Perdic | سوخت موتورهای بنزینی بنزین موتور بنزین | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	gasoline U	سوخت موتورهای بنزینی بنزین موتور بنزین

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	best economy mixture U	نسبت متناسب سوخت و بنزین در موتورهای پیستونی جهت حصول بیشترین برد پروازی
	engine U	موتور بنزینی موتور احتراق داخلی
	otto carburetor engine U	موتور بنزینی
	petrol engine U	موتور بنزینی
	petrol motor U	موتور بنزینی
	gasoline engine U	موتور بنزینی
	petrol injection motor U	موتور تزریق بنزینی
	fueled U	بنزین
	motor sprit U	بنزین
	gasolene U	بنزین
	fuels U	بنزین
	fuelled U	بنزین
	benzole U	بنزین
	benzine U	بنزین
	fuel U	بنزین
	gasoline U	بنزین
	fuelling U	بنزین
	gasses U	بنزین
	gas U	بنزین
	petrol U	بنزین
	gases U	بنزین
	gassed U	بنزین
	storm bird U	بنزین
	premium grade petrol U	بنزین سوپر
	high grade petrol U	بنزین سوپر
	gasolinic U	وابسته به بنزین
	gasses U	بنزین گازمعده
	naphtha U	بنزین سنگین
	gasoline electric U	بنزین الکتریکی
	gasoline dump U	باک بنزین
	gasoline consumption U	مصرف بنزین
	gasoline can U	قوطی بنزین
	petrol can U	باک بنزین
	Premium gas U	بنزین سوپر
	gassed U	بنزین گازمعده
	light gasolin U	بنزین سبک
	petrol container U	فرف بنزین
	filling station U	پمپ بنزین
	filling stations U	پمپ بنزین
	petrol filter U	صافی بنزین
	gas station U	پمپ بنزین
	gas stations U	پمپ بنزین
	petrol pipe U	لوله بنزین
	phenyl U	اصل بنزین
	gas U	بنزین گازمعده
	gases U	بنزین گازمعده
	gasoline drum U	بشکه بنزین
	gas recovery U	بازیابی بنزین
	petrol pump U	پمپ بنزین
	avgas U	بنزین هواپیما
	aviation gasoline U	بنزین هواپیما
	gas pump U	تلمبه بنزین
	gas pump U	پمپ بنزین
	gas injection U	تزریق بنزین
	gas level U	سطح بنزین
	gas injection U	پاشش بنزین
	fuel filter U	صافی بنزین
	petrol pump U	تلمبه بنزین
	gas inlet valve needle U	ژیگلور بنزین
	gasoline barrel U	بشکه بنزین
	gas tank U	پودر بنزین
	gas tank U	بخار بنزین
	petrol tank U	مخزن بنزین
	gas storage U	مخزن بنزین
	fuel pump U	پمپ بنزین
	combustion starter U	مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند
	unleaded petrol U	بنزین بدون سرب
	I've run out of petrol.	بنزین تمام کردم.
	petrol injection pump U	پمپ تزریق بنزین
	gas inlet valve needle U	سوزن شیرورودی بنزین
	gas form natrural gas U	بنزین از گاز طبیعی
	gas air mixture U	مخلوط بنزین و هوا
	gasoline brick U	بنزین خوش سوز
	gasoline brick U	بنزین بااکتان بالا
	gasoline dump U	مخزن موقتی بنزین
	gasholders U	محل نگهداری بنزین
	gasoline gels U	بنزین تغلیظ شده
	storm bird U	بنزین ریختن ماشین
	petrol U	بنزین گیری کردن
	gasholder U	محل نگهداری بنزین
	pr etrol filling station U	ایستگاه پمپ بنزین
	petrol feed pump U	پمپ تغذیه بنزین
	gas synthesis U	ترکیب مصنوعی بنزین
	gas saving U	صرفه جویی در مصرف بنزین
	petrol gage U	دستگاه اندازه گیری بنزین
	service stations U	ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
	benzoline U	بنزین خام یاپالوده نشده
	serivce station U	ایستگاه بنزین گیری وتعمیرگاه
	service station U	ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
	Where is the neareset petrol station? U	نزدیکترین پمپ بنزین کجاست؟
	gas form natrural gas U	بنزین حاصله از گاز طبیعی
	mpg U	مخفف مسافت طی شده با یک گالن بنزین
	They were falling over one another to get petrol(gasoline). U	برای خرید بنزین سرودست می شکستند
	The gas station is nearby . U	پمپ بنزین درهمین نزدیکی هاست
	The bus stopped for fuel [ to get gas] . U	اتوبوس نگه داشت تا بنزین بزند.
