English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 110 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
explosive bolt U سه راهی انفجاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
one hook U مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
first fire mixture U خرج انفجاری یا چاشنی انفجاری سریع العمل چاشنی اولیه
explosive bolt U سه راهی
classification yard line U دو راهی
siding U دو راهی
sidings U دو راهی
aberration کج راهی
volcanic U انفجاری
eruptional U انفجاری
eruptive U انفجاری
waif U بچه سر راهی
jct U چند راهی
knee U سه گوشه سه راهی
y track U سه راهی در خط اهن
aberration کج راهی انحراف
n way switch U گزینه N راهی
slideway U راهی که دران سر
knees U سه گوشه سه راهی
departs U راهی شدن
departing U راهی شدن
depart U راهی شدن
foundling U بچه سر راهی
socket U دو راهی لوله
interchanging U پل چند راهی
interchanges U پل چند راهی
interchanged U پل چند راهی
interchange U پل چند راهی
non-cooperation U ناسر به راهی
foundlings U بچه سر راهی
fall back <idiom> U راهی شدن
explosive rivet U پرچ انفجاری
explosive train U فتیله انفجاری
detonating cord U فتیله انفجاری
detonating fuse U فیوز انفجاری
destructor U چاشنی انفجاری
blow out fuse U فیوز انفجاری
demolition belt U کمربند انفجاری
forging burst U اهنگری انفجاری
explosive welding U جوشکاری انفجاری
ignitor U فتیله انفجاری
explosive power U توان انفجاری
brisance U ضربه انفجاری
burst force U نیروی انفجاری
bursting charge U بار انفجاری
explosive bolt U پیچ انفجاری
blasting gelatin U ژلاتین انفجاری
blasting fuze U ماسوره انفجاری
fireballs U گلوله انفجاری
shrapnel U گلوله انفجاری
fireball U گلوله انفجاری
booby trap U تله انفجاری
booby-trap U تله انفجاری
booby-trapped U تله انفجاری
booby-trapping U تله انفجاری
booby-traps U تله انفجاری
blasting fuse U اتشباری انفجاری
bloom U رشد انفجاری
bloomed U رشد انفجاری
blooms U رشد انفجاری
shrapnel shell U گلوله انفجاری
primacord U فتیله انفجاری
great divide U دو راهی مرگ و زندگی
by hook or by crook <idiom> U بههر راهی ،به هر طریقی
There is always a right way of doing everything. U هرکاری راهی دارد
to take a course U راهی را پیش گرفتن
socket putty [بطانه دو راهی لوله]
fosters U بچه سر راهی پرستار
fostering U بچه سر راهی پرستار
fostered U بچه سر راهی پرستار
collecting tee U سه راهی جمع کننده
foster U بچه سر راهی پرستار
distributing tee U سه راهی توزیع کننده
booby-traps U تله انفجاری کردن
booby-trapping U تله انفجاری کردن
booby-trapped U تله انفجاری کردن
booby trap U تله انفجاری کردن
plaster charge U خرج انفجاری افشان
explosive forming U شکل دادن انفجاری
mining effect U اثر انفجاری مین
combination circuit U مدار انفجاری مرکب
booby-trap U تله انفجاری کردن
goes U درصدد بودن راهی شدن
to fret a passage U راهی رابوسیله سایش بازکردن
go U درصدد بودن راهی شدن
break fresh ground <idiom> U از راهی تازه به جایی رسیدن
destructor U منفجر کننده عامل انفجاری
actuate U به کارانداختن سیستم انفجاری مین
boobytrapped mine U مین تله انفجاری شده
trap mine U مین تله انفجاری شده
companion hatchway U راهی که ازعرشه باطاق کشتی میرود
weapon alpha U نوعی خرج انفجاری عمقی موشکی
render safe U بی اثرکردن مین یا وسایل انفجاری یا بمب
way station U ایستگاههای فرعی بین راهی جاده یا خط اهن
chug U صدای انفجاری که گاهی از ماشین شنیده میشود
chugs U صدای انفجاری که گاهی از ماشین شنیده میشود
sticky charge U خرج انفجاری قابل چسباندن در محل انفجار
chugging U صدای انفجاری که گاهی از ماشین شنیده میشود
chugged U صدای انفجاری که گاهی از ماشین شنیده میشود
egg U بمب انفجاری قوی که بوسیله هواپیماپرتاب میشود
dial U راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
dialled U راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
dials U راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
dialed U راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
sympathetic detonation U انفجاری که دراثر انفجار مواد منفجره دیگررخ میدهد
monroe effect U اصل مونرو متمرکز کردن نیروهای انفجاری در یک مسیر
dediction of way U هر گاه راهی واقع در ملک خصوصی فردی به مدت 02سال مورد استفاده عموم باشد جزء اموال عمومی تلقی خواهد شد
fire ball U گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
trial and error <idiom> U یافتن راه حلهای مناسب برای یافتن راهی مناسب
unstart U انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com