English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 63 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
topstone U سنگ فوقانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
wax U واکس زدن سطح فوقانی تخته موج
waxed U واکس زدن سطح فوقانی تخته موج
waxes U واکس زدن سطح فوقانی تخته موج
superstructure U روساخت بنای فوقانی
superstructure U ساختمان فوقانی
superstructures U روساخت بنای فوقانی
superstructures U ساختمان فوقانی
header U قسمت فوقانی اجر کله
headers U قسمت فوقانی اجر کله
capital U فوقانی راسی
top U فوقانی
overpass U گذرگاه فوقانی گذرگاه زبرین
overpasses U گذرگاه فوقانی گذرگاه زبرین
stratosphere U طبقه فوقانی جواز 11 کیلومتر ببالا
upper U فوقانی
uppers U فوقانی
uppish U باد در خیشوم انداز فوقانی
upstairs U دراشکوب بالا ساختمان فوقانی
turf U طبقه فوقانی خاک مرغزار
acropodium U سطح فوقانی پای پرندگان
aurora U پدیده تابناکی در لایههای فوقانی اتمسفر
biconvex U بالی که هر دو سطح فوقانی و تحتانی ان به صورت محدب باشد
bow string truss U خرپاهائیکه قسمتهای فوقانی و تحتانی ان نسبت به افق خمیده باشد
chapman region U منطقه فرضی در لایههای فوقانی اتمسفر که توزیع دانسیته الکترونها در ان باتغییرات ارتفاع قابل پیش بینی است
chemosphere U ناحیهای در قسمتهای فوقانی اتمسفر
chine U عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
crankcase upper half U قسمت فوقانی محفظه لنگ محفظه لنگ فوقانی
cumulo nimbus U ابرهای بسیار بزرگ متراکم که قسمتهای فوقانی انها به استراتوسفر میرسد
fan light U پنجره کوچک فوقانی
fastigium U راس قسمت فوقانی بطن چهارم
freeboard U بدنه فوقانی ناو
furnace dome U قسمت فوقانی کوره
furnace top U قسمت فوقانی کوره
head board U تختهای که در انتهای فوقانی چیزی گ ذارند
head gate U دریچه فوقانی کانال
hurricane deck U عرشه سبک فوقانی کشتی
jibstay U قسمت فوقانی تیر که بادبان یک گوشه روی ان قرار می گیرد
mesocline U لایه فوقانی مزوسفر
ozonosphere U لایهای از بخشهای فوقانی اتمسفر در ارتفا تقریبی 02 تا03 کیلومتر
pile head U قسمت فوقانی شمع
poop deck U عرشه کوچک فوقانی کشتی
roundhouse U عرشه فوقانی کشتی
skysail U بادبان فوقانی کشتی
superjacent U فوقانی
superstratum U طبقه فوقانی
taffrail U قسمت فوقانی ومسطح عقب کشتی
the upper storey U طبقه فوقانی مخ
top die U حدیده فوقانی
top edge U لبه فوقانی
top hamper U اتصالات فوقانی ناو
top layer U لایه فوقانی
top view U نمای فوقانی
topsides U قسمت فوقانی بدنه قایق بالای اب
upper limit U حد فوقانی
upper room U بالاخانه اطاق فوقانی
upper surface blowing U دمیدن جریان جهت پیشراننده اصلی روی سطح فوقانی بال
upside U قسمت بالایی فوقانی
upper bowl U جام فوقانی
top of the loom U قسمت بالایی یا فوقانی دار [قالی]
upper beam U تیر فوقانی
altar-slad U [سنگ رویه فوقانی محراب]
altar-stone U [سنگ رویه فوقانی محراب]
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com