English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (22 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hash U سیستم کدگذاری برای کد hash بدست آید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
hash U سیستم کدگذاری مشتق شده از کد ASCII که شماره کدها برای سه حرف اول افزوده می شوند تا عدد جدیدی برای کد hash بدست اید
Other Matches
hollerith code U سیستم کدگذاری که از سوراخ هایی در کارت بری نمایش حروف و نشانه ها استفاده میکند. این سیستم از دو مجموعه ردیف 12 تایی برای تامین محل کافی هر کد استفاده میکند
minimum U سیستم کدگذاری که سریع ترین دستیابی و زمان بازیابی را برای داده ذخیره شده دارد
M out of N code U سیستم کدگذاری حاوی تشخیص خطا
totals U کل تعداد ورودیهای hash برای تشخیص خطا
total U کل تعداد ورودیهای hash برای تشخیص خطا
hash U کل تعداد ورودیهای hash برای تشخیص خطا
totalled U کل تعداد ورودیهای hash برای تشخیص خطا
totaled U کل تعداد ورودیهای hash برای تشخیص خطا
totalling U کل تعداد ورودیهای hash برای تشخیص خطا
totaling U کل تعداد ورودیهای hash برای تشخیص خطا
optimum U سیستم کدگذاری که سریع ترین دستیابی و بازیابی را به داده ذخیره شده دارد
mfm U که بیتهای داده را طبق وضعیت بیت قبل کدگذاری میکند. MFM کاراتر از FM است ولی از کدگذاری RLL کاراتر نیست
binary coded decimal U سیستم کدگذاری در کامپیوترکه در ان همه ارقام دهدهی توسط گروه 4 تائی از 0 و 1ها نمایش داده میشود اعداد اعشاری با کد دودوئی
run U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
runs U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
gray code U سیستم کدگذاری که نمایش دودویی اعداد ورودی فق با یک بیت از یک عدد به عدد دیگر در زمان تغییر میکند
hash U الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد
algol U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که برای کدگذاری مسائل ریاضی وعددی بکار می رود
modified frequency modulation U که بیت داده را طبق وضعیت بیت قبلی کدگذاری میکند. MFM از FM کاراتر است ولی از کدگذاری RLL کاراتر نیست
ES IS U سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
building block principle U طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
desktop U در یک سیستم Apple Macitoshفایل سیستم برای ذخیره سازی اطلاعات در باره فایلهای روی دیسک یا حجم
constant U ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
constants U ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
masters U ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
mastered U ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
master U ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
to make a study of something U برای بدست اوردن چیزی کوشیدن
compatibility U پنجره یا بخشی در سیستم عامل که برنامه هایی را که برای سیستم عاملهای متفاورت ولی مربوط به هم نوشته شده اند را میتواند اجرا کند
cupidity U حرص واز برای بدست اوردن مال
to have a bone to pick U بهانه یا دلیل برای دعوایااستیضاح بدست اوردن
land hunger U از برای بدست اوردن یاملک حرص ملاکی
plug compatible U دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
narratives U یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
narrative U یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
personal U متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
VidCap U برنامه کاربردی در ویدیوی ماکروسافت برای سیستم ویندوز برای نگهداری یک رشته ویدیویی
diagnostics U اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن
make a living <idiom> U پول کافی برای گذراندن زندگی بدست آوردن
bid U بدست گرفتن کنترل شبکه برای ارسال داده
bids U بدست گرفتن کنترل شبکه برای ارسال داده
to take out a patent U حق ثبت شده برای استفاده ازاختراعی بدست اوردن
hybrid circuit U ترکیب کامپیوترهای آنالوگ و دیجیتال و قط عات برای تامین سیستم بهینه برای کار مشخص
images U سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر
image [سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر]
shell U نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shelling U نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shells U نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
microsoft U بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
buddy system U سیستم گماشتن هم خرج برای سربازان سیستم تقویت روحیه با گماشتن همرزم
pc file iii U یک سیستم ارزان و همه منظوره برای مدیریت پایگاه داده که برای سهولت بکارگیری طراحی شده است
scanned U بررسی تصویر یا شی یا لیستی از موضوعات برای بدست آوردن داده مشروح آن
scans U بررسی تصویر یا شی یا لیستی از موضوعات برای بدست آوردن داده مشروح آن
scan U بررسی تصویر یا شی یا لیستی از موضوعات برای بدست آوردن داده مشروح آن
MIP mapping U روش محاسبه پیکس ها در یک تصور برای بدست آوردن فاصله شی از دید بیننده
BAT file extension U مشخصه استاندارد سه حرفی فایل در سیستم -MS DOS برای مشخص کردن فایل دستهای فایل متن حاوی دستورات سیستم
ikon U نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع
cruise control U کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
