English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
plasticity index U شاخص خمیری نشانه حالت خمیری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
plastic analysis U محاسبه درمحیط خمیری روش واکافت خمیری فراکافت خمیری
pastiness U حالت خمیری
pulp U حالت خمیری
doughiness U حالت خمیری
plasticity U حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
pultaceous U خمیری
pasty U خمیری
pulpous U خمیری
pasties U خمیری
doughier U خمیری
doughiest U خمیری
doughy U خمیری
plastic limit U حد خمیری
plastic U خمیری شکل
plasticity index U نمایه خمیری
plasticity U خمیری نرمی
plasticity index U اندیس خمیری
plastic bombs U بمب خمیری
plastic consistency U پایداری خمیری
plastic U خمیری نرم
plastic U خمیری مومینه
plastic mortar U ملات خمیری
plastic bomb U بمب خمیری
pulpiness U خاصیت خمیری یاگوشتی
faure plate U صفحه باتری خمیری
collapse design U محاسبه در محیط خمیری
pasted plate U صفحه باتری خمیری
plastic deformation U تغییر شکل خمیری
crumby U مانند مغز نان خمیری
crummy U مانند مغز نان خمیری
crummiest U مانند مغز نان خمیری
crummier U مانند مغز نان خمیری
composition a U خرج خمیری شکل ا یا ب ترکیب ا
plastic metal deformation U تغییر شکل خمیری فلز
plastic U خرج خمیری شکل پلاستیکی
stollen U نان خمیری شیرین حاوی میوه وخشکبار
pastille U خمیری که برای بخور دادن بکاررود بخور
pastile U خمیری که برای بخور دادن بکاررود بخور
pastilles U خمیری که برای بخور دادن بکاررود بخور
pastil U خمیری که برای بخور دادن بکاررود بخور
von neuman morgensterm utility index U شاخص مطلوبیت ون نیومن مورگن استرن منظورشاخص عددی برای مطلوبیت مورد انتظار استکه دروضعیت ریسک و نامطمئنی ازاین شاخص استفاده میشود .ازنظر ریاضی این شاخص درحقیقت امید ریاضی مژلوبیت کل است
sighting leaf U ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
markers U تعیین کننده شاخص هدف شاخص
marker U تعیین کننده شاخص هدف شاخص
ideal index U شاخص کمال مطلوب شاخص ایده ال
rainfall index U شاخص بارش شاخص بارندگی
the i U [حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
modes U قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode U قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
pointers U نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
pointer U نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
no drop image [تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
target indicator U شاخص نشان دهنده هدف شاخص هدف
bench mark U شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
ToolTips U برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
symbolically U آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
symbolic U آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
foreground U سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
indexed sequential file U پرونده ترتیبی شاخص دار فایل ترتیبی شاخص دار
analogues U ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
vitrifying U تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
squares U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogue U ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squared U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analog U سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squaring U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
oblique case U حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
convertor U وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
prints U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
printed U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
devitrify U از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
alternate U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternates U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternated U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
state of rest U حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
plebeianism U حالت عوام یا مردم پست حالت توده
genitive U حالت مالکیت حالت مضاف الیه
peach design U نقش هلو [این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
uart U قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
marginal case U حالت نهائی حالت حدی
spectrality U حالت طیفی حالت شبحی
spectralness U حالت طیفی حالت شبحی
transitoriness U حالت ناپایداری حالت بی بقایی
cold forming U حالت دهی در حالت سرد
electro optics U وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
dialed U شاخص
dial U شاخص
dialled U شاخص
dials U شاخص
level rod U شاخص
index U شاخص
index U خط شاخص
indexed U شاخص
critical U شاخص
indexes U خط شاخص
indexes U شاخص
indexed U خط شاخص
index number U شاخص
cephalic index U شاخص سر
indicative U شاخص
indicator U شاخص
scale U شاخص
aiming post U شاخص
tyupical U شاخص
gnomon U شاخص
preset vector U دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
crude U حالت طبیعی رنگ [حالت ملایم و اصیل رنگ]
indexes U فهرست شاخص
position indicator U شاخص نماها
validity index U شاخص اعتبار
weight index U شاخص موزون
cost indexes U شاخص هزینه
compression index U شاخص فشارپذیری
wage index U شاخص دستمزد
polarity indicator U شاخص قطب
critical values U مقادیر شاخص
critical region U ناحیه شاخص
critical ratio U بهر شاخص
critical period U دوره شاخص
indexing U شاخص گذاری
cross index U شاخص متقابل
cranial index U شاخص جمجمه
vital index U شاخص حیاتی
characteristic roots U ریشههای شاخص
characteristic equation U معادلههای شاخص
indicator electrode U الکترود شاخص
indicator gate U دریچه شاخص
index of absorption U شاخص جذب
oddsmaker U بازیگر شاخص
absorption index U شاخص جذب
number index U شاخص عددی
sundials U شاخص افتاب
sundial U شاخص افتاب
levelling staff U شاخص تراز
active index U شاخص فعال
aiming light U چراغ شاخص
characteristic curve U منحنی شاخص
indexed U فهرست شاخص
bench mark U شاخص مبداء
bain index U شاخص بین
aiming stake U شاخص کوچک
aiming post sleeve U روپوش شاخص
index U فهرست شاخص
aiming post sleeve U غلاف شاخص
aiming post light U چراغ شاخص
neon indicator U شاخص نئونی
gnomonic U وابسته به شاخص
discrimination index U شاخص افتراق
retention index U شاخص بازداری
statistics U شاخص امار
index hole U سوراخ شاخص
index mark U علامت شاخص
readability index U شاخص خوانایی
index number U عدد شاخص
difficulty index U شاخص دشواری
range indicator U شاخص مسافت
tidal bench mark U شاخص جزر و مد
economic index U شاخص اقتصادی
gnomonics U فن شاخص سازی
group index U شاخص گروه
gnomon U شاخص شرعیات
seasonal index U شاخص فصلی
general index U شاخص کلی
sysctlg U پرونده شاخص
holotype U نمونه شاخص
system catalog U پرونده شاخص
economic indicator U شاخص اقتصادی
indicator U شاخص اندازه
index of correlation U شاخص همبستگی
toughness index U شاخص نرمی
roughness index U شاخص زبری
production index U شاخص تولید
index register U ثبات شاخص
price index U شاخص قیمت
indicator U نمایشگر شاخص
critical incidents technique U شیوه رویدادهای شاخص
index of real wages U شاخص دستمزدهای واقعی
respiratory exchange index U شاخص بهره تنفسی
air pollution index U شاخص الودگی هوا
symbol U رمز اشاره شاخص
beach flag U پرچم شاخص اسکله
indexed address آدرس شاخص دار
post indexing U شاخص گذاری بعدی
map index U فهرست شاخص نقشه ها
pre indexing U شاخص گذاری قبلی
indexed array U ارایه شاخص دار
indexed list U لیست شاخص دار
laspeyres price index U شاخص قیمت لاسپیرز
producer price index U شاخص قیمت تولیدی
isoheyt U خط شاخص نقاط هم باران
to turn the scales U عامل شاخص بودن
to be the clincher U عامل شاخص بودن
index of industrial production U شاخص تولید صنعتی
range markers U چراغ شاخص مسیر
characteristic expansion time U زمان شاخص انبساط
colminator U دوربین شاخص توپ
cost of living index U شاخص هزینه زندگی
construction cost index U شاخص هزینه ساختمانی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com