English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 106 (8153 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
triliteral U سه حرفی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
logical U حرفی که به دیسک درایو یا فضای ذخیره سازی انتساب میشود که به عنوان درایو محل قابل استفاده است
slide U تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
slides U تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
digit U نشانه یا حرفی که بیان کننده عدد صحیحی است که کوچکتر از پایه عدد استفاده شده است
digits U نشانه یا حرفی که بیان کننده عدد صحیحی است که کوچکتر از پایه عدد استفاده شده است
zip U خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است
zipped U خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است
zipping U خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است
zips U خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است
prefix U کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود
prefixes U کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود
echo U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoed U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoing U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
clapper U بخش مکانیکی چاپگر dot matrix که سوزنهای چاپ را می چرخاند به سوی ریبون تا حرفی را روی صفحه بنویسد
clappers U بخش مکانیکی چاپگر dot matrix که سوزنهای چاپ را می چرخاند به سوی ریبون تا حرفی را روی صفحه بنویسد
question mark U " که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
question marks U " که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
fill U حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
fill U پر کردن حروف با جای خالی به طوری که هیچ حرفی جا نماند
fills U حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
fills U پر کردن حروف با جای خالی به طوری که هیچ حرفی جا نماند
drive U حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
drives U حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
emptied U هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
emptier U هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
empties U هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
emptiest U هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
empty U هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
literal U حرفی لفظی
literal U چاپ خطا وقتی که حرفی با دیگری جایگزین شود و یا وقتی دو حرف منتقل شوند
palaver U پر حرفی کردن
floating U غیر ثابت . حرفی که جدا از حرفی است که باید به آن وصل باشد
new U حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
new- U حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
newer U حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
newest U حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
null U رشتهای که هیچ حرفی ندارد
null U حرفی که معنای هیچ چیز میدهد.
end U عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
ended U عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
ends U عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
redirect U حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirected U حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirecting U حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirects U حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
lexical U حرفی
lettered U حرفی
reviling U بد حرفی
ascii U حرفی که در لیست ASCII حروف قرار دارد
BAT file extension U مشخصه استاندارد سه حرفی فایل در سیستم -MS DOS برای مشخص کردن فایل دستهای فایل متن حاوی دستورات سیستم
BMP U در گرافیک مشخصه سه حرفی نام فایل برای فایلی که حاوی تصویر گرافیکی -bit map شده است
codepages U تعریف حرفی که توسط کلیدی از صفحه کلید ایجاد شده است
com file U در سیستم عاملهای PC مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان کننده این است که فایل حاوی کد ماشین است به صورت دودویی وتوسط سیستم عامل قابل اجراست
d. letter U حرفی که درسالنامه دلالت برروز یک شنبه میکند
epenthesis U الحاق حرفی درمیان کلمه
erase character U حرفی که به معنای انجام هیچ کار است
escape character U حرفی که نشان دهنده کد espace باشد
EXE file U در یک سیستم عامل مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان میکند فایل حاوی داده دودویی برنامه است . فایل مستقیم از طریق سیستم عامل قابل اجراست
filename U اسم سه حرفی که به همران اسم فایل بیان کننده نوع استفاده فایل است
garrulity U پر حرفی
he had no more no to say U دیگر سخنی نداشت که بگوید دیگر حرفی نداشت
incommunicatively U با کم حرفی
incommunicativeness U کم حرفی
labialize U حرفی را بصورت شفوی اداکردن
letter quality U کیفیت حرفی
LIST chunk U که چهار حرفی LIST که حاوی مجموعهای از زیر عضو است
logogram U واژه یا علامت یا حرفی که مخفف کلمات یا کلمهای باشد
logograph U واژه یا علامت یا حرفی که مخفف کلمات یا کلمهای باشد
long tongue U پر حرفی
monomial U تک حرفی
numeric U حرفی که در برخی حالت برای نشان دادن یک عدد است .
nundinal letter U حرفی برای نامیدن هریک ازهشت روز بازار بکار میرفت
pass a remark U حرفی زدن
pauciloquy U کم حرفی
reserved character U حرف مخصوص درسیستم عامل یا حرفی که تابع خاصی برای کنترل سیستم عامل داردوبرای مصارف دیگربه کارنمیرود
snd U مشخصه سه حرفی نام فایل برای فایل که حاوی داده صوتی دیجیتال باشد
speak a word U چیزی بگویید حرفی بزنید
spirant U حرفی که بااصطکاک نفس اداگردد
substitute character U حرفی که در صورتی که حرف دریافت شده تشخیص داده نشود نمایش داده میشود
taciturnity U کم حرفی
teragram U واژه چهار حرفی
tetragraph U کلمه رمز چهار حرفی برای اسم گذاری و مشخص کردن وسایل
to be sparing of words U مضایقه ازحرف زدن کردن کم حرفی کردن
to gain any ones ear U کسیرا اماده شنیدن حرفی
to insert a letter in a word U حرفی را در میان واژهای جادادن
to make a remark U حرفی زدن افهار نظری کردن
trigram U هجای بی معنی سه حرفی
trigraph U سه حرفی که مجموعانمایشگر یک صوت باشد
triliteral U کلمه سه حرفی
triliteralism U حالت سه حرفی
uniliteral U یک حرفی
vertical diagraph U شکلی از سیستم رمز دو حرفی است که یک حرف بالا و یکی پایین نوشته میشود
what have you to say? U چه حرفی دارید
who said so? U که چنین حرفی زد
four-letter word U واژهیچهار حرفی
four-letter words U واژهیچهار حرفی
That is fine by me if you agree. U اگر موافقی من هم حرفی ندارم
Suit the action to the word. U حرفی را فورا" عملی کردن
Other Matches
To tald someones head off. U سر کسی را بردن ( با پ؟ حرفی )
To take offence at something . To take something to heart . U حرفی را بدل گرلتن
slip of the tongue <idiom> U حرفی رانسنجیده زدن
But no one was ever talking about that! U اما هیچکس در آن مورد حرفی نزد!
Mamihlapinatapai U نگاهی که ۲ نفر با یکدیگر به اشتراک میگذارند که در آن هردو میخواهند و مایلند که طرف مقابل حرفی بزند ولی هیچ کدامشان نمیخواهند آغاز کنند.
Recent search history Forum search
3معنی کلمه retraction چیست؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com