Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
triradiate
U
سه شاخه سه شعاعی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hierarchical communications system
U
شبکهای که هر شاخه آن تعدادی زیر شاخه جداگانه دارد
to brachiate
U
از شاخه به شاخه پریدن
[بازوپیمایی کردن]
branch
U
شاخه شاخه شدن
ramify
U
شاخه شاخه شدن
arborization
U
شاخه شاخه شدگی
forkedly
U
بطور شاخه شاخه
branches
U
شاخه شاخه شدن
dog leg
U
شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
radials
U
شعاعی
radiant
U
شعاعی
stellular
U
شعاعی
actinoid
U
شعاعی
radial
U
شعاعی
radial play
U
بازی شعاعی
cartwheel antenna
U
انتن شعاعی
radial potential
U
پتانسیل شعاعی
radial motor
U
موتور شعاعی
radial road
U
راه شعاعی
radial stress
U
تنش شعاعی
radial velocity
U
تندی شعاعی
radial velocity
U
سرعت شعاعی
radium block
U
بلوک شعاعی
radius milling
U
فرزکاری شعاعی
radius vector
U
بردار شعاعی
radial flow
U
جریان شعاعی
shifts
U
جابجایی شعاعی
shift
U
جابجایی شعاعی
shifted
U
تغییرمحل شعاعی
shifted
U
جابجایی شعاعی
shifts
U
تغییرمحل شعاعی
radius block
U
بلوک شعاعی
actinomorphic
U
بشکل شعاعی
shift
U
تغییرمحل شعاعی
radial bearing
U
یاطاقان شعاعی
actinomorphous
U
بشکل شعاعی
radial ball bearing
U
بلبرینگ شعاعی
radial cut
U
برش شعاعی
radial section
U
برش شعاعی
bench type radial
U
میز نوع شعاعی
one port radial pump
U
تلمبه شعاعی یک پرهای
actinomorphous
U
دارای تقارن شعاعی
actinomorphic
U
دارای تقارن شعاعی
radial deformation
U
تغییر شکل شعاعی
radial quantum number
U
عدد کوانتومی شعاعی
radial probability density
U
چگالی شعاعی احتمالی
radial flow turbine
U
توربین با جریان شعاعی
radial flow pump
U
تلمبه با جریان شعاعی
radial probability distribution
U
توزیع احتمال شعاعی
hypotrophy
U
رشد غیرمتناسب اعضای شعاعی
blade station
U
موقعیت شعاعی هر مقطع ازتیغه
radial
U
شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
radials
U
شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
bifurcate
U
چنگالی شدن شاخه شاخه شدن
receding leg
U
شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف
commutator
U
سری هادیهایی که بصورت شعاعی از یکدیگر جدا شده وبصورت حلقهای دور تا دورشفت گردنده ژنراتور قرارگرفته اند
rolleron
U
کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
branches
U
شاخه
plugs
U
دو شاخه
fork
U
سه شاخه
plugging
U
دو شاخه
plug
U
دو شاخه
fork
U
شاخه
nibs
U
شاخه
nib
U
شاخه
embranchment
U
شاخه
branch cutter
U
شاخه بر
furcate
U
شاخه شاخه
bifurcation
U
شاخه
connection plug
U
دو شاخه
intersection leg
U
شاخه
knag
U
ته شاخه
limbless
U
بی شاخه
acaulescent
U
بی شاخه
nid
U
شاخه
branch
U
شاخه
arm
U
شاخه
forking
U
سه شاخه
forking
U
شاخه
bough
U
شاخه
doddered
U
بی شاخه
trifurcation
U
سه شاخه
trifid
U
سه شاخه
variations
U
شاخه
pin
U
در شاخه
three way
U
سه شاخه
pinned
U
در شاخه
pinning
U
در شاخه
ramus
U
شاخه
ramulous
U
شاخه شاخه
ramulose
U
شاخه شاخه
boughs
U
شاخه
variation
U
شاخه
Br
U
شاخه
virga
U
شاخه
branch line
U
شاخه
limbs
U
شاخه
branch lines
U
شاخه
limb
U
شاخه
intersection leg
U
شاخه یک همبر
disbranch
U
بی شاخه کردن
lamin
U
شاخه پردهای
distributary
U
رود شاخه
insessorial
U
شاخه نشین
secateur
U
شاخه قطع کن
field
U
شاخه
[دانشی]
easing out line
U
شاخه شل کننده
female plug
U
دو شاخه ماده
fork of ... river
U
شاخه رودخانه ...
