Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
candy apple
U
سیب با ژلاتین پوشیده شده
toffie apple
[British English]
U
سیب با ژلاتین پوشیده شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gelatinize
U
تبدیل به دلمه یا ژلاتین کردن ژلاتین زدن به
of an unknown parentage
U
پوشیده تبار پوشیده گهر
gelatin
U
ژلاتین
blasting gelatin
U
ژلاتین انفجاری
pectin
U
ژلاتین گیاهی
gelatiniform
U
بشکل ژلاتین سریشمی
gelatination
U
تبدیل بشکل ژلاتین
gelatinate
U
بشکل ژلاتین دراوردن
gel
U
ژلاتین دلمه شدن
gelling
U
ژلاتین دلمه شدن
photogelatin process
U
چاپ بوسیله ژلاتین
gels
U
ژلاتین دلمه شدن
jelled
U
ژلاتین دلمه شدن
jelling
U
ژلاتین دلمه شدن
gelled
U
ژلاتین دلمه شدن
jells
U
ژلاتین دلمه شدن
snow capped
U
دارای قله پوشیده از برف برف پوشیده
blancmange
U
دسر حاوی نشاسته و شیر و غیره که ژلاتین مانند است
blancmanges
U
دسر حاوی نشاسته و شیر و غیره که ژلاتین مانند است
vegetable jelly
U
دلمه گیاهی ژلاتین گیاهی
furry
U
خز پوشیده
veiled
U
پوشیده
dressed
U
پوشیده
defilade
U
پوشیده
inapparent
U
پوشیده
feathered
U
پوشیده
painted
U
پوشیده
recondite
U
پوشیده
crypto
U
پوشیده
florid
U
پوشیده از گل
crested
U
پوشیده
furriest
U
خز پوشیده
occult
U
پوشیده
latent
U
پوشیده
privates
U
پوشیده
larvated
U
پوشیده
private
U
پوشیده
shaded
U
پوشیده
overcast
U
پوشیده
impenetrable
U
پوشیده
covert
U
پوشیده
armor basis
U
پوشیده با زره
acloud
U
پوشیده از ابر
cloudy
U
پوشیده از ابر
cryptogenous
U
پوشیده سبب
covered space
U
فضای پوشیده
stubbly
U
پوشیده از کاهبن
bosky
U
پوشیده از بوته
covered space
U
فضای سر پوشیده
bosky
U
پوشیده ازبیشه
covered position
U
موضع پوشیده
covered approach
U
مسیر پوشیده
surmounted with snow
U
پوشیده از برف
cryptonimous
U
پوشیده نام
robed in bleck
U
سیاه پوشیده
habilitate
U
لباس پوشیده
plumbeous
U
پوشیده از سرب
indoor swimming pool
U
استخر سر پوشیده
ivied
U
پوشیده از پاپیتال
kerchiefed or chift
U
بادستمال پوشیده
masked depression
U
افسردگی پوشیده
masked epilepsy
U
صرع پوشیده
mystic sense
U
معنی پوشیده
overgrown with plants
U
پوشیده از گیاه
rolling country
U
زمین پوشیده
glace
U
پوشیده ازشکر
sadly dressed
U
جامه غم پوشیده
cryptonym
U
نام پوشیده
defiladed area
U
منطقه پوشیده
scanned image
U
تصویر پوشیده
efflorescent
U
پوشیده ازگرداملاح
latent defect
U
نقض پوشیده
solvated
U
حلال پوشیده
snow clad
U
برف پوشیده
enclosed bridge
U
پل فرماندهی سر پوشیده
shrubby
U
پوشیده از بوته
scurvy
U
پوشیده از شوره
panoplied
U
زره پوشیده از سر تا پا
feathery
U
پوشیده ازپر
grassy
U
پوشیده از چمن
shod
U
کفش پوشیده
blotchy
U
پوشیده از لکه
iciest
U
پوشیده از یخ بسیارسرد
snowy
U
پوشیده از برف
icy
U
پوشیده از یخ بسیارسرد
secret
U
اسرارامیز پوشیده
secrets
U
اسرارامیز پوشیده
verrucous
U
پوشیده از گندمه
concealed
U
پوشیده شده
beetle
U
پوشیده شدن
beetles
U
پوشیده شدن
cryptical
U
پوشیده مرموز
covert
U
پوشیده پوشپر
icier
U
پوشیده از یخ بسیارسرد
storehouses
U
انبار سر پوشیده
verrucose
U
پوشیده از گندمه
storehouse
U
انبار سر پوشیده
uncovered
U
غیر پوشیده
occultly
U
بطور پوشیده یا پنهان
gesso
U
سطح پوشیده از بتونه
he is thinly dressed
U
کم لباس پوشیده است
pruinose
U
پوشیده از دانههای سفیدمانندژاله
heavily overcast
U
ابری پوشیده
[ هواشناسی]
reconditely
U
بطور پوشیده یا عمیق
ermined
U
جامه قاقم پوشیده
incog
U
پوشیده بانام عوضی
in mourning
U
جامه ماتم پوشیده
hiddenly
U
بطور پوشیده و مکتوم
he wears black
U
سیاه پوشیده است
rich clad
U
جامه فاخر پوشیده
woody
U
چوبی پوشیده از چوب
there was no secrecy about it
مطلب پوشیده ای نبود
culvert
U
مجرای سر پوشیده ابرو
smudgier
U
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
frosted
U
پوشیده ازشبنم یخ زده
tussocky
U
پوشیده ازکلاله مو یا علف
verdant
U
پوشیده از سبزه بی تجربه
woolfell
U
پوست پوشیده ازپشم
covered approach
U
راه نفوذی پوشیده
clarence
U
درشکه چهارچرخه پوشیده
bushed
U
ازبوته پوشیده شده
smudgiest
U
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
solvated proton
U
پروتون حلال پوشیده
smudgy
U
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
stellular
U
پوشیده ازستارگان کوچک
scutate
U
پوشیده از فلسهای بزرگ
woolskin
U
پوست پوشیده ازپشم
squamose
U
پوشیده از فلس یاپولک
culverts
U
مجرای سر پوشیده ابرو
dressed up to the nines
U
با دقت لباس پوشیده
dressed inred
U
جامه سرخ پوشیده
dressed in scarlet
U
جامه سرخ پوشیده
turfy
U
پوشیده از ریشه یا کلوخ چمنی
pollinose
U
پوشیده ازگردههای زرد رنگ
puberulent
U
پوشیده شده از موهای ریز
she was prettily dressed
U
جامه قشنگ پوشیده بود
She was dressed in the latest fashion .
