English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pop U سوخت مخلوط متانول و نیترومتان
popped U سوخت مخلوط متانول و نیترومتان
pops U سوخت مخلوط متانول و نیترومتان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
auto rich U مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
fuel oil mixture U مخلوط روغن و سوخت
fuel air mixture ratio U نسبت مخلوط سوخت و هوا
best power mixture U نسبت متناسب مخلوط سوخت و هوا برای حصول حداکثرقدرت
weakest maintained U ضعیف ترین مخلوط سوخت که تحت شرایط معین میتواندتوان را بیشینه نگهدارد
accelerating pump U پمپ کوچکی که به منظورتامین فوری مخلوط غلیظ سوخت و هوا در کابراتورتعبیه میشود
auto lean U مخلوط رقیق سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده اتوماتیک در کاربوراتور ثابت نگاهداشته میشود
compression ignition U احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
nitromethane U نیترومتان
methanol U متانول
absolute methanol U متانول مطلق
wood alcohol U الکل متانول
wood alcohol U الکل چوب متانول
admix U مخلوط شدن بهم پیوستن مخلوط کردن امیختن
central refueling provisions U سیم سوخت رسانی هواپیماکه در ان تمام تانکهای سوخت از یک نقطه تغذیه میشوند
air metering force U نیروی در کاربوراتور وسیستمهای تزریق سو سوخت که لوله وانتوری و فشارهوا را مقدار سوخت را کنترل میکند
combustion starter U مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند
bipropellant U سوخت راکت متشکل از دو جزء سوخت و اکسیدکننده
charge U جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
charges U جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
atomizers U سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
atomizer U سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
atomisers U سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
torch pot [محفظه مشعل سوخت محفظه سوخت پاش توربینی]
ullage U فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
tips U باکهای خارجی سوخت باکهای بیرونی سوخت
mixer U مخلوط کن
compost U مخلوط
mixtures U مخلوط
admixtion U مخلوط
admixture U مخلوط
mixture U مخلوط
blending U مخلوط
blends U مخلوط
mixed U مخلوط
blender U مخلوط کن
blenders U مخلوط کن
hash U مخلوط
mixers U مخلوط کن
confused U مخلوط
blend U مخلوط
anti freeze mixture U مخلوط ضد یخ
macedoine U مخلوط
composite U مخلوط
blent U مخلوط شد
syncrasy U مخلوط کردن
intermingle U با هم مخلوط کردن
puddles U مخلوط کردن
puddle U مخلوط کردن
ternary mixture U مخلوط سه تایی
cryogen U مخلوط سرمازا
intermeddle U مخلوط کردن
hash U مخلوط کردن
intermingled U با هم مخلوط کردن
intermingles U با هم مخلوط کردن
intermingling U با هم مخلوط کردن
lean mixture U مخلوط رقیق
confect U مخلوط کردن
solid solution U کریستال مخلوط
mingling U مخلوط کردن
mingles U مخلوط کردن
mingled U مخلوط کردن
mingle U مخلوط کردن
concrete mix U مخلوط بتن
blends U مخلوط کردن
interlard U مخلوط کردن
heterogeneous mixture U مخلوط ناهمگن
mixtures U بتن مخلوط کن
melts U مخلوط کردن
melt U مخلوط کردن
blend U مخلوط کردن
blend U مخلوط امیختگی
terpenoid U مخلوط باترپن
gas mixture U مخلوط گاز
homogeneous mixture U مخلوط همگن
intercarrier buzz U وزوز مخلوط
intercarrier beat U زنه مخلوط
blends U مخلوط امیختگی
porridge U چیز مخلوط
immiscible U مخلوط نشدنی
mixture U بتن مخلوط کن
hot mixer U مخلوط کننده
unadulterated U مخلوط نشده
azeotropic mixture U مخلوط همجوش
