Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 39 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
feoffment
U
سندواگذاری تیول
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
transter
U
سندواگذاری عکس برگردان
fief
U
تیول
fiefs
U
تیول
vassalage
U
تیول
feu
U
تیول
feudality
U
تیول
fiet
U
تیول
feoffor
U
تیول بخش
seignior
U
صاحب تیول
feudary
U
صاحب تیول
feudatory
U
صاحب تیول
enfeoff
U
تیول بخشیدن
feoffment
U
واگذاری تیول
infeudation
U
واگذاری به تیول
feudal
U
تیول گرای
liege
U
صاحب تیول
feudalism
U
تیول گرایی
feoffee
U
تیول دار
feoffee
U
گیرنده تیول
feoffer
U
تیول بخش
seigniorial
U
وابسته بصاحب تیول
feudatory
U
تابع شرایط تیول
mansion house
U
خانه صاحب تیول
lord paramount
U
صاحب تیول عمده
feudal
U
وابسته به تیول فئودال
manor houses
U
خانه ارباب یا صاحب تیول
manor house
U
خانه ارباب یا صاحب تیول
seignorage
U
حق الضرب حق ویژه ارباب صاحب تیول
feudally
U
به ترتیب ملوک الطوایف بطور تیول
seigniorage
U
حق الضرب حق ویژه ارباب صاحب تیول
quitrent
U
اجازه مقطوع تیولدارجز به صاحب تیول
feudalization
U
عمل ملوک الطوایفی کردن تبدیل به تیول
vassal
U
رعیتی که در ملک مورد تیول کار میکند
vassals
U
رعیتی که در ملک مورد تیول کار میکند
subinfeudate
U
اعطای اراضی تیول از طرف امیری به امیردیگری برای بیعت با او
leet
U
دادگاهی که تیول داران سالی یا ششماه یکبار برپا می کردند
sergeanty
U
انجام خدمات مختلف در دوره ملوک الطوایفی برای تملک تیول
copyhold
U
تصرف زمین بموجب رونوشت صورتی که درمحکمه ارباب تیول تنظیم میش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com