English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cross hole U سوراخ عرضی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
cross hole nut U مهره با سوراخ عرضی
orifice meter U روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
Other Matches
crossbars U خط عرضی صلیب میله عرضی
crossbar U خط عرضی صلیب میله عرضی
centered U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie U [پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
to pink out leather U چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
dilly bag U کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
float stone U سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
fenestration U چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
perforation U عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
sight U سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
sights U سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
cancellate U سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
pink U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
gruyere cheese U پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
pinker U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinkest U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
foraminate U ثقبه دار سوراخ سوراخ
thirl U سوراخ سوراخ کردن دریدن
transect U بطور عرضی برش کردن برش عرضی کردن
grids U دریچه سوراخ سوراخ
millepore U مرجان سوراخ سوراخ
cancellate U سوراخ سوراخ اسفنجی
swage block U قالب سوراخ سوراخ
cancellated U سوراخ سوراخ اسفنجی
riddles U سوراخ سوراخ کردن
riddle U سوراخ سوراخ کردن
cancellous U سوراخ سوراخ اسفنجی
grid U دریچه سوراخ سوراخ
breaches U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breached U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breach U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
traverse U عرضی
crossbar U خط عرضی
crosser U عرضی
crosses U عرضی
crossbars U خط عرضی
cross U عرضی
crossest U عرضی
traversed U عرضی
transverse U عرضی
traverses U عرضی
traversing U عرضی
lateral U عرضی
collateral ganglia U عقدههای عرضی
latitude band U نوار عرضی
leak coil U بوبین عرضی
timber U دنده عرضی
phenomenal U عارضی عرضی
transverse plane U صفحه عرضی
latitude band U کمربند عرضی
lateral forces U نیروهای عرضی
lateral route U جاده عرضی
lateral shifts U تغییرات عرضی
cross section U مقطع عرضی
lateral tell U سبقت عرضی
phenomenally U عارضی عرضی
horizontal plane U صفحه عرضی
accident U صفت عرضی
deflection sweep U درو عرضی
crossed belt U تسمه عرضی
cross traverse U تراورس عرضی
cross trail U جاده عرضی
cross section U نیمرخ عرضی
cross section U برش عرضی
cross piece U تیر عرضی
cross compartment U دهلیز عرضی
cross feed U تغذیه عرضی
cross cut U برش عرضی
cross brace U مهار عرضی
baselinesman U خط نگهدار خط عرضی
axis U خط طولی یا عرضی
cross beam U تیر عرضی
abeam U جهت عرضی
accidents U صفت عرضی
accidentalism U فلسفه عرضی
cross head U تیر عرضی
accidentalism U فلسفهء عرضی
athwart U به طور عرضی
cross roll U نورد عرضی
cross fall U شیب عرضی
transverse reinforcement U ارماتور عرضی
transverse axis U محور عرضی
transverse acceleration U شتاب عرضی
transversal wave U موج عرضی
transversal section U برش عرضی
transection U برش عرضی
cross brace U گیره عرضی
traversing fire U اتش عرضی
trimmed joist U تیر عرضی
transverse bracing U تقویت عرضی
transverse bulkhead U تیغه عرضی
transverse joint U درز عرضی
transverse scale U مقیاس عرضی
transverse section U مقطع عرضی
transverse fault U گسل عرضی
transverse stress U تنش عرضی
transverse crack U ترک عرضی
transverse valley U دره عرضی
transverse wave U موج عرضی
frame U دنده عرضی
square ball U پاس عرضی
sides way U نوسان عرضی
radial load U بار عرضی
cross linking U اتصال عرضی
profiled U مقطع عرضی
profile U مقطع عرضی
