاخگی
secateur U شاخه قطع کن
ramiform U شاخه مانند
topper U شاخه زن سوهان
prongs U شاخه رودیانهر
prong U شاخه رودیانهر
fork of ... river U شاخه رودخانه ...
toppers U شاخه زن سوهان
ramification U شاخه شاخگی
offshoots U شاخه نورسته
ramify U شاخه دادن
intersection leg U شاخه یک همبر
forked U شاخه دار
branch U شاخه دراوردن
lamin U شاخه پردهای
branches U شاخه دراوردن
gray ramus U شاخه خاکستری
offshoot U شاخه نورسته
sprouted U جوانه شاخه
To cut off a branch . U شاخه ای را قطع کردن
bayou U شاخه فرعی رودخانه
layers U رگه شاخه خوابانده
layer U رگه شاخه خوابانده
bifurcation U تقسیم بدو شاخه
to lop off a branch [from a tree] U شاخه ای را [از درختی] بریدن
bifurcation U شکاف گاه شاخه
tri corn U کلاه سه گوشه سه شاخه
pruning knife U چاقوی شاخه زنی
pricket U شمعدان شاخه دار
twin plug U دو شاخه وسایل برقی
tine U نوک شاخه یاسیخ
deflection component of trail U شاخه سمتی مسیر
two pin plug U دو شاخه وسایل برقی
utensil plug U دو شاخه وسایل برقی
percher U مرغ شاخه نشین
wind component U شاخه سمتی باد
strick U شاخه درخت کتان
sprit U جوانه یا شاخه کوچک
deadwood U شاخه خشکیده درخت
cluster U اویز چند شاخه
cluster bomb U اویز چند شاخه
dog-leg U [شاخه فرعی پله]
cluster bombs U اویز چند شاخه
clusters U اویز چند شاخه
legs U شاخه مسیر حرکت
leg U شاخه مسیر حرکت
hierarchical communications system U شاخه ها و زیر دایرکتوری ها
trident U نیزه سه شاخه عصای سه دندانه
trifurcate U بسه شاخه تقسیم شدن
truncate U شاخه زدن ناقص کردن
truncated U شاخه زدن ناقص کردن
vimineous U دارای شاخه وترکههای خم شونده
tridentate U نیزه سه شاخه عصای سه دندانه
legs U خط واصل بین دو نقطه شاخه
leg U خط واصل بین دو نقطه شاخه
subshrub U شاخه فرعی گیاه کوچک
the tree shoot out brances U ازدرخت شاخه هایی بیرون زد
truncating U شاخه زدن ناقص کردن
randie branching index U شاخص شاخه زنی رندیچ
truncates U شاخه زدن ناقص کردن
candelabrum U شمع دان چند شاخه
cultrated U بشکل چاقوی شاخه زنی
deflection component of trail U شاخه سمتی معبر حرکت
unplugging U خارج کردن دو شاخه از سوکت
unplugged U خارج کردن دو شاخه از سوکت
unplug U خارج کردن دو شاخه از سوکت
descending branch U شاخه نزولی مسیر گلوله
cultrate U بشکل چاقوی شاخه زنی
lifting cart U جرثقیل دستی [یا برقی] با دو شاخه
pallet truck U جرثقیل دستی [یا برقی] با دو شاخه
branched chain structure U ساختار زنجیری شاخه دار
divided magnetic circuit U مدار مغناطیسی چند شاخه
pallet jack U جرثقیل دستی [یا برقی] با دو شاخه
unplugs U خارج کردن دو شاخه از سوکت
crotches U محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
crotch U محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
chandeliers U شمع دان چند شاخه لوستر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com