Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
he rolled them by
U
سواره از پهلوی انها رد شد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
notobranchiate
U
در باب ماهیانی گفته میشود که نفس کش انها در روی پشت انها است
teamwise
U
پهلوی هم
foreby
U
از پهلوی
we began with the st chapter
U
پهلوی
leach
U
پهلوی چپ
by
U
پهلوی
cheek by jowl
U
پهلوی یکدیگر
juxtaposes
U
پهلوی هم گذاشتن
alongside
U
پهلوی ناو
at
U
پهلوی نزدیک
shipboard
U
پهلوی کشتی
juxtaposition
U
پهلوی هم گذاری
we began with the st chapter
U
پیش =پهلوی
along side
U
پهلو به پهلوی
on the north side of
U
پهلوی من بنشینید
juxtaposing
U
پهلوی هم گذاشتن
collocated
U
پهلوی هم گذاردن
collocate
U
پهلوی هم گذاردن
left wing of army
U
پهلوی چپ میسره
juxtaposed
U
پهلوی هم گذاشتن
collocates
U
پهلوی هم گذاردن
collocating
U
پهلوی هم گذاردن
juxtapose
U
پهلوی هم گذاشتن
to pass by any one
U
از پهلوی کسی رد شدن
right wing of army
U
پهلوی راست میمنه
inequilateral
U
[دارای پهلوی نابرابر]
Come and sit beside(next to) me.
U
بیا پهلوی من بشین
by the board
U
از طرف پهلوی ناو
i went past the house
U
از پهلوی ان خانه رد شدم
freeboard
U
پهلوی سطح ازاد
roadway
U
سواره رو
mounted
U
سواره
roadways
U
سواره رو
sideswipe
U
برخورد کردن به پهلوی چیزی
alongside
U
پهلوی اسکله در کنار در طول
to poke anyone in the ribs
U
به پهلوی کسی سقلمه زدن
sideswipes
U
برخورد کردن به پهلوی چیزی
dismounted
U
غیر سواره
overridden
U
سواره گذشتن از
horseback archery
U
تیراندازی سواره
yeomanry
U
سواره نظام
foot infantry
U
غیر سواره
dragoon
U
سواره نظام
dragoons
U
سواره نظام
overrode
U
سواره گذشتن از
mounted messenger
U
پیک سواره
rides
U
گردش سواره
ride
U
گردش سواره
cavalry
U
سواره نظام
horse
U
سواره نظام
override
U
سواره گذشتن از
dismounted
U
به طورغیر سواره
to ride one down
U
سواره بکسی
horseman
U
سواره نظام
overrides
U
سواره گذشتن از
my neighbour at dinner
U
کسیکه سر ناهار پهلوی من نشسته است
goby
U
عبور از پهلوی کسی بدون توجه به او
pass by
U
از پهلوی چیزی رد شدن نادیده انگاشتن
joust
U
نیزه بازی سواره
ironside
U
نام سواره نظام
cavalcade
U
سواری گردش سواره
phylarch
U
فرمانده سواره نظام
dragonnades
U
بوسیله سواره نظام
jousts
U
نیزه بازی سواره
jousted
U
نیزه بازی سواره
jousting
U
نیزه بازی سواره
cavalcades
U
سواری گردش سواره
bucks
U
دولادولا رفتن سواره نظام
buck
U
دولادولا رفتن سواره نظام
yeomanry
U
سواره نظام سرباز داوطلب
equites
U
سواره نظام صاحب امتیاز
cornetcy
U
پرچم داری سواره نظام
dragoon
U
سواره نظام راهدایت کردن
dragoons
U
سواره نظام راهدایت کردن
flanking
U
پهلوی یکان احاطه کردن دور زدن پهلوها
sidecars
U
جای اضافی چرخ دار پهلوی راننده موتورسیکلت
sidecar
U
جای اضافی چرخ دار پهلوی راننده موتورسیکلت
flank
U
پهلوی یکان احاطه کردن دور زدن پهلوها
flanked
U
پهلوی یکان احاطه کردن دور زدن پهلوها
rangers
U
تفنگ دار سواره هنگ سوار
pindari
U
غارتگر سواره درهندوستان درسدههای 71و 81
ranger
U
تفنگ دار سواره هنگ سوار
chevalier
U
سرباز سواره نظام و مسلح سوار
hussar
U
سرباز سواره نظام سبک اسلحه
triptych
U
عکسی که در سه قاب تهیه کرده پهلوی یکدیگر قرار دهند
stag hunting
U
شکار اهو با حالت سواره وکمک تازیها
mounted
U
به طور سواره سوار شده روی وسیله دیگر
petronel
U
یکجور تپانچه بزرگ که سواره نظام شدههای 61و 71بکارمیبردند
tilts
U
شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
tilted
U
شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
tilt
U
شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
sabretache
U
خرجین یاکیسه چرمی پهن که بکمر بند سرباز سواره نظام اویخته است
yond
U
انها
they
U
انها
those
U
انها
many of them
U
بسیاری از انها
one of them
U
یکی از انها
the most that i can do
U
بیشتر انها
most of them
U
بیشتر انها
who are they?
