Perdic | سوء استعمال کلمات | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 206 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	malapropism U	سوء استعمال کلمات

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	purist U	شخصیکه در استعمال کلمات صحیح وسواس دارد
	purists U	شخصیکه در استعمال کلمات صحیح وسواس دارد
	oxymoron U	استعمال کلمات مرکب ضدونقیض
	oxymoron U	استعمال کلمات مرکب متضاد
	phonetician U	متخصص استعمال علائم وحروف خاصی برای نشان دادن طرزتلفظ کلمات صوت شناس
Other Matches

	speech U	بررسی کلمات صحبت به طوری که کامپیوتر کلمات و دستورات را تشخیص دهد
	speeches U	بررسی کلمات صحبت به طوری که کامپیوتر کلمات و دستورات را تشخیص دهد
	semantics U	1-بخشی از زبان که مربوط به معنای کلمات بخشهای کلمات یا ترکیبات آنهاست . 2-
	slices U	ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
	slice U	ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
	smoke U	استعمال دود استعمال دخانیات
	smokes U	استعمال دود استعمال دخانیات
	spelling checker U	لغت نامه کلمات ای که درست نوشته شده اند در کامپیوتر که برای بررسی صحت نوشتن کلمات متن به کار می رود
	spellchecker U	لغت نامه کلمات ای که درست نوشته شده اند در کامپیوتر که برای بررسی صحت نوشتن کلمات متن به کار می رود
	usage U	استعمال استفاده مورد استفاده بودن استعمال کردن
	radiologist U	متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
	radiologists U	متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
	usages U	استعمال استفاده مورد استفاده بودن استعمال کردن
	disuse U	عدم استعمال ترک کردن ترک استعمال
	dictionaries U	1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
	dictionary U	1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
	expenditure U	استعمال
	use U	استعمال
	uses U	استعمال
	employment U	استعمال
	applications U	استعمال
	application U	استعمال
	maltreatment U	سوء استعمال
	usages U	نحوه استعمال
	abused U	سوء استعمال
	bilinguality U	استعمال دوزبان
	cranage U	استعمال جرثقیل
	desuetude U	عدم استعمال
	applying U	استعمال کردن
	apply U	استعمال کردن
	applies U	استعمال کردن
	ill usage U	سوء استعمال
	employ U	استعمال کردن
	usages U	عرف استعمال
	disuse U	عدم استعمال
	abuse U	بد استعمال کردن
	abuse U	سوء استعمال
	abused U	بد استعمال کردن
	abusive U	سوء استعمال
	abuses U	بد استعمال کردن
	abuses U	سوء استعمال
	abusing U	بد استعمال کردن
	employs U	استعمال کردن
	abusing U	سوء استعمال
	employing U	استعمال کردن
	using U	استعمال مصرف
	usage U	عرف استعمال
	employed U	استعمال کردن
	usage U	نحوه استعمال
	exercises U	استعمال کردن
	exercised U	استعمال کردن
	uses U	استعمال مصرف
	graphics U	فن استعمال نمودار
	overuse U	استعمال مفرط
	riflery U	استعمال تفنگ
	use U	استعمال مصرف
	tutoyer U	استعمال کردن
	unworn U	استعمال نشده
	use value U	ارزش استعمال
	user cost U	هزینه استعمال
	value in use U	ارزش استعمال
	applications U	موارد استعمال
	application U	موارد استعمال
	overkill U	استعمال بیش از حد
	telescopy U	فن استعمال دوربین
	nicotian U	دود استعمال کن
	ill use U	بد استعمال کردن
	exercise U	استعمال کردن
	misusage U	سوء استعمال
	smoking U	استعمال دخانیات
	misapplication U	سوء استعمال
	misapplication U	استعمال بیجا
	bilingualism U	استعمال دوزبان
	law of use U	قانون استعمال
	vernacularism U	استعمال زبان محلی
	no smoking allowed U	استعمال دخانیان ممنوع
	user U	استعمال کننده کاربر
	mitering U	استعمال تاج اسقفی
	mitring U	استعمال تاج اسقفی
	users U	استعمال کننده کاربر
	catachresis U	استعمال غلط کلمه
	outward application U	استعمال برونی یا خارجی
	nicotian U	استعمال کننده دخانیات
	law of disuse U	قانون عدم استعمال
	dosage U	مقدار استعمال دارو
	dosages U	مقدار استعمال دارو
	The habit of smoking. U	عادت به استعمال دخانیات
	deverbative U	بصورت مشتق استعمال شده
	holophrastic U	استعمال کننده کلمه قصار
	purism U	افراط در استعمال صحیح الفاظ
	abjectival use of a noun U	استعمال اسمی به طور صفت
	symbolization U	استعمال علائم ونشانهای رمزی
	incompatible U	غیر قابل استعمال با یکدیگر
	periphrasis U	استعمال واژه ها وعبارات زائد
	neology U	استعمال واژه یااصطلاح جدید
	sesquipedalian U	معتاد به استعمال لغات دراز
	instrumentation U	تنظیم اهنگ استعمال الت
	telescopist U	متخصص استعمال دوربینهای نجومی
	teetotalism U	پیروی از اصل منع استعمال مسکرات
	teetotaller U	طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
