English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (35 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tripartition U سه قسمتی کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
flush U خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
flushes U خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
flushing U خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
mastectomies U پاره کردن وبرداشتن پستان یا قسمتی از پستان
mastectomy U پاره کردن وبرداشتن پستان یا قسمتی از پستان
fat bits U بزرگ کردن قسمتی از صفحه نمایش
osteotomy U برش استخوان و جداکردن و خارج کردن قسمتی از استخوان
spooling U یلهای نوار اماده شدن قسمتی از سیستم جهت پردازش ان قرقره کردن
Other Matches
shank U ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
partite U قسمتی
portion U قسمتی
triploidy U سه قسمتی
triplex U سه قسمتی
portions U قسمتی
another guess U قسمتی دیگر
plank U قسمتی ازبرنامه
haxamerous U شش بخشی شش قسمتی
esprit de corps U روحیه قسمتی
spirit U حمیت قسمتی
pate U سر یا قسمتی از سرانسان
spiriting U حمیت قسمتی
spirit de corps U روحیه قسمتی
triploid U سه قسمتی سه بخشی
leg U قسمتی از مسابقه
spirit de corps U حمیت قسمتی
partial U بخشی قسمتی
double cloister U راهرو دو قسمتی
esprit de corps U حمیت قسمتی
sector U قسمتی ازجبهه
esprit U حمیت قسمتی
legs U قسمتی از مسابقه
sectors U قسمتی ازجبهه
flat U قسمتی از یک عمارت
flattest U قسمتی از یک عمارت
split second U قسمتی از ثانیه
creased U قسمتی از زمین کریکت
rebates U پرداخت قسمتی از بدهی
aliquot part charge U خرج چند قسمتی
helmeted U دارای قسمتی که مانندخودباشد
creasing U قسمتی از زمین کریکت
modules U قسمتی از سفینه فضایی
module U قسمتی از سفینه فضایی
expansion joint U اتصال چند قسمتی
lobotomy U برش قسمتی از مغز
crease U قسمتی از زمین کریکت
lobotomies U برش قسمتی از مغز
fractions U کسر درصدی از قسمتی از
march unit U قسمتی ازستون راهپیمایی
striking out pleading U حذف قسمتی از مدافعات
neck of the woods <idiom> U ناحیه یا قسمتی از کشور
fraction U کسر درصدی از قسمتی از
winging U قسمتی از یک بخش یا ناحیه
creases U قسمتی از زمین کریکت
wing U قسمتی از یک بخش یا ناحیه
ram's horn U قسمتی ازاستحکامات خندق
part [ial] payment of a fine U پرداخت قسمتی از جریمه
section charge U خرج چند قسمتی
rebate U پرداخت قسمتی از بدهی
neck U قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
necks U قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
baron U شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
pneumonectomy U قطع وبرداشتن ریه با قسمتی از ان
whipped U پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
barons U شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
whip U پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
whips U پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
zaps U پاک نمودن قسمتی از برنامه
zap U پاک نمودن قسمتی از برنامه
zapped U پاک نمودن قسمتی از برنامه
aliquot propelling charge U خرج پرتاب چند قسمتی
aft flap آخرین قسمت فلپهای سه قسمتی
slot charter U اجاره قسمتی از وسیله نقلیه
fractional damage U خسارت وارده به قسمتی از وسیله
hash mark U قسمتی از زمین پس از عبوراز خط یک یاردی
zapping U پاک نمودن قسمتی از برنامه
group rendezvous U نقطه الحاق گروهی یا قسمتی
displacement hull U قسمتی از بدنه قایق که در اب می ماند
freeboard U قسمتی از قایق که بیرون اب است
lobectomy U برداشتن قسمتی ازیک عضو
tail skid U قسمتی که وزن دم هواپیما رامتحمل میشود
contract termination U فسخ یا خاتمه تمام یا قسمتی از قرارداد
alethiology U قسمتی از منطق که باحقیقت سروکار دارد
table flap U قسمتی از میزکه خوابانیده یابلند میشود
gastrectomy U عمل برداشتن تمام یا قسمتی از معده
cymric U وابسته به سیمر قسمتی ازبریتانیای کبیر
faubourg U قسمتی ازشهر که بیرون دروازه باشد
lectionary U ایات منتخبه یا قسمتی از کتاب مقدس
saddleback U قسمتی از پشته کوه که مانندزین گاواست
open ice U قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست
cropped U حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
crops U حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
paleocene U قسمتی از دوران سوم زمین شناسی
dairies U قسمتی ازمزرعه که لبنیات تهیه میکند
judea U یهودیه که قسمتی از جنوب فلسطین بوده
crop U حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
dairy U قسمتی ازمزرعه که لبنیات تهیه میکند
wrist U قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
vacuity U قسمتی از بشکه یا هر فرف دیگری که خالی باشد
descender U قسمتی از حروف کوچک که پایین تر از خط شروع می شوند
skip U ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
bays U قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
pokes U فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
wrists U قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
poke U فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
targum U ترجمه زبان ارامی قسمتی از عهد عتیق
poked U فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
skips U ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
almonry U [قسمتی از ساختمان که خیرات و صدقات را در آنجا می دادند.]
