Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 94 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
quartzite
U
سنگ شنی محتوی کوارتز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
quartz
U
کوارتز
bushel
U
و23 کوارتز
crystal
U
بلور کوارتز
quartz crystal
U
بلور کوارتز
quartzite
U
سنگ کوارتز
bushels
U
و23 کوارتز
crystals
U
بلور کوارتز
gannister
U
مخلوط کوارتز و خاک نسوز
ganister
U
مخلوط کوارتز و خاک نسوز
griesen
U
نوعی سنگ گرافیتی که کوارتز و میکا دارد
contenting
U
محتوی
contents
U
محتوی
container
U
محتوی
containers
U
محتوی
filler
U
محتوی
hydrous
U
محتوی اب
criteria
U
محتوی
content
U
محتوی
fillers
U
محتوی
aluminous
U
محتوی الومینیوم
sanguinolent
U
محتوی خون
bottles
U
محتوی یک بطری
gas content
U
محتوی گاز
bottle
U
محتوی یک بطری
contain
U
محتوی بودن
contained
U
محتوی بودن
copper bearing
U
محتوی مس حاوی مس
platinous
U
محتوی پلاتین
contains
U
محتوی بودن
pouncet box
U
قوطی محتوی گردخوشبو
saccharine
U
قندی محتوی قند
content
U
خرسند کردن محتوی
contenting
U
خرسند کردن محتوی
tea bags
U
پاکت محتوی چای فوری
music box
U
جعبه محتوی ساز کوکی
clearest
U
تغییر محتوی یک خانه حافظه
docketed
U
فهرست محتوی بسته ارسالی
docketing
U
فهرست محتوی بسته ارسالی
content addressed
U
نشامی یافته از روی محتوی
content addressable
U
نشانی پذیر از روی محتوی
dockets
U
فهرست محتوی بسته ارسالی
compressed gas cylinder
U
سیلندر محتوی گاز متراکم
binary alloy
U
الیاژ محتوی دوفلز بنیانی
bottled gas
U
بشگه یااستوانه محتوی گازفشرده
poster color
U
شیشه محتوی ابرنگ وخمیررنگ
palled
U
تابوت محتوی مرده حائل
clears
U
تغییر محتوی یک خانه حافظه
palling
U
تابوت محتوی مرده حائل
palls
U
تابوت محتوی مرده حائل
pall
U
تابوت محتوی مرده حائل
camera magazine
U
جعبه محتوی فیلم عکاسی
clear
U
تغییر محتوی یک خانه حافظه
clearer
U
تغییر محتوی یک خانه حافظه
tea bag
U
پاکت محتوی چای فوری
docket
U
فهرست محتوی بسته ارسالی
rogatory letters
U
نامه محتوی تفویض نیابت قضایی
seabag
U
کیف پارچه یی محتوی لباس ملوانان
swizzle
U
انواع مشروبات الکلی محتوی یخ وشکر
time capsule
U
محفظه محتوی اثار تاریخی وفرهنگی
myoglobin
U
پروتئینی محتوی اهن قرمزدر عضله
scandal sheet
U
نشریه محتوی شایعات افتضاح امیز
epos
U
مجموعه اشعار محتوی افسانههای ملی
sketchbook
U
کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
sketchbooks
U
کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
urn
U
گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
megasporangium
U
هاگدان بزرگ محتوی هاگ ماده
urns
U
گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
sausage
U
روده محتوی گوشت چرخ شده
sausages
U
روده محتوی گوشت چرخ شده
dumplings
U
نوعی پودینگ که محتوی میوه پخته است
dumpling
U
نوعی پودینگ که محتوی میوه پخته است
hematoma
U
توموریاغده محتوی خون خارج شده از رگها
crystal
U
قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
crystals
U
قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
enchilada
U
کیک ذرت محتوی گوشت وگوجه فرهنگی وادویه
doorplate
U
پلاک محتوی نام شخص که روی درنصب میشود
Molotov cocktails
U
بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
Molotov cocktail
U
بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
pudding
U
دسر محتوی ارد برنج وتخم مرغ شبیه فرنی
puddings
U
دسر محتوی ارد برنج وتخم مرغ شبیه فرنی
compressed air tunnel
U
تونل باد مدار بستهای محتوی گاز یا هوای تحت فشار
child
U
یک رکورد داده که تنها با توجه به محتوی رکوردهای موجوددیگر میتواند ایجاد شود
cases
U
جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
case
U
جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
offertory
U
سینی محتوی پول یا پول جمع اوری شده از حضار در کلیسا
contained
U
در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contains
U
در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contain
U
در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
declaratory statute
U
قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
chars
U
نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
charring
U
نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
char
U
نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
associative storage
U
یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com