English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
authoring system U سیستم مسئول
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
drill sergeant U گروهبان مسئول صف جمع درجه دار مسئول تمرین حرکات نظامی
clean up party U گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
action agent U مسئول اقدام در مورد هدفها مسئول تقویم و تفسیر هدفها
crash conversion U تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
combat cargo officer U افسر مسئول ترابری رزمی افسر مسئول بارگیری کالاهای رزمی
market socialism U سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
run U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
runs U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
sysgen U فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
blessed folder U در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
peripheral U که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
integrated U نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
answerable U مسئول
in charge <adj.> U مسئول
responsive U مسئول
frankpledge U مسئول
warden U مسئول
accountable U مسئول
responsible <adj.> U مسئول
responsible U مسئول
liable U مسئول
Not my department. <idiom> U من مسئول نیستم.
lineman's plier U انبردست مسئول خط
accountable U مسئول حساب
purchasing officer U مسئول خرید
helmsmen U مسئول سکان
That's not my province. U من مسئول آن نیستم.
helmsman U مسئول سکان
officer in charge U افسر مسئول
undertaker U جواب گو مسئول
undertakers U جواب گو مسئول
wagon master U مسئول واگن
in charge <idiom> U مسئول بودن
liable for damages U مسئول خسارات
account U مسئول بودن
issue commissary U مسئول توزیع
furnace attendant U مسئول کوره
cryptographer U مسئول رمز
cupola tender U مسئول کوره
data administrator U مسئول داده ها
custodian U مسئول سرپرست
to hold responsible U مسئول کردن
custodians U مسئول مرموزات
custodians U مسئول سرپرست
officer on duty U افسر مسئول
custodian U مسئول مرموزات
to hold responsible U مسئول قراردادن
furnace man U مسئول کوره
undertaking U جواب گو مسئول
supplies officer U مسئول مواد
irresponsibly U بطور غیر مسئول
have a hand in <idiom> U مسئول کاری شدن
officer in charge U افسر مسئول اجرا
data base administrator U مسئول پایگاه داده ها
be to blame <idiom> U مسئول کارزشت بودن
captain of the top U مسئول گروه کار
demolition firing party U گروه مسئول انفجارخرج
ambulanceman U راننده یا مسئول آمبولانس
irresponsible U غیر مسئول نامعتبر
demolition firing party U گروه مسئول تخریب
anchor detail U نفرات مسئول لنگر
tallyman U مسئول کنترل محموله
corespondent U مسئول جواب گویی
courier transfer officer U افسر مسئول پیک
cryptoguard U مسئول حفافت رمز
shipment sponsor U مسئول ارسال کالاها
operations detachment U قسمت مسئول عملیات
standby U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standbys U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
policonic projection U سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
desk accessory U در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
coupling U نوعی رابطه متقابل بین سیستم هایا خصوصیات یک سیستم
bifuel propulsion U سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
chcp U در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند
natives U کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
native U کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
download U فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامیپوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوترکوچک و دور
design phase U فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
finger in the pie <idiom> U دست داشتن ،مسئول بودن
every man is a for his action U هرکس مسئول کردارخویش است
company secretary U مسئول مالی و حقوقی شرکت
range officer U افسر مسئول میدان تیر
aircraft guide U مسئول هدایت هواپیما درفرودگاه
shipment unit U یکان مسئول ارسال کالاها
tipstaff U مامور مسئول زندانیان دردادگاه
blast furnaceman U مسئول یا متصدی کوره بلند
harbour master U مسئول بندر متصدی لنگرگاه
detail officer U افسر مسئول گروه بیگاری
make one's bed and lie in it <idiom> U مسئول انجام کاری بودن
brakeman U مسئول ترمز در تیم لوژسواری
communication security custodian U مسئول وسایل تامین مخابراتی
establishing authority U مقام مسئول نیروهای اب خاکی
demand U نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
ES IS U سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
demanded U نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demands U نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
diabatic process U پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
tar U سیستم فشرده سازی فایل روی کامپیوتر که سیستم عامل Unix را اجرا میکند
standbys U سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
standby U سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
three phase four wire system U سیستم سه فازه باسیم نقطه ستاره سیستم چهارسیمه
automatic levelling U سیستم متعادل کننده خودکارهواپیما سیستم ترازکننده خودکار
building block principle U طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
system diagnostics U امکانات عیب شناسی سیستم تشخیص خرابی سیستم
bridges U سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
mttf U متوسط مدت زمانی که در ان سیستم یا مولفه سیستم بدون خطا کار کندFailure To Time ean
bridged U سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridge U سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
desktop U در یک سیستم Apple Macitoshفایل سیستم برای ذخیره سازی اطلاعات در باره فایلهای روی دیسک یا حجم
failure U بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
failures U بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
off load U انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
lambert projection U سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