U
انها کی هستند
lee board
U
تخته یا تخته هایی که به پهلوی کشتی ته پهن نصب میکنندکه دراب پائین رفته
to pass by any thing
U
از پهلوی چیزی رد شدن چیزی رادرنظرانداختن یاچشم پوشیدن
i saw none of them
U
هیچکدام از انها را ندیدم
neither of them know
U
هیچکدام از انها نمیدانند
many of them
U
عده زیادی از انها
to pass muster
U
در بازدیدارتش و مانند انها
curtesy
U
زوج از انها ارث می برد
it is a pity of them
U
دل ادم برای انها میسوزد
extends
U
بازشدن صفها از هم یا بازکردن انها
extending
U
بازشدن صفها از هم یا بازکردن انها
extend
U
بازشدن صفها از هم یا بازکردن انها
logroll
U
غلتاندن الوار وانداختن انها به اب
brass band
U
ادوات انها از برنج باشد
pepo
U
کدو و خیار ومانند انها
podiatry
U
دانش ناخوشیهای پاودرمان انها
they were badly officered
U
افسران انها خوب نبودند
they came to a rupture
U
میانه انها بهم خورد
i alone bear the brunt of it
U
خدمت انها بر من واجب می اید
they are of a doubtful paterni
U
اصل انها معلوم نیست
they are cured by nature
U
طبیعت انها را درمان میکند
brass bands
U
ادوات انها از برنج باشد
the exercised thier veto
U
انها حق وتوی خود را اعمال کردند
it filled their hearts with t
U
ترس زیاد دردل انها انداخت
their principal food is rice
U
خوراک عمده انها برنج است
grosbeak
U
سهره و سینه سرخ و مانند انها
onomastics
U
علم اشتقاق لغات و طرزاستعمال انها
corrective maintenance
U
جداسازی وتصحیح خرابی ها پس ازوقوع انها
crackleware
U
فروفی که سطح انها ترک داریامودارمینماید
tzigane
U
وابسته به کولیهای مجار یاموزیک انها
pelage
U
پوشش جانور پستاندارخزوپشم و مانند انها
our neighbour door
U
کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
pastry
U
کماج وکلوچه ومانند انها شیرینی پزی
pastries
U
کماج وکلوچه ومانند انها شیرینی پزی
they rate as tonic drugs
U
انها جزو داروهای نیروبخش بشمار میروند
age grouping
U
طبقه بندی اقلام بر حسب عمرقانونی انها
vendor rating
U
رده بندی فروشندگان براساس سابقه انها
porter house
U
جایگاه فروش و صرف ابجووکباب و مانند انها
legumen
U
حبه لوبیا و باقلاو مانند انها تخمدان
turret guns
U
توپهایی که کالیبر انها بیش از 6 اینچ است
pile group
U
دسته شمعهائی که سر انها رادال بتنی می پوشاند
neck wear
U
کراوات و یقه و مانند انها گردن پوش
benday
U
جداکردن دومنطقه بوسیله ایجادشیار بین انها
interdenominational
U
وابسته به فرقههای مذهبی و روابط انها با یکدیگر
pragmatics
U
مطالعه و بررسی روابط میان علائم و استفاده انها
slow moving
U
کالاهایی که فروختن انها مدت زیادی طول میکشد
land shark
U
کسیکه ملوانان رادردریاغارت میکندیابمال انها انگل میشود
long life itemes
U
اقلامی که عمر قانونی انها 5سال یا بیشتر باشد
liquid consonants
U
حروف گنگی که صدای انها روان و نرم مینماید
cunclude
U
تحلیل کلمات و پیدا کردن منشاء و ریشه انها
bead roll
U
صورت مردگانی که برای ارواح انها فاتحه یادعامیخوانند
computer literacy
U
دانش کامپیوترها و چگونگی استفاده از انها برای حل مسائل
diachrony
U
تحلیل کلمات و پیدا کردن منشاء و ریشه انها
expired appropriation
U
اقلامی که مدت اعتبار توزیع انها گذشته باشد
dispatching priority
U
شماره کارها برای مشخص کردن تقدم انها
check flight
U
پروازی برای اشناشدن خدمه و یا ازمایش صلاحیت انها
ecology
U
علم عادت وطرز زندگی موجودات ونسبت انها با محیط
sick
U
مریضی اعلام خراب بودن وسایل یا بدکار کردن انها
sickest
U
مریضی اعلام خراب بودن وسایل یا بدکار کردن انها
current liability
U