	class iii supplies U	اماد طبقه 3 بنزین و موادروغنی وسوختی
	gas level gauge U	دستگاه اندازه گیری سطح بنزین
	throttled U	جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
	throttles U	جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
	throttling U	جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
	Gasoline is volatile . U	بنزین ماده فراری است ( زود می پرد )
	high octane U	دارای اکتان زیاد مانند بنزین سوپر
	throttle U	جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
	contraband of war U	قاچاق اسلحه ومهمات جنگی و متفرعات ان از قبیل بنزین و لاستیک
	napalmed U	ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
	napalming U	ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
	napalm U	ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
	napalms U	ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
	benzene U	هیدروکربور معطر وبی رنگی بفرمول 6H6C که ازتقطیر قطران بدست میامد بنزین
	gum U	رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
	gums U	رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
	gumming U	رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
	gummed U	رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
	fuels U	سوخت موتور
	fuelling U	سوخت موتور
	fueled U	سوخت موتور
	fuel U	سوخت موتور
	fuelled U	سوخت موتور
	diesel fuel oil filter U	صافی سوخت موتور دیزل
	bi fuel U	موتور حرارتی که میتواند بادو نوع سوخت
	jet a U	سوخت موتور توربینی که دردمای 04 درجه منجمدمیشود
	boost rocket U	موتور راکت با سوخت جامد یامایع برای به حرکت دراوردن یک رسانگر
	volumetric loading/density U	خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
	cruise control U	کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
	wobble pump U	پمپ دستی در کابین خلبان برای وارد ساختن فشار اولیه به سوخت قبل از استارت موتور پیستونی
	diesel ramjet U	موتور رم جت که سرعت ان به حدی است که گرمای حاصل از تراکم هوای داخل ان برای احتراق سوخت کافی است
	petrolic U	بنزینی
	gasoline driven U	محرکه بنزینی
	central refueling provisions U	سیم سوخت رسانی هواپیماکه در ان تمام تانکهای سوخت از یک نقطه تغذیه میشوند
	air metering force U	نیروی در کاربوراتور وسیستمهای تزریق سو سوخت که لوله وانتوری و فشارهوا را مقدار سوخت را کنترل میکند
	bipropellant U	سوخت راکت متشکل از دو جزء سوخت و اکسیدکننده
	charge U	جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
	atomizer U	سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
	atomizers U	سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
	charges U	جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
	atomisers U	سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
	burner cans U	محفظه احتراق موتورهای توربینی
	air impingment starter U	نوعی استارتر در موتورهای توربینی کوچک
	motoring U	گرداندن موتور اصلی توسط استارتر بمنظوری جزاستارت موتور
	stellite U	الیاژهای سخت جهت ساختن موتورهای پیستونی
	plug nozzle U	نازلی در موتورهای راکت بامحفظه احتراق حلقوی وپیچشی
	external combustion engine U	موتور احتراق خارجی موتور برونسوز
	cetane rating U	اشل عددی برای سنجش میزان بهسوزی سوختهای موتورهای دیزل
	turbocharger U	شارژری در موتورهای پیستونی که توسط توربینی درمسیر گازهای خروجی کارمیکند
	waste gate U	مکانیزم کنترلی برای توربین گازهای خروجی موتورهای دارای توربوشارژر
	attitude motor U	موتورهای راکت کوچک برای کنترل وضعیت رسانگر فضایی در حال حرکت
	turbosupercharger U	سوپر شارژی در موتورهای پیستونی که توسط توربینی درمسیر گازهای خروجی کارمیکند
	torch pot	[محفظه مشعل سوخت محفظه سوخت پاش توربینی]
	variable geometry engine U	موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
	engine mounting U	نصب موتور قرارگاه موتور
	carbon seal U	وسیلهای مقاوم در برابرگرما که در موتورهای توربینی برای جلوگیری ازخروج یا نشت روغن ازمحفظه یاتاقان بکار میرود
	ullage U	فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
	firing order U	ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
	tips U	باکهای خارجی سوخت باکهای بیرونی سوخت
	slip ring induction motor U	موتور القائی اسلیپ رینگ موتور اندوکسیونی اسلیپ رینگ موتور رتور اسلیپ رینگ
	flat twin engine U	موتور بوکسر دو سیلندر موتور سیلندر متقابل با دوسیلندر
	double squirrel cage motor U	موتور قفس سنجابی دوبل موتور با شیار دوبل
	air turbine starter U	استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
	single phase induction motor U	موتور القائی یک فازه موتور اندوکسیونی یک فازه
	fuelling U	سوخت
	fuel U	سوخت
	burner frame U	سوخت
	fuelled U	سوخت
	fueled U	سوخت
	combustion U	سوخت
	firing U	سوخت
	propellant U	سوخت
	propellants U	سوخت
	fuels U	سوخت
	catabolism U	سوخت
	gasoline U	سوخت
	dissimilation U	سوخت
	power fuel U	سوخت
	stoker U	سوخت
	fuelled U	سوخت دادن
	it excited my pity U	دلم سوخت
	domestic fuel U	سوخت خانگی
	fossil fuels U	سوخت سنگوارهای
	fueling U	سوخت گیری
	jets U	سوخت پاش
	feeder U	سوخت رسان
	fuelling U	سوخت دادن
	metabolic U	سوخت و سازی
	liquid fuel U	سوخت مایع
	feeders U	سوخت رسان
	fossil fuel U	سوخت سنگوارهای
	octane U	سوخت ماشینی
	ion burn U	یون سوخت
	choked U	دریچه سوخت
	bulk petroleum U	سوخت مخزنی
	fule pump U	پمپ سوخت
	fule injection U	تزریق سوخت
	fuel gas U	سوخت گازی
	fuel tap U	شیر سوخت
	jet U	سوخت پاش
	fuel tank U	مخزن سوخت
	fuel storage U	انبار سوخت
	carburator U	سوخت رسان
	fuel pump U	پمپ سوخت
	jetted U	سوخت پاش