subshrub
U
شاخه کوچک
branch
U
شاخه
[دانشی]
gray ramus
U
شاخه خاکستری
spriggy
U
شاخه دار
dog leg
U
شاخه فرعی
lamina
U
شاخه پردهای
area
U
شاخه
[دانشی]
ramify
U
شاخه بستن
tow level forked junction
U
دو شاخه دو ترازه
traverse leg
U
شاخه پیمایش
twigged
U
شاخه دار
twiggy
U
شاخه دار
outbranch
U
شاخه گستردن
passerine
U
شاخه نشین
twing
U
شاخه کوچک
viminal
U
شاخه دهنده
Dont break that branch off.
U
آن شاخه رانشکن
tow level forked junction
U
دو شاخه ناهمکف
provine
U
شاخه خوابانده
division
U
شاخه
[دانشی]
line of business
U
شاخه پیشه
ramify
U
شاخه دادن
linear portion
U
شاخه خطی
three arm protractor
U
نقاله سه شاخه
ramiform
U
شاخه مانند
ram's horn hook
U
قلاب دو شاخه
crotches
U
تیر دو شاخه
tributary
U
شاخه رود
sprout
U
جوانه شاخه
sprouted
U
جوانه شاخه
sprouts
U
جوانه شاخه
sprayed
U
شاخه کوچک
spray
U
شاخه کوچک
offshoot
U
شاخه نورسته
alleyways
U
شاخه ماز
ramification
U
شاخه شاخگی
alleys
U
شاخه ماز
ramifications
U
شاخه شاخگی
alley
U
شاخه ماز
topper
U
شاخه زن سوهان
tributary
U
شاخه انشعاب
tributaries
U
شاخه رود
crotch
U
تیر دو شاخه
sprig
U
شاخه کوچک
sprigs
U
شاخه کوچک
prong
U
شاخه رودیانهر
prongs
U
شاخه رودیانهر
twig
U
: شاخه کوچک
twigs
U
: شاخه کوچک
tuning fork
U
دو شاخه صوتی
tuning forks
U
دو شاخه صوتی
forked
U
شاخه دار
sprays
U
شاخه کوچک
spraying
U
شاخه کوچک
tributaries
U
شاخه انشعاب
toppers
U
شاخه زن سوهان
blind alleys
U
شاخه بن بست
battery charging plug
U
دو شاخه باتری پر کن
biramous
U
دارای دو شاخه
boughed
U
شاخه دار
branchy
U
شاخه دار
link
U
شاخه رابط
wing
U
شاخه شعبه
winging
U
شاخه شعبه
branching
U
شاخه گزینی
branchlet
U
شاخه کوچک
cable connector
U
دو شاخه کابل
grain
U
شاخه چنگال
blind alley
U
شاخه بن بست
arborescent
U
شاخه مانند
affluent
U
شاخه رود
coppice
U
شاخه زاد
branch
U
شاخه دراوردن
banana pin
U
دو شاخه رادیو
coppices
U
شاخه زاد
offshoots
U
شاخه نورسته
bifurcate
U
دو شاخه شدن
branches
U
شاخه دراوردن
tri corn
U
کلاه سه گوشه سه شاخه
sprit
U
جوانه یا شاخه کوچک
tine
U
نوک شاخه یاسیخ
clusters
U
اویز چند شاخه
cluster bomb
U
اویز چند شاخه
strick
U
شاخه درخت کتان
cluster bombs
U
اویز چند شاخه
cluster
U
اویز چند شاخه
wind component
U
شاخه سمتی باد
dog-leg
U
[شاخه فرعی پله]
layer
U
رگه شاخه خوابانده
utensil plug
U
دو شاخه وسایل برقی
two pin plug
U
دو شاخه وسایل برقی
twin plug
U
دو شاخه وسایل برقی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com