اقلامی از بدهی که پرداخت انها از محل دارایی جاری باشد
beadroll
U
صورت مردگانیکه باید برای ارواح انها فاتحه یادعابخوانند
unliquidated damages
U
خسارتهایی که نحوه محاسبه و پرداخت انها در قرارداد ذکرنشده است
paintress
U
زنی که کارش رنگ کردن سفالینه و مانند انها است
blasting machine
U
دستگاهی که برای منفجرکردن سنگهای معدنی جهت استخراج انها
wind rose
U
نمودار وضع هوا ومیزان وزش بادها وجهت انها
investor
U
کسی که پولش را در اختیار موسسات می گذارد و سهام انها را می خرد
investors
U
کسی که پولش را در اختیار موسسات می گذارد و سهام انها را می خرد
people sniffer
U
رادار مخصوص کشف افراد دشمن از روی بوی بدن انها
beef up
U
افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها
bench mark
U
علائمی که در روی انها ارتفاع محل نشان داده شده است
short timer
U
پرسنلی که عمر خدمتی کوتاهی از انها مانده و به سن بازنشستگی نزدیک هستند
nihilism
U
اعتقاد به تباهی وفساد دستگاههای اداری ولزوم از بین رفتن انها
modem
U
دستگاه مدولاسیون وبازخوانی اطلاعات کامپیوتری یا مخابره انها به جاهای دیگر
ultraist
U
کسیکه در مسائل دینی وسیاسی و مانند انها زیاده روی میکند
lot integrity
U
دسته بندی مهمات به حسب نوبه یا جدا کردن انها درانبار
mysticism
U
مسائلی که فهم انها از حدود توانایی حواس فاهر خارج باشد
cumulo nimbus
U
ابرهای بسیار بزرگ متراکم که قسمتهای فوقانی انها به استراتوسفر میرسد
zoophyte
U
انواع جانوران مهره داری که رشد انها شبیه گیاه میباشد
my chair was next his
U
صندلی من پهلوی صندلی اوبود
braced
U
گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
brace
U
گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
peers of scotland
U
بزرگانی که از میان انها 61تن برای نمایندگی در مجلس اعیان برگزیده میشود
wet stowage
U
نوعی روش بارگیر مهمات درخودروها با غوطه ور کردن انها در مایعات ضد شعله
counseled
U
در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
weathered rocks
U
خاره هایی که در تحت تاثیرهوا خردشده اند یا رنگ انها رفته است
record
U
لیست فیلدهایی که رکوردرا تشکیل می دهند با هم همراه طول ونوع داده انها
preferentialism
U
اصول دادن امتیازات به برخی کشورها نسبت به حقوق گمرکی کالای انها
counsel
U
در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
counsels
U
در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
counselling
U
در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
counselled
U
در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
peers of iveland
U
بزرگانی که از میان انها 82تن بطور دائم برای نمایندگی برگزیده می شوند
homing device
U
رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
fracto cumulus
U
ابرهای ناهموار کومولوس که در انها تکههای مختلف تغییرات پیوستهای را نشان میدهد
geomorphology
U
علمی که درباره برجستگیهای سطح زمین وعلل پیدایش انها بحث میکند
burn in
U
فرایندازمایش مدارها و مولفههای الکتریکی از طریق قراردادن انها در دمای زیاد یک کوره
gust lock
U
قفل داخلی سطوح فرامین که از حرکت انها در اثر باد شدیدجلوگیری میکند
antibiosis
U
تضاد بین دوموجود زنده کوچک که بیش از یکی از انها در محیط باقی نمیماند
microspacing
U
خصوصیت بعضی چاپگرها که به انها امکان میدهد تا درفاصلههای بسیار کوچکی حرکت کنند
isotheral line
U
خطی که بوسیله ان جاهایی که درجه گرمای متوسط انها 000 نشان داده میشود
crown colony
U
بعضی از کلنیهای ممالک مشترک المنافع انگلیس که مقام سلطنت بر انها نظارت دارد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com