English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 90 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
metamorphic rocks U سنگهای دگرگون
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pneumatolysis U تاثیر بخار گرم ومایعات وفشار درتشکیل سنگهای معدنی واقع در مجاورت سنگهای اذرین
alters U دگرگون کردن دگرگون شدن
altered U دگرگون کردن دگرگون شدن
altering U دگرگون کردن دگرگون شدن
alter U دگرگون کردن دگرگون شدن
precipitated rocks U سنگهای رسوبی
metamorphic rocks U سنگهای دگرگونه
moraine U سنگهای یخچالی
precious stones U سنگهای گرانبها
volcanic U سنگهای اتشفشانی
effusive rocks U سنگهای خروجی
uncomsolidated rocks U سنگهای ناهمجوش
extrusive rocks U سنگهای خروجی
sedimentary rocks U سنگهای ته نشستی
pervious rocks U سنگهای نفوذپذیر
impermeable rocks U سنگهای نفوذناپذیر
intrusive rocks U سنگهای نفوذی
precipitated rocks U سنگهای ته نشست
hypabyssal rocks U سنگهای برمغاکی
meteorites U سنگهای اسمانی
meteorite U سنگهای اسمانی
neutral rocks U سنگهای خنثی
zone of rock flowage U منطقه سنگهای روان
lapidarian U وابسته به سنگهای قیمتی
rondel U سنگهای قیمتی مدورزینتی
cut stone masonry U ساختمان با سنگهای تراشیده
interusive rocks U سنگهای بیرون زده
lapidary U وابسته به سنگهای قیمتی
igneous magma U سنگهای اذرین را بوجوداورده اند
knockstone U کندهای که روی ان سنگهای معدنی راخردمیکنند
meteoritics U مبحث سنگهای سماوی شهاب شناسی
tessellate U بصورت سنگهای چهارگوش کوچک دراوردن
crystallite U مواد بلورین سنگهای محترقه واتشفشانی
trans- U دگرگون
otherguise U دگرگون
vicissitudinous U دگرگون
glyptics U کنده کاری در روی سنگهای گران بها
cromlech U ساختمان سنگهای ماقبل تاریخی بشکل تپه
facet U سطوح کوچک جواهر و سنگهای قیمتی تراش
facets U سطوح کوچک جواهر و سنگهای قیمتی تراش
gabbro U نوعی صخره از دسته سنگهای محترقه و اتشفشانی
to transform [into] U دگرگون کردن [به]
to alter [to] U دگرگون شدن
restructures U دگرگون کردن
to alter [to] U دگرگون کردن
restructured U دگرگون کردن
restructure U دگرگون کردن
transmogrification U دگرگون سازی
turn U دگرگون ساختن
alterative U دگرگون سازنده
metabolic U دگرگون شونده
metamorphosing U دگرگون کردن
metamorphoses U دگرگون کردن
metamorphosed U دگرگون کردن
metamorphose U دگرگون کردن
transforms U دگرگون کردن
transforming U دگرگون کردن
transformed U دگرگون کردن
transform U دگرگون کردن
technical U دگرگون شونده
changeable U دگرگون شدنی
dissimilar U دگرگون ناهمسان
catabolize U دگرگون شدن
changful U دگرگون شونده
metamorphic U دگرگون شده
turns U دگرگون ساختن
endomorph U درون دگرگون
zone of rock fracture U ناحیهای از سنگ کره که دارای سنگهای شکافدار میباشد
copper smelting U استخراج مس از سنگهای معدن توسط حرارت ذوب وگداز مس
ireversible U دگرگون نشدنی بر نگشتنی
it is quite another story now U اوضاع اکنون دگرگون
changeable U دگرگون پذیر متلون
coated chippings U خورده سنگهای قیراندود شدهای که در سطح جاده پخش میشوند
blasting machine U دستگاهی که برای منفجرکردن سنگهای معدنی جهت استخراج انها
gneiss U نوعی سنگ دگرگون شده
changing U دگرگون کردن یاشدن دگرگونی
transformative U قابل تبدیل دگرگون شونده
metabolize U دگرگون کردن از طریق متابولیزم
changes U دگرگون کردن یاشدن دگرگونی
changed U دگرگون کردن یاشدن دگرگونی
change U دگرگون کردن یاشدن دگرگونی
gopher U موش کیسه دار کارگر حفار واستخراج کننده سنگهای معدنی
irreversibly U چنانکه نتوان دگرگون یا واژگون ساخت یا لغو نمود
metameric U در وزن و ترکیب برابر و درخواص شیمیایی دگرگون حلقهای
heteronym U کلمهای که املای ان باکلمه دیگریکسان ولی معنی وتلفظ ان دگرگون
homonym U کلمهای که تلفظ ان با کلمه دیگر یکسان ولی معنی ان دگرگون باشد
rondelle U جسم مدور سنگهای قیمتی مدور زینتی
vary U عوض کردن دگرگون کردن
varies U عوض کردن دگرگون کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com