dower U قسمتی ازدارایی مرد که پس از فوتش به همسر وی می رسد
entablature U قسمتی از سر ستون که شامل کتیبه وگلویی است
scrapping U عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
skipped U ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
back order U قسمتی از کالای مشتری که به علتی تحویل نشده
Please let me take a share in the expenses. U اجازه بدهید منهم قسمتی از هزینه را بدهم
scraps U عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
main yard U قسمتی از عرشه که بادبان اصلی در ان واقع است
leg side U قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
appendixes U قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
slabs U گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
slab U گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
poking U فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
appendix U قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
bayed U قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
accessory of section U قسمتی از موتور که متعلقات روی ان نصب شود
scrap U عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
parishes U قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
bay U قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
footprints U قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
baying U قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
parish U قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
warhead U قسمتی از موشک که حاوی مواد منفجره میباشد
footprint U قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
warheads U قسمتی از موشک که حاوی مواد منفجره میباشد
scrapped U عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
fermata U تطویل وکشش قسمتی ازموسیقی توسط نوازنده
beaver U قسمتی از کلاه خود که پایین صورت را میپوشاند
beavers U قسمتی از کلاه خود که پایین صورت را میپوشاند
headstock U قسمتی ازماشین که میله گردندهای روی ان قرارمیگیرد
ullage U قسمتی از حجم بشکه یا هرفرف دیگری که خالی باشد
footing U قسمتی از پی ساختمان که بارها رامستقیما" به خاک منتقل میکند
daisy ham U قسمتی از گوشت یا استخوان دود داده شانه خوک
file handing routine U قسمتی از یک برنامه کامپیوترکه داده را از یک فایل خوانده و در ان می نویسد
plateform U بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی بنیاد یا اساس چیزی
check point U نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
but for income U قسمتی از درامد که به علت دخالت عامل بخصوصی عایدشده
nose piece U قسمتی از ریز بین که حامل عدسی شیئی است
hypotrachelion [um] U [در معماری کلاسیک قسمتی بین سرستون و میله ستون]
land tie U تیر یا جرزی که قسمتی ازدیوار را بزمین اتصال میدهد
outwork U قسمتی از کار شرکت که توسط افرادخارجی انجام میگیرد
qube U تسهیلات اطلاعاتی که قسمتی از یک سیستم پیشرفته کابل تلویزیونی است
aprons U چمن کوتاه اطراف سوراخ گلف قسمتی از کف رینگ بوکس
bundle U دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
herpetology U قسمتی ازجانور شناسی که درباره خزندگان وذوحیاتین بحث میکند
burner compartment U قسمتی از روپوش موتور که روی محفظه احتراق قرارگرفته است
bundles U دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
germinal area U قسمتی از پلاستودرم که جنین اصلی مهره داران را تشکیل میدهد
apron U چمن کوتاه اطراف سوراخ گلف قسمتی از کف رینگ بوکس
loft U زاویه سطح قسمتی از سرچوب گلف دور از قسمت عمودی
lofts U زاویه سطح قسمتی از سرچوب گلف دور از قسمت عمودی
bundling U دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
metencephalon U قسمتی از مغز جنین که سازنده مخچه وبصل النخاع است
virtual inertia U قسمتی از نیروی اینرسی که روی جسم در حال نوسان اثرمیکند
aeromedicine U قسمتی از طب که دربارهء بیماریها و اختلالات ناشی از پرواز گفتگو میکند
dentil-band U [بخش مستطیلی شکلی از لایه ی گچ بری شده در قسمتی از پیشانی سرستون]
working section U قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
restricted propellant U سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