powder mixer U گرد مخلوط کن
mixed semiconductor U نیمرسانای مخلوط
mixed glue U چسب مخلوط
mixed gas U گاز مخلوط
blent U مخلوط کرد
mix U مخلوط ترکیبی
mixed crystal U کریستال مخلوط
crab cocktail U مخلوط خرچنگ
mix U امیزه مخلوط
mixes U امیزه مخلوط
azeotropic mixture U مخلوط ازئوتروپ
admix U مخلوط کردن
duplex pressure proportioner U مخلوط کن دو فشاری
mixture control U کنترل مخلوط
mixing in place U امیختن در جا مخلوط در جا
batch mixer U مخلوط کن ضربهای
mixing U مخلوط کردن
mixes U مخلوط ترکیبی
mixers U مخلوط کننده
miscible U مخلوط شدنی
unscourced wool U پشم مخلوط
pug mill U اسیای گل مخلوط کن
proportioner U مخلوط کن شیمیایی
laudanum U مخلوط افیون
meddled U مخلوط کردن
weak mixture U مخلوط ضعیف
commix U مخلوط کردن
meddle U مخلوط کردن
melange U مخلوط امیختگی
meddles U مخلوط کردن
staff U مخلوط سیمان و گچ
staffed U مخلوط سیمان و گچ
rich mix U مخلوط پر مایه
staffs U مخلوط سیمان و گچ
mell U مخلوط کردن
mixer U مخلوط کننده
stoker U سوخت
fuelled U سوخت
catabolism U سوخت
propellants U سوخت
power fuel U سوخت
gasoline U سوخت
propellant U سوخت
dissimilation U سوخت
combustion U سوخت
fueled U سوخت
burner frame U سوخت
fuelling U سوخت
firing U سوخت
fuel U سوخت
fuels U سوخت
ethylate U بااتیل مخلوط کردن
mixes U امیختن مخلوط کردن
etherize U بااتر مخلوط کردن
mixes U مخلوط کردن ترکیب
intercarrier sound system U کانال صوتی مخلوط
organic silt U مخلوط بامواد الی
frequency mixer U مخلوط کننده یا میکسرفرکانس
mix U امیختن مخلوط کردن
temper U مخلوط کردن مزاج
harshest U مخلوط بتن سفت
harsher U مخلوط بتن سفت
harsh U مخلوط بتن سفت
gas air mixture U مخلوط بنزین و هوا
mix U مخلوط کردن ترکیب
immiscibility U حالت مخلوط نشدنی
dry blending U مخلوط سازی خشک
olio U مخلوط چیزدرهم ریخته
shuffle U بهم مخلوط کردن
shuffled U بهم مخلوط کردن
cross loading U مخلوط کردن بارها
continous mixer U مخلوط کننده دائمی
mixing blade U قاشقک مخلوط کننده
mixer tube U لامپ مخلوط کننده
mixer stage U طبقه مخلوط کننده
complexly U بطور پیچیده یا مخلوط
composite lightweight concrete U بتن سبک مخلوط
commingle U بهم مخلوط کردن
mixture of tar and bitumen U مخلوط قطران و قیر
modulator U لامپ مخلوط کننده
shuffles U بهم مخلوط کردن
shuffling U بهم مخلوط کردن
unalloyed U غیر مخلوط خالص
intermix U در هم امیختن با هم مخلوط کردن
mishmash U مخلوط اش شله قلمکار
mixed crude oil U نفت خام مخلوط
detrital cone U مخلوط افکنه واریزهای
jet mixer U مخلوط کننده با فشار اب
miscible U مخلوط شدنی امیزنده
tempered U مخلوط کردن مزاج
creole U دارای نژاد مخلوط
agitation U مخلوط کردن اشفتگی
turn the mortar U مخلوط کردن ملات
batches U اندازه مخلوط بتن
souse U با ترشی مخلوط کردن
batch U اندازه مخلوط بتن
rotary drum mixer U مخلوط کننده طبلکی
brandy U با کنیاک مخلوط کردن
ready mixed paints U رنگهای مخلوط اماده
creoles U دارای نژاد مخلوط
tempers U مخلوط کردن مزاج
burden U مخلوط کردن بار
brandies U با کنیاک مخلوط کردن
hc mixture U مخلوط هیدروکلرید یا گازخفه کن
burdens U مخلوط کردن بار
metabolism U سوخت وساز
domestic fuel U سوخت خانگی
thickened fuel U سوخت جامد
chokes U دریچه سوخت
metabolism U سوخت و ساز
ion burn U یون سوخت
choke U دریچه سوخت
it excited my pity U دلم سوخت
colloidal propeller U سوخت کلوئیدی
stokes U سوخت ریختن در
chemical fuel U سوخت شیمیایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com