warping U پیچاندن بالها بصورت متقارن برای بدست اوردن پایداری عرضی و قابل کنترل
setup U توپ اسان برای برگرداندن وضع گویهایی که به اسانی می توان امتیاز بدست اورد
austempering U تغییرات فیزیکی که در دمای ثابت برای بدست اوردن باینات از استنیت انجام می گیرد
democratic comiteism U سیستم کمیتهای دمکراتیک اصطلاحی است که لنین وتروتسکی و سایر نویسندگان کمونیست برای کمیسیون بازیهای سیستم دممراتیک وضع کرده اند و این نحوه عمل را از نقاط ضعف و عیوب دمکراسی می دانند
crash conversion U تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
c U استفاده از سیستم کامپیوتری برای اجازه دادن به کاربران برای ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران
c U رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است
economic nationalism U ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد
Viewdata U سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود
credit system of supply U سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
hash U لیست ورودی ها طبق شماره hash آنها
dat U سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
hash U عدد ایجاد شده پس از اعمال کلید در تابع hash
hash U لیست همه ورودیهای یک فایل با آدرس کلید hash آنها
realizing the palette U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
realize U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realizes U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realising U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realises U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realizing U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realized U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realised U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
sample size U بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود
embedded code U کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
procedural U زبان برنامه نویسی سطح بالا که برنامه نویس عملیات لازم را برای بدست آوردن نتیحه وارد میکند
encode U کدگذاری
encodes U کدگذاری
coding U کدگذاری
high lift system U سیستم برای زیاد
drawings U روشی است که در ان فلز گرم از سوراخهایی به شکل مخصوص کشیده میشود تا شکل نیمرخ مطلوب بدست اید . پروفیلهای مختلف را از این طریق بدست می اورند
drawing U روشی است که در ان فلز گرم از سوراخهایی به شکل مخصوص کشیده میشود تا شکل نیمرخ مطلوب بدست اید . پروفیلهای مختلف را از این طریق بدست می اورند
symbolic coding U کدگذاری نمادی
symbolic coding U کدگذاری سمبلیک
program coding U کدگذاری برنامه
cp/m U سیستم عامل برای ریزپردازنده
in line coding U کدگذاری درون برنامهای
out of line coding U کدگذاری برون خطی
cp/m U سیستم عامل معروف برای ریزکامپیوتر ها
monometalism U سیستم یک فلزی برای پشتوانه پول
authorisations U مجوز به کاربر برای دستیابی به یک سیستم
authorization U مجوز به کاربر برای دستیابی به یک سیستم
interface U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
coded decimal number U عدد دهدهی کدگذاری شده
mode U قالب کدگذاری دیسکهای فشرده
modes U قالب کدگذاری دیسکهای فشرده
ignition over voltage U فشار قوی برای سیستم جرقه زنی
processor U سیستم کامپیوتری یا الکترونیکی برای پردازش تصویر
pc dos U سیستم عامل دیسک برای کامپیوتر شخصی
server U سیستم عامل شبکه برای PC سافت IBM
boost control U سیستم کنترلی برای نگهداشتن فشار بوستر
job stream U ورودی برای سیستم عامل مسیل عملیات
housekeeping U امور لازم برای نگهداری سیستم کامپیوتری
storing U واحدی در سیستم کامپیوتری برای ذخیره اطلاعات
LAN Server U سیستم عامل شبکه برای PC سافت IBM
store U واحدی در سیستم کامپیوتری برای ذخیره اطلاعات
syndicalism U سیستم اتحادیهای برای تشکیلات کارگری سندیکالیسم
market socialism U سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
blessed folder U در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
sysgen U فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
skeletal code U برنامه ناکامل با کدگذاری در ساختار ابتدایی
EDAC U سیستم تصحیح خطای مقابل برای ارتباطات دادهای
processor U سیستم کامپیوتری با دو پردازندهه برای اجرای سریع تر برنامه
beaufort scale U سیستم اعداد برای مشخص کردن شدت باد
encryption U استاندارد برای سیستم رمز گذاری داده بلاک
c U استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش دانش آموزان
directory U SO/2 , -MS DOS , UNIX دستور سیستم برای جابجایی یک دایرکتوری
directories U SO/2 , -MS DOS , UNIX دستور سیستم برای جابجایی یک دایرکتوری
customising U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customizing U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
maintenance U مراقب مرتب از سیستم برای جلوگیری از رویداد خرابی
dual U سیستم کامپیوتری با دو پردازنده برای اجرای سریع تر برنامه
customized U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customizes U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
cbt U استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش به دانش آموزان
