Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 65 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
historical development
U
سیر تاریخی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
chronological
U
بترتیب تاریخی
historic
U
تاریخی
monumental
U
تاریخی
vandalised
U
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalises
U
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalising
U
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalize
U
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalized
U
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalizes
U
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalizing
U
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
philology
U
زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
monument
U
لوحه تاریخی اثر تاریخی
monuments
U
لوحه تاریخی اثر تاریخی
prehistoric
U
پیش تاریخی
prehistoric
U
ماقبل تاریخی
epoch
U
عصرتاریخی حادثه تاریخی
epochs
U
عصرتاریخی حادثه تاریخی
historical
U
تاریخی
association for computers and humanities
U
یک سازمان بین المللی که مشوق تحقیقات در زبان مطالعات ادبی تاریخی انسان شناسی و علوم اجتماعی به کمک کامپیوتر واستفاده از ان در افرینش ومطالعه هنر و موسیقی ورقص میباشد
chronogram
U
نشان دادن سنوات تاریخی
chronologic
U
بترتیب تاریخی
chronologic
U
دارای تسلسل تاریخی
coevality
U
هم تاریخی معاصری
cromlech
U
ساختمان سنگهای ماقبل تاریخی بشکل تپه
date of acquisition
U
تاریخی که به عنوان شروع دوره استیلای خریدار بر مال دردفتر ثبت و اگر مال استهلاک پذیر باشد
epochal
U
تاریخی
euhemerism
U
اساس تاریخی برای افسانه ها
euhemerize
U
اساس تاریخی قائل شدن برای
geochronology
U
شرح وقایع تاریخی گذشته برمبنای اطلاعات زمین شناسی
historcicism
U
فرضیهای که معتقداست کلیه پدیدههای اجتماعی وفرهنگی باید از لحاظ تاریخی مطالعه شود
historcicism
U
مکتب تاریخی
historical determinism
U
جبر گرایی تاریخی
historical development
U
توسعه تاریخی
historical dynamism
U
پویائی تاریخی
historical dynamism
U
پویایی تاریخی
historical dynamism
U
دینامیسم تاریخی
historical materialism
U
ماده گرایی تاریخی ماتریالیسم تاریخی
historical method
U
روش تاریخی
historical necessity
U
ضرورت تاریخی
historical process
U
فرایند تاریخی
historical process
U
پویش تاریخی
historical theories
U
نظریههای تاریخی
menhir
U
سنگ تاریخی بلندوراست که درافریقاو اروپایافت میشود
metachronism
U
لغزش تاریخی
metachronism
U
اشتباه تاریخی
moses antedates zoroastes
U
موسی ازحیث سال تاریخی پیش از زردتشت بوده است
mundane era
U
تاریخی که مبداان افرینش جهان باشد
ogygian
U
ماقبل تاریخی
parachronism
U
اشتباه تاریخی
philological
U
وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
philologist
U
ویژه گر درزبانشناسی تاریخی وتطبیقی
prehistorical
U
پیش تاریخی وابسته به قبل از تاریخ ماقبل تاریخی
protohistory
U
مطالعه اوضاع ماقبل تاریخی انسان
quasi historical
U
نیم تاریخی
they are of no historical
U
هیچ اهمیت تاریخی ندارد
time capsule
U
محفظه محتوی اثار تاریخی وفرهنگی
He delivered a historic speech.
U
نطق تاریخی یی ایراد کرد
red letter day
<idiom>
U
روزی که به علت واقعهای روز تاریخی است
dye analysis
U
[آنالیز کردن رنگینه های بکار رفته در فرش جهت تعیین طول عمر فرش و سابقه تاریخی نوع رنگینه]
pictorial rug
U
قالیچه های تصویری
[قالیچه های پرتره]
[در اینگونه فرش ها نگاره های معمول فرش ها استفاده نمی شود و در آن از تصاویر انسان، حیوان، طبیعت، بناها و حوادث تاریخی بهره می گیرند. به آن نقش غلط نیز می گویند.]
accumulation
U
[مجموعه ای از ویژگی های معماری مشتق شده از دوره های مختلف تاریخی با ترتیب زمانی مشخص]
Celtic cross
U
[چلیپا سنگی تاریخی سلتی]
heritage asset
U
میراث تاریخی
historic character
U
[شخصیت های تاریخی که در طرح های مناظر برای توصیف ساختارها و ویژگی های معماری و تاریخی استفاده می شد.]
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com