U
آخرین مد لبا ؟ پوشیده بود
soddy
U
پوشیده ازریشه یاکلوخ چمنی
spinose
U
پوشیده شده ازخارهای زیاد
the matter was kept private
U
مطلب را پوشیده نگاه داشتند
radar clutter
U
منطقه پوشیده از دید رادار
ceil
U
[پوشیده شده با روکوب چوبی]
mask
U
زمین پوشیده از دید و تیر
covered approach
U
پیشروی پوشیده معابر مخفی
masks
U
زمین پوشیده از دید و تیر
occultist
U
جستجو کننده علوم پوشیده
spiny
U
پوشیده شده ازخارهای زیاد
he is thinly dressed
U
لباس نازک پوشیده است
snow-capped
U
دارای قله پوشیده از برف
smoggy
U
پوشیده از مه غلیظ الوده با دود
hidden
U
پنهان کرده شده پوشیده
lepidote
U
پوشیده از شوره یا پولکهای شورهای
acinarious
U
پوشیده شده از حفرههای کروی
defilade
U
گودال پوشیده از دید و تیر
wooded
U
پوشیده شده از درخت خیلی انبوه
slipcover
U
پوششی که بسرعت پوشیده یاخارج شود
pilose
U
پوشیده از موی ریز یا کرک مودار
she wears a shirt
U
پیراهن پوشیده است برتن دارد
to read between the lines
U
معنی پوشیده نوشته یا سخنی را دریافتن
slushy
<adj.>
U
پوشیده ازبرف آب دار با گل
[اصطلاح روزمره]
under pledge of secrecy
U
با این قول که راز پوشیده بماند
frosts
U
سرمازده کردن ازشبنم یا برف ریزه پوشیده ش دن
They were all dreesd in black.
U
تمام آنها لباس سیاه پوشیده بودند
tundras
U
دشتهای بی درخت پوشیده از گلسنگ نواحی قطبی
tundra
U
دشتهای بی درخت پوشیده از گلسنگ نواحی قطبی
thicketed
U
پوشیده شده بوسیله جنگل ودرخت زار
frost
U
سرمازده کردن ازشبنم یا برف ریزه پوشیده ش دن
encapsulated
U
فایل حاوی دستورات پوشیده Post Script
grandstands
U
جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
grandstand
U
جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
disks
U
صفحه مدور سطح پوشیده از مادهای که مغناطیسی میشود
disk
U
صفحه مدور سطح پوشیده از مادهای که مغناطیسی میشود
slipper bath
U
یکجور فرف تن شویی که روی ان نیمه پوشیده است
They were dressed all in black.
U
همه آنها لباس تمام سیاه پوشیده بودند
scrub
U
زمین پوشیده ازخاروخاشاک وغیر قابل عبور خارستان تیغستان
scrubbed
U
زمین پوشیده ازخاروخاشاک وغیر قابل عبور خارستان تیغستان
scrubbing
U
زمین پوشیده ازخاروخاشاک وغیر قابل عبور خارستان تیغستان
scrubs
U
زمین پوشیده ازخاروخاشاک وغیر قابل عبور خارستان تیغستان
geode
U
سنگ پوکی که درون ان ازموادبلورین یا مواد معدنی پوشیده باشد
to gloze over one's words
U
سخنان کسی رابدانگونه تاویل کردن که عیب ان پوشیده ماند
corset cover
U
لباس زیر زنانه که روی کرست پوشیده میشود زیرپوش
gold contacts
U
که با طلا پوشیده شده اند تا مقاومت الکتریکی را افزایش دهند
footprints
U
فضای پوشیده شده توسط وسیله ارسال مثل ماهواره یا آنتن
footprint
U
فضای پوشیده شده توسط وسیله ارسال مثل ماهواره یا آنتن
goggles
U
عینکی که اطرافش پوشیده شده وبرای محافظت چشم بکار میرود
picturing
U
که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
muddy weather
U
هوایی که دچار پوشیده شدن زمین ازبرف آب دار با گل شود
[هوا و فضا]
pictures
U
که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
pictured
U
که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
picture
U
که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
cut and cover shelter
U
سنگر انفرادی سر پوشیده سنگری که با کندن زمین وتهیه سرپناه تهیه میشود
screen
U
تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screened
U
تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screening, screenings
U
تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screens
U
تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
holiday
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holidays
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
magnetic tape
U
پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
magnetic tapes
U
پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
tape
U
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com