mensch U [انسان آراسته، بالغ، درستکار و مسئول]
burdened U مسئول پرهیز از تصادم با کشتی دیگر
self service U بدون مسئول توزیع سلف سرویس
to blame somebody for something U کسی را مسئول کارناقص [اشتباه ] کردن
vouch U ضمانت کردن مسئول واقع شدن
officiant U کشیش شاغل و مسئول مجلس روحانی
interceptor controller U افسر مسئول پست استراق سمع
courier transfer officer U افسر مسئول قسمت پیک ارتشی
coordinated procurement assigness U شعبه مسئول خرید کلی اماد
self-service U بدون مسئول توزیع سلف سرویس
flight sister U افسر مسئول بهداشت و تغذیه هواپیما
proponent U مقام مسئول اموال یا اجرای کار
ship's serviceman U مسئول کارهای دفتری وخدماتی ناو
beach unit U یکان مسئول اسکله یا خدمات ساحلی
proponents U مقام مسئول اموال یا اجرای کار
expansion card U کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد
warm boot U شروع مجدد سیستم که معمولاگ سیستم عامل را هرباره بارمیکند ولی دیگر سخت افزار را بررسی نمیکند
eaves droper U مسئول بگوش ایستادن استراق سمع کننده
test examiner U مسئول ازمایشات مهارت تخصصی و کارایی شغلی
air defense artillery controller U مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
beach organization U یکان مسئول اداره اسکله قسمت ساحلی
accountably U بطور مسئول چنانکه بتوان توضیح داد
general delivery U بخشی از ادارهی پست که مسئول اینگونهمراسلات است
section gang U دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
treasurer U مسئول امور مالی شرکت خزانه دار
treasurers U مسئول امور مالی شرکت خزانه دار
section crew U دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
link encryption U خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
slice U مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
slices U مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
open U 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
opened U 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
opens U 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
teleran system U نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
system flowchart U نمودار گردش سیستم روندنمای سیستم
designation system U سیستم تعیین وسایل سیستم انتخاب
security specialist U فردی که مسئول امنیت فیزیکی مرکز کامپیوتر است
caveat emptor U یعنی خریدارخود مسئول بازرسی کالائی که می خرد میباشد
dock receipt U رسیدی که مسئول لنگرگاه پس ازدریافت کالا صادر میکند
Would you call the head waiter, please? U لطفا ممکن است مسئول سرپیشخدمت را صدا کنید؟
guardship U ناو یا کشتی نگهبان یا مسئول گشت زنی دریایی
cryptocustodian U مسئول نگهداری یا کار کردن یا انهدام وسایل رمز
fcc U CommunicationCommision Federalسازمان امریکایی مسئول منظم کردن ارتباطات
masters U ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
master U ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
mastered U ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
compatibility U پنجره یا بخشی در سیستم عامل که برنامه هایی را که برای سیستم عاملهای متفاورت ولی مربوط به هم نوشته شده اند را میتواند اجرا کند
boatswain U افسری که مسئول افراشتن بادبان ولنگر طنابهای کشتی است
boatswains U افسری که مسئول افراشتن بادبان ولنگر طنابهای کشتی است
caveat venditor U یعنی فروشنده مسئول معایب کالای فروخته شده میباشد
communication security custodian U مسئول شمارش و تحویل و تحول و نگهداری وسایل تامین مخابراتی
guinea pig U کشتی مسئول بررسی مصون بودن منطقه حرکت ناو گروه
guinea pigs U کشتی مسئول بررسی مصون بودن منطقه حرکت ناو گروه
environments U متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environment U متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
upload U انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
custodian U فرد یا سازمانی که مسئول نگهداری و تعمیر داده ذخیره روی فلاپی دیسک ها
custodians U فرد یا سازمانی که مسئول نگهداری و تعمیر داده ذخیره روی فلاپی دیسک ها
shells U نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shelling U نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shell U نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
crossover U تغییر از یک سیستم به سیستم دیگر
conversions U تغییر از یک سیستم به سیستم دیگر
conversion U تغییر از یک سیستم به سیستم دیگر
power system U سیستم قدرت سیستم انرژی
drainage system U سیستم ابیاری سیستم تخلیه اب
system's design U مدل سیستم طرزساخت سیستم
parallels U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelling U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelled U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleling U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleled U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallel U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
oases U یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
oasis U یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
buddy system U سیستم گماشتن هم خرج برای سربازان سیستم تقویت روحیه با گماشتن همرزم
delayed opening U سیستم پرتاب چتر با باز شدن تاخیری سیستم تاخیر در بازشدن چتر
bios U توابع سیستم که واسط بین زمان برنامه نویسی سطح بالا و وسایل جانبی سیستم است تا ورودی خروجی وسایل استاندارد را بررسی کند
paching central U سیستم مرکزی ارتباطات سیستم کنترل فنی مرکزی مدارات مخابراتی
descriptions U بخشی از سیستم پایگاه داده که ساختار سیستم و داده را شرح میدهد
description U بخشی از سیستم پایگاه داده که ساختار سیستم و داده را شرح میدهد
control stick U سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
BAT file extension U مشخصه استاندارد سه حرفی فایل در سیستم -MS DOS برای مشخص کردن فایل دستهای فایل متن حاوی دستورات سیستم
piggyback U سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
inertial navigation U سیستم ناوبری خودکار روی هواپیما سیستم خود ناوبری
bomb sighting system U سیستم نشانه روی بمب سیستم هدف گیری بمب
piggybacks U سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com