English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
centered U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Chad U نوار پانچ شده که در آن سوراخ ها کاملاگ پانچ نشده باشند
center U سوراخ هایی که اطراف مرکز نوار کاغذی پانچ شده اند
hard sectoring U می دیسک که هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود و گاهی توسط مجموعهای نقاط پانچ شده اطراف hub مرکزی صورت می گیرد که هر سوراخ شروع سکتور ران نشان میدهد
punched U وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
punch U وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
punches U وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
cards U ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
card U ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
tape perforator U نوار سوراخ کن
perforated tape U نوار سوراخ دار
perforated paper tape U نوار کاغذی سوراخ دار
clair-voie U [پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
to pink out leather U چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
dilly bag U کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
fenestration U چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
sight U سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
float stone U سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
sights U سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
perforation U عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
cancellate U سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
reperforator U ماشینی که نوار کاغذی را سوراخ میکند ارسال کننده نوارپانچ شده متصل به هم
pinkest U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
thirl U سوراخ سوراخ کردن دریدن
pinker U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
foraminate U ثقبه دار سوراخ سوراخ
gruyere cheese U پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
pink U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
sprocket U چرخ دندانه دار که سوراخ شده یا پیاپی قرار می گیرد
sprocket wheel U چرخ دندانه دار که سوراخ شده یا پیاپی قرار می گیرد
cancellous U سوراخ سوراخ اسفنجی
cancellated U سوراخ سوراخ اسفنجی
cancellate U سوراخ سوراخ اسفنجی
riddle U سوراخ سوراخ کردن
grids U دریچه سوراخ سوراخ
grid U دریچه سوراخ سوراخ
riddles U سوراخ سوراخ کردن
millepore U مرجان سوراخ سوراخ
swage block U قالب سوراخ سوراخ
breaches U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breached U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breach U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
sprocket holes U مجموعه سوراخ کوچک در هر لبه مجموعهای کاغذ که امکان چرخیدن و قرار گرفتن کاغذ در چاپگر میدهد
readers U ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
reader U ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
feeds U سوراخهای دندانه دار پانچ شده در امتداد لبه کاغذ
feed U سوراخهای دندانه دار پانچ شده در امتداد لبه کاغذ
punched tape U نوار پانچ
punched tape control U کنترل نوار پانچ
pickup reel U نوار گردان خالی برای قرار دادن نوار در آن از طرف پر آن
spliced U نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splices U نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splice U نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splicing U نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
surface mount technology U روش ساخت تختههای مدار که قط عات الکترونیکی مستقیماگ روی سطح تخته قرار دارند به جای اینکه در سوراخها قرار بگیرد و در آن محل جا شوند
columns U بیت بررسی هر بیتی روی هر ستون پانچ کارت یا نوار
column U بیت بررسی هر بیتی روی هر ستون پانچ کارت یا نوار
papered U وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند
paper U وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند
papering U وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند
papers U وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند
cards U وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
card U وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
slot U سوراخ
mesh U سوراخ
tapping U سوراخ
outage U سوراخ
finger hole U سوراخ
outages U سوراخ
punctulate U سوراخ سوراخ
loop U سوراخ
peep hole U سوراخ
piercer U سوراخ کن
loops U سوراخ
pigenhole U سوراخ
pinking U سوراخ
meshing U سوراخ
looped U سوراخ
eyelets U سوراخ
pitting U سوراخ سوراخ
meshes U سوراخ
fenestra U سوراخ
spy hole U سوراخ
slots U سوراخ
borehole U سوراخ
foraminiferous U سوراخ سوراخ
tapped U سوراخ
perforator U سوراخ کن
broacher U سوراخ کن
boreholes U سوراخ
drill hole U سوراخ
tap U سوراخ
slotting U سوراخ
overture U سوراخ
overtures U سوراخ
edge perforated U لب سوراخ
foramen U سوراخ
pumiceous U سوراخ سوراخ
thirl U سوراخ
eyelet U سوراخ
leak U سوراخ
foraminated U سوراخ سوراخ
broach U سوراخ کن
abroach U سوراخ
puncturing U سوراخ
punched U سوراخ کن
orifices U سوراخ
alveolar U سوراخ سوراخ
broaching U سوراخ کن
lace U پر از سوراخ
holed U سوراخ
boring U سوراخ
holes U سوراخ
punctured U سوراخ
waterhole U سوراخ
waterholes U سوراخ
puncture U سوراخ
pertusion U سوراخ
laces U پر از سوراخ
holing U سوراخ
openings U سوراخ
punch U سوراخ کن
awl U سوراخ کن
pecker U سوراخ کن
mure U سوراخ
columbarium U سوراخ
broached U سوراخ کن
cribriform U سوراخ سوراخ
leaked U سوراخ
leaks U سوراخ
opening U سوراخ
imperforate U بی سوراخ
punches U سوراخ کن
orifice U سوراخ
taphole U سوراخ
punctures U سوراخ
perforation U سوراخ
broaches U سوراخ کن
hole U سوراخ
teletypewriter U صفحه کلید و چاپگر متصل به سیستم کامپیوتری که مستقیماگ یا به وسیله نوار کاغذ پانچ شده داده وارد میکند
boxed U موضوعاتی که همه در یک جعبه قرار دارند
enfilade U [یک رشته اتاق که رو به روی هم قرار دارند.]
slots U سوراخ طویل
tuyere U سوراخ هوا
pory U پر سوراخ پر منفذ
drilled U سوراخ کردن
slotting U درج یک شی در سوراخ
drill U سوراخ کردن
pores U سوراخ ریز
pore U ریزه سوراخ
buttonhole U سوراخ دکمه
puncturing U سوراخ شدن
center mark U مرکز سوراخ
puncture U سوراخ شدن
slots U درج یک شی در سوراخ
loopholes U سوراخ دیدبانی
pore fungus U اغاریقون پر سوراخ
taphole U سوراخ بشکه
grout hole U سوراخ تزریق
slotting U سوراخ طویل
drilled grout hole U سوراخ تزریق
pore U سوراخ ریز
drill hole U سوراخ مته
chimney flow U سوراخ تنور
punctures U سوراخ شدن
center punch U مرکز سوراخ
buttonholed U سوراخ دکمه
nostril U سوراخ بینی
anus U سوراخ کون
deep hole boring U سوراخ عمیق
deep hole drilling U سوراخ عمیق
spile U سوراخ گیری
spiracle U سوراخ تنفس
broached U سوراخ کردن
weak square U حفره سوراخ
foot hole سوراخ پائینی
snuffer U سوراخ بینی
broach U سوراخ کردن
tunnelled U سوراخ کوه
nostrils U سوراخ بینی
shrink hole U سوراخ انقباض
tunneling U سوراخ کوه
cross hole U سوراخ عرضی
loop-hole U سوراخ دیدبانی
tunneled U سوراخ کوه
tunnels U سوراخ کوه
pitted U سوراخ سوراخ چاله چاله
culver-hole U سوراخ داربست
plugs U سوراخ گیره
broaches U سوراخ کردن
perforates U سوراخ کردن
perforating U سوراخ کردن
core hole U سوراخ هسته
loophole U سوراخ دیدبانی
anuses U سوراخ کون
the eye of the needle U سوراخ سوزن
buttonholing U سوراخ دکمه
buttonholes U سوراخ دکمه
punctured U سوراخ شدن
diameter of bore U قطر سوراخ
pores U ریزه سوراخ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com