profit centre U قسمتی از سازمان که مسئولیت محاسبه هزینه هاو درامدها را به عهده دارد
leg U ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
ionosphere U قسمتی از فضای جوزمین که از ارتفاع 52 میل شروع میشود و تا00022میل ادامه دارد
ragged U قسمتی که در وسط صفحه قرار ندارد , متن با حاشیه سمت راست نامسط ح
distances U مدت بازی قسمتی از مسیر مسابقه مشخص شده به وسیله پرچم یا میله
distance U مدت بازی قسمتی از مسیر مسابقه مشخص شده به وسیله پرچم یا میله
legs U ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
homosphere U قسمتی از اتمسفر که در ان تغییری در ترکیب و ساخت گازهای تشکیل دهنده مشاهده نمیشود
ante-chapel U [قسمتی از نیایشگاه خصوصی شبیه گوشواره عرضی کلیسا با فضار ورودی مجزا]
lightening hole U سوراخی که در قسمتی ازسازه که کمتر تحت تنش قراردارد برای کاهش وزن ایجادمیشود
appropriation U در CLتقاضانامه ایست که بستانکاربرای بدهکار می فرستد ودرخواست پرداخت قسمتی ازطلب خود را می نماید
yoke U قسمتی از سیستم انحراف پرتوالکترونی که برای ادرس دهی یک نمایش تصویری بکار می رود
capital levy U مالیات بر سرمایه افرادحقیقی قسمتی از ثروت کشورکه جبرا" توسط دولت اخذ میشود
breaker line U خطی در رسم فنی برای نشان دادن حذف قسمتی از جسم درشکل مزبور
heterosphere U قسمتی از اتمسفر که در ان ساختار و وزن مولکولی متوسط گازهای تشکیل دهنده مختلف است
reentry vehicle U مدول یا قسمتی از سفینه فضایی که مجددا بایستی ازجو عبور کند تا به زمین برسد
control unit U قسمتی از یک کامپیوتر که عملکرد صحیح واحدهای اریتمتیک نگهداری و انتقال اطلاعات را کنترل میکند
oblique compartment U قسمتی از زمین که محورطولی ان نسبت به سمت حرکت یکانها به طور مایل قرار گرفته باشد
limelight U قسمتی ازصحنه نمایش که بوسیله نورافکن روشن شده باشد محل موردتوجه وتماشای عموم
grand tour U سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
recitals U قسمتی از سند که اعمال و اسناد ومباحث و مطالبی را که به تنظیم ان منجر شده است راشرح میدهد
grand tours U سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
recital U قسمتی از سند که اعمال و اسناد ومباحث و مطالبی را که به تنظیم ان منجر شده است راشرح میدهد
branch U در مدارات الکتریکی قسمتی ازیک شبکه متشکل از یک یا چندالمنت دو ترمینالی که بصورت سری به یکدیگرمتصل شده اند
branches U در مدارات الکتریکی قسمتی ازیک شبکه متشکل از یک یا چندالمنت دو ترمینالی که بصورت سری به یکدیگرمتصل شده اند
controlled airspace U قسمتی از هوا یا فضا در ابعادو اندازههای معین که سرویس کنترل هوایی برای ان تدارک دیده شده است
clipboard U قسمتی از حافظه کامپیوتر که به منظور ذخیره دادهای که از یک فایل یا برنامه دیگرمنتقل میشود کنار می گذارند تخته رسم
clipboards U قسمتی از حافظه کامپیوتر که به منظور ذخیره دادهای که از یک فایل یا برنامه دیگرمنتقل میشود کنار می گذارند تخته رسم
acrostolium U [قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.]
preventive justice U قسمتی ازحقوق که به بررسی اقدامات مختلفی که برای جلوگیری ازارتکاب جرم از ناحیه تبهکاران احتمالی لازم است اختصاص دارد
noncontiguous facility U تاسیسات دور از یکان یاقسمت مربوط تاسیسات خارج از محوطه قسمتی
cost plus contracts U قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
swiple U قسمتی از گندم کوب یاخرمن کوب که تاب خورده مستقیمابرگندم فرودمی اید
control panel U صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
dead freight U کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود
trey U پیشوندیست بمعنی دارای سه قسمت وسه قسمتی وسه تایی وهرسه واحد یکبار
operating personnel U افرادی که با یک دستگاه کار می کنند یا قسمتی را به کار می اندازند
caged storage U قسمتی از انبار که برای نگهداری اقلام مخصوص وخطرناک در نظر گرفته شده انبار محصور
faces U قسمت جلو شی ء رویه راکت قسمتی از چوب هاکی که با گوی تماس داردشیب صاف جلو موج
guards U چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
face U قسمت جلو شی ء رویه راکت قسمتی از چوب هاکی که با گوی تماس داردشیب صاف جلو موج
guard U چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com