customize U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customised U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
baseline document U سندی که یک مرجع برای تغییرات یک سیستم کامپیوتری میباشد
customises U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
peripheral U که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
foreground U سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
bridge U استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر
executes U دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
executing U دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
bell crank U اهرم دوطرفهای در سیستم کنترل برای تغییر جهت حرکت
faults U توانایی سیستم برای کارکردن حتی وقتی خطایی رخ دهد
multi tasking U توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرای دو یا چند برنامه همزمان
flow diagram U دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده
flowchart U دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده
objected U سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
dos U سیستم عاملی که توسط ماکروسافت برای IBM PC ساخته شده
multitasking U توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرا دو یا چند برنامه همزمان
indirect objects U سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
disorderly close down U آسیبی در سیستم که اخطار لازم برای قط ع طبیعی نداده است
bridges U استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر
LAN Manager U سیستم عامل شبکه توسعه یافته توسط ماکروسافت برای PC
bridged U استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر
fault U توانایی سیستم برای کارکردن حتی وقتی خطایی رخ دهد
objecting U سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
faulted U توانایی سیستم برای کارکردن حتی وقتی خطایی رخ دهد
HMI's U امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
turnkey U سیستم کامپیوتر اماده برای یک منظور خاص اصلی جامع
HMI U امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
aligning edge U لبه سیستم تشخیص حرف برای محل دهی به متن
objects U سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
diagnostic U تابعی در برنامه برای کمک به یافتن خطاها در سیستم کامپیوتری
direct objects U سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
execute U دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
executed U دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
object U سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
plaintext U متن یا اطلاعی که کدگذاری یا رمزگذاری نشده باشد
housekeeping U عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
graceful degradation U اجازه دادن به بخشهایی از سیستم برای کار کردن پس از خرابی یک بخش
streams U تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای
jobs U استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر
jobs U تعداد کارهای مرتب شده برای پردازش در سیستم چندکاره یا دستهای
stream U تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای
stop [Engineering] U توقف [برخورد] [محدودیتی برای حرکت یک سیستم مکانیکی و یا تکه ای] [مهندسی]
job U استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر
modem U مودم خودکار که در هر لحظه قابل فراخوانی برای دستیابی به سیستم است .گ
trapdoors U روش وارد شدن به سیستم برای تغییر داده یا جستجو یا کلاهبرداری
CBMS U استفاده از یک سیستم کامپیوتری برای دریافت و ارسال پیام ها از سایر کاربران
inferences U مجموعه قواعد در سیستم خبره برای کاهش اهداف یا نتایج داده
inference U مجموعه قواعد در سیستم خبره برای کاهش اهداف یا نتایج داده
vm/sp U VirtualIB سیستم عاملی برای کامپیوترهای بزرگ Product System achine
directories U در OS/2 , -MS DOS دستور سیستم برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک
shares U پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
directory U در OS/2 , -MS DOS دستور سیستم برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک
nomograph U سیستم گرافیکی برای حل یک مقدا رکه از دوتای دیگر آمده است
nomogram U سیستم گرافیکی برای حل یک مقدا رکه از دوتای دیگر آمده است
job U تعداد کارهای مرتب شده برای پردازش در سیستم چندکاره یا دستهای
end stop [Engineering] U توقف [برخورد] [محدودیتی برای حرکت یک سیستم مکانیکی و یا تکه ای] [مهندسی]
front panel U مجموعهای از کلیدها و علائم برای کنترل سیستم کامپیوتری توسط اپراتور
streamed U تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای
trapdoor U روش وارد شدن به سیستم برای تغییر داده یا جستجو یا کلاهبرداری
shared U پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
share U پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
expansion U تخته مدار چاپ شده متصل به سیستم برای افزایش کارایی آن
warm-ups U روند یا زمان لازم برای سیستم به حالت پایدار درشرایط کاری
DR DOS U سیستم عاملی که Digital Resaerch برای IBM PC ایجاد کرده است
gust alleviation U سیستم دینامیکی برای کاهش اثر تندبادهای قائم روی هواپیما
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com