English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 28 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
habitation U سکونت
habitations U سکونت
habitance U سکونت
habitancy U سکونت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
habitableness U قابلیت سکونت
habitats U محل سکونت
quarters U محل سکونت
habitat U محل سکونت
occupancy cycle U دوره سکونت
residences U سکونت سکنی
residence U سکونت سکنی
habituated U سکونت کردن
habituate U سکونت کردن
habitable U قابل سکونت
occupancy U سکونت اشغال مال
habitably U بطور قابل سکونت
residents U در جائی سکونت داشتن
resident U در جائی سکونت داشتن
quartering U محل سکونت سکنا دهنده
lodging U محل سکونت اطاق کرایهای
lodgings U محل سکونت اطاق کرایهای
beggary U محل سکونت گدایان گداخانه
ultramontanism U سکونت در ارتفاعات زیاد اعتقاد به تفوق مطلق پاپ
lapland U ناحیه شمال سوئدونروژ وفنلاند وشوروی که محل سکونت اقوام لاپ میباشد
ghetto U محل کوچکی از شهرکه محل سکونت اقلیت هااست
general quarters U اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
ghettoes U محل کوچکی از شهرکه محل سکونت اقلیت هااست
ghettos U محل کوچکی از شهرکه محل سکونت اقلیت هااست
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com