northing U مختصات عرضی
lateral stability U پایداری عرضی
profiles U مقطع عرضی
radial play U بازی عرضی
sag rod U مهار عرضی
sagrod U مهار عرضی
profiling U مقطع عرضی
shape of cross section U نیمرخ عرضی
cross sectional area U سطح مقطع عرضی
cross-tree U [رابط عرضی دکلها]
shrouds U بکسلهای عرضی ناو
cross section U سطح مقطع عرضی
transverse test specimen U نمونه ازمایش عرضی
career courses U دورههای عرضی نظامی
counter-brace U تیر تقویت عرضی
cross level buble U حباب تراز عرضی
cross barred U دارای میلههای عرضی
thwarted U نشیمنگاه عرضی قایق
accidental U غیر مترقبه عرضی
cross-aisle U [گوشواره عرضی کلیسا]
y axis U محور عرضی مختصات
cross sectional data U دادههای برش عرضی
cross slide U کشوی لغزنده عرضی
valley cross section U نیمرخ عرضی دره
section of valley U نیمرخ عرضی دره
swinging of flow U نوسانات عرضی جریان
traverse U حرکت عرضی یا مورب
traversed U حرکت عرضی یا مورب
traverses U حرکت عرضی یا مورب
thwart U نشیمنگاه عرضی قایق
traversing U حرکت عرضی یا مورب
rafter U تیر عرضی طاق
latitude band U نوار عرضی زمینی
northing U محور عرضی نقشه
rafters U تیر عرضی طاق
braced U تیر تقویت عرضی
brace U تیر تقویت عرضی
transection U برش یا مقطع عرضی
broadside aerial U تشعشع کننده عرضی
cross tree U رابط عرضی دکلها
cross wall U دیوار پلهای عرضی
crossing target U هدفهای متحرک عرضی
crossrial carriage U پاگیر تیر عرضی
transverse fatigue test U ازمایش خستگی عرضی
transverse conductance U مقدار هدایت عرضی
transverse cardan shaft U محور کاردان عرضی
backward pass U پاس عرضی یا به عقب
enfilade U درو عرضی کردن
transverse bending test U ازمایش خمش عرضی
broad beam headlamp U نور افکن با تشعشع عرضی
balkline U خط عرضی روی میز بیلیارد
head string U خط عرضی فرضی وسط میزبیلیارد
lateral tell U پیشگیری هواپیما در حرکت عرضی
cross-gable U [سه گوشی کنار شیروانی عرضی]
keel U ستون عرضی مرکزی ناو
terete U استوانهای شکل در برش عرضی
cross trail U جاده سرتاسری عرضی در منطقه
I have nothing more to say . U دیگر عرضی نیست ( ندارم )
cross folding test U ازمایش چین خوردگی عرضی
keels U ستون عرضی مرکزی ناو
tumple U گردش حول محور عرضی
toggles U میله عرضی انتهای زنجیریابندبرای پیچاندن وکنترل ان
baulking U قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
baulked U قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
balks U قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
balking U قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
balked U قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
balk U قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
Could I have a word with you ? U عرضی داشتم (چند کلمه صحبت دارم )
toggle U میله عرضی انتهای زنجیریابندبرای پیچاندن وکنترل ان
baulks U قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
frame U قاب زهوار دور دنده عرضی نرده
stocked U ازادکردن ماهی پرورشی در اب میله عرضی لنگر
balkline spot U نقطه مرکزی خط عرضی روی میز بیلیارد
stock U ازادکردن ماهی پرورشی در اب میله عرضی لنگر
phugoid oscillation U نوسانهای با پریود طولانی هواپیما حول محور عرضی
ante-chapel U [قسمتی از نیایشگاه خصوصی شبیه گوشواره عرضی کلیسا با فضار ورودی مجزا]
fishbone mine U سیستم کانال کشی یاحفاری که به صورت شاخههای موازی عرضی کنده میشود
warping U پیچاندن بالها بصورت متقارن برای بدست اوردن پایداری عرضی و قابل کنترل
pitch control U کنترل دوران هواپیما حول محور عرضی در هواپیماهای عمود پروازو در سرعت نسبی کم یا صفر
byes U صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
bye U صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
cross tell U پخش اخبار به طور عرضی توزیع اخبار دریک سطح فرماندهی
nose up U چرخش حول محور عرضی وخارج شدن محور طولی ازوضعیت تراز بطرف اوج
punctulate U سوراخ سوراخ
pecker U سوراخ کن
waterhole U سوراخ
waterholes U سوراخ
thirl U سوراخ
lace U پر از سوراخ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com