	smoker U	واگن یا اتاق مخصوص استعمال دخانیات
	non abstainer U	کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
	teetotallers U	طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
	wear and tear U	از بین رفتن اموال در نتیجه استعمال
	smokers U	واگن یا اتاق مخصوص استعمال دخانیات
	junkie U	استعمال کنندهء هروئین و مواد مخدره
	utilization U	به کار بردن استعمال در دسترس قراردادن
	junkies U	استعمال کنندهء هروئین و مواد مخدره
	to smoke oneself sick U	از بسیاری استعمال دخانیات ناخوش شدن
	teetotaler U	طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
	malapropism U	استعمال غلط وعجیب وغریب لغات
	abstemious U	مخالف استعمال مشروبات الکلی پرهیزکار
	dump U	موادی که موقتا برای استعمال انبارمیشود
	abstinence U	ریاضت پرهیز از استعمال مشروبات الکلی
	zoomorphism U	استعمال اشکال حیوانات در هنربعنوان علائم مخصوص
	abstainer U	پرهیزگار کسیکه از استعمال مسکرات پرهیز دارد
	nicotinism U	مسمویت از نیکتین در نتیجه استعمال زیاد تنباکو
	joint U	جای کشیدن تریاک با استعمال نوشابه لولا
	word salad U	سالاد کلمات
	word of mouth U	کلمات مصطلح
	shan't U	مخفف کلمات not shall
	apothegm U	کلمات قصار
	spate U	سیل کلمات
	verbalist U	منقد کلمات
	terminology U	کلمات فنی
	the f. words U	کلمات زیرین
	logion U	کلمات قصار
	code word U	کلمات رمزی
	code words U	کلمات رمزی
	i ran the words through U	ان کلمات را خط زدم
	VIPs U	مخفف کلمات
	VIP U	مخفف کلمات
	addressing U	و کلمات افست
	declension U	صرف کلمات
	terminologies U	کلمات فنی
	play on words <idiom> U	بازی با کلمات
	control words U	کلمات کنترلی
	contents U	کلمات یک نامه
	petroleur U	کسیکه با استعمال نفت اتش سوزی راه می اندازد
	jake leg U	فلجی که به علت استعمال مشروبات الکلی ایجاد میشود
	I dont smoke at all. U	اهل دود نیستم ( دخانیات استعمال نمی کنم )
	lupulin U	خاکه تلخه که بعنوان داروی مسکن استعمال میشود
	adoption	اقتباس استعمال لغت بیگانه بدون تغییر شکل آن
	phonetic alphabet U	کلمات قراردادی مخابراتی
	jive U	کلمات بیهوده واحمقانه
	phonics U	تلفظ وهجاهای کلمات
	jived U	کلمات بیهوده واحمقانه
	in so many words U	با عین این کلمات
	jives U	کلمات بیهوده واحمقانه
	deleting U	بریدن کلمات یک متن
	permutation table U	جدول کلمات رمز
	deletes U	بریدن کلمات یک متن
	opposites test U	ازمون کلمات متضاد
	deleted U	بریدن کلمات یک متن
	delete U	بریدن کلمات یک متن
	prowords U	کلمات جلوی جملات
	aphorisms U	پند کلمات قصار
	euphony U	خوش اهنگی کلمات
	she'd U	مخفف کلمات had sheوwould she
	wordage U	کلمات واژه بندی
	Acrimonious words	کلمات تلخ و نیشدار
	end spell U	خاتمه کلمات رمز
	crossword puzzle U	جدول کلمات متقاطع
	jiving U	کلمات بیهوده واحمقانه
	word square U	جدول کلمات متقاطع
	anastrophe U	تعویض کلمات یک عبارت
	charade U	جدول کلمات متقاطع
	padding U	کلمات یارکوردهای ساختگی
	aphorize U	کلمات قصار گفتن
	voder U	یک ترکیب کننده کلمات
	aphorism U	پند کلمات قصار
	reserved words U	کلمات ذخیره شده
	the word is sanctioned by use U	کثرت استعمال این واژه راجزواژههای درست دراورده است
	euphuism U	انشاء پرتصنع و مغلق فصاحت فروشی یا استعمال صنایع لفظی
	hendiadys U	عطف دوکلمه بجای استعمال صفت وموصوف مانندپیالههای زرین
	SOS U	مخفف کلمات ship our save
	helminth U	کلمات پیشوندیست بمعنی کرم
	anastrophe U	قلب عبارت کلمات مقلوب
	gulped U	گروهی از کلمات معمولا دو بایت
	acephalo U	که با کلمات دیگر ترکیب میشود
	gulp U	گروهی از کلمات معمولا دو بایت
	awol U	مخفف کلمات leave absentwithout
	gulping U	گروهی از کلمات معمولا دو بایت
	gulps U	گروهی از کلمات معمولا دو بایت
	word U	تعداد کلمات در فایل یا متن
	helmintho U	کلمات پیشوندیست بمعنی کرم
	navigation U	چند رسانهای با کلمات کلیدی
	posies U	کلمات حک شده بر انگشتری دسته گل
	posy U	کلمات حک شده بر انگشتری دسته گل
	sweet words (voice,sleep U	کلمات ( صدا خواب )شیرین
	wpm U	تعداد کلمات دردقیقه inute
	heading U	کلمات ابتدای هر صفحه متن
	talk down to someone <idiom> U	از کلمات ساده استفاده کردن
	worded U	تعداد کلمات در فایل یا متن
	syllabary U	فهرست سیلاب یا هجاهای کلمات
	header U	کلمات در بالای صفحه متن
	lip-reads U	کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
	epigrammatic U	وابسته به لطیفه و کلمات قصار
	lip-read U	کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
	lip read U	کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن