Perdic | سمت مسیر جغرافیایی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	true course U	سمت مسیر جغرافیایی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	true convergence U	سیستم کنترل جغرافیایی یاسیستم مختصات جغرافیایی تقارب حقیقی نصف النهارات
	geographic reference U	سیستم مختصات جغرافیایی سیستم شبکه بندی جغرافیایی
	true origin U	نقطه مبداء یا مبنای مختصات جغرافیایی نصف النهار مبداء مختصات جغرافیایی
	fastest U	سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
	fasts U	سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
	fasted U	سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
	fast U	سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
	lane U	مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
	lanes U	مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
	groove U	خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
	multithread U	طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
	switched network backup U	انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
	grooves U	خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
	landing approach U	مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
	ball cushion U	دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
	crane rail U	مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
	geographic U	جغرافیایی
	geographical mile U	مایل جغرافیایی
	gazetteer U	فرهنگ جغرافیایی
	geographical mile U	میل جغرافیایی
	geographical meridian U	خط طول جغرافیایی
	geographic coordinates U	مختصات جغرافیایی
	geographic equator U	استوای جغرافیایی
	geographical poles U	قطبهای جغرافیایی
	geographical longitude U	طول جغرافیایی
	geographic map U	نقشه جغرافیایی
	geographical latitude U	عرض جغرافیایی
	biogeographic U	زیست جغرافیایی
	true north U	شمال جغرافیایی
	latitude U	عرض جغرافیایی
	longitude U	طول جغرافیایی
	longitudes U	طول جغرافیایی
	easting U	طول جغرافیایی
	latitudes U	عرض جغرافیایی
	true bearing U	سمت جغرافیایی
	land map U	نقشه جغرافیایی
	true heading U	سمت جغرافیایی
	true convergence U	انحراف جغرافیایی
	placename U	نام جغرافیایی
	grids U	شبکه بندی جغرافیایی
	difference in easting U	اختلاف طول جغرافیایی
	colatitude U	متمم عرض جغرافیایی
	co latitude U	متمم عرض جغرافیایی
	longitudinal U	وابسته بطول جغرافیایی
	Longitude and latitude. U	طول وعرض جغرافیایی
	grid U	شبکه بندی جغرافیایی
	parrallels of latitude U	مدارات عرض جغرافیایی
	geocentric latitude U	عرض جغرافیایی زمینی
	military area U	حوزه جغرافیایی نظامی
	latitudinarian U	وابسته بعرض جغرافیایی
	latitudinal U	وابسته بعرض جغرافیایی
	geographical meridian U	نصف النهار جغرافیایی
	georef grid U	مختصات جغرافیایی جهانی
	cartogram U	نقشه اماری جغرافیایی
	locality U	محل مخصوص مکان جغرافیایی
	true azimuth U	سمت حقیقی گرای جغرافیایی
	topology U	مکان شناسی وضعیت جغرافیایی
	localities U	محل مخصوص مکان جغرافیایی
	aba U	مقیاس اندازه گیری عرض جغرافیایی
	isobare U	خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
	zonation U	طرز پخش و انتشارموجودات در مناطق جغرافیایی
	boundary disclaimer U	نشان دهنده حدود جغرافیایی منطقه
	true course U	سمت حرکت جغرافیایی ناو یاهواپیما
	chorographic U	وابسته بنقشه برداری جغرافیایی از ناحیهای
	isobars U	خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
	isobar U	خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
	chorography U	نقشه برداری وتوضیح وضع جغرافیایی ناحیهای
	transit route U	مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
	summits U	حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
	midcourse guidance U	هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
	summit U	حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
	time zones U	منطقه جغرافیایی دارای ساعت یا نصف النهار معینی
	time zone U	منطقه جغرافیایی دارای ساعت یا نصف النهار معینی
	geocoding U	روش تهیه یک صفحه گرافیکی اطلاعات در رابطه با یک ناحیه جغرافیایی
	variations U	زاویه افقی بین امتدادمغناطیسی محل و نصف النهارهای جغرافیایی
	variation U	زاویه افقی بین امتدادمغناطیسی محل و نصف النهارهای جغرافیایی
	fire lane U	مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
	nodes U	ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
	node U	ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
	base of trajectory U	تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
	model geometric U	یک قسمت یا یک ناحیه جغرافیایی که روی یک سیستم گرافیکی کامپیوترطراحی و در یک پایگاه ذخیره شده است
	routing indicator U	گروهی از حروف که برای نشان دادن محل جغرافیایی یک ایستگاه یا یکان یا قرارگاه به کار می رود
	steadiest U	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
	steadies U	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
	steadied U	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
	dog leg U	شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
	steadying U	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
	steady U	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
	geopolitic U	علمی که روابط بین موقعیت جغرافیایی سرزمینها را باپیدایش و نابودی قدرتهای بزرگ و امپراطوریها مطالعه میکند
	convoy routing U	تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
	trunkair route U	مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
	dragstrip U	مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
	dragway U	مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
	convoy route U	مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
	anthropography U	علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
	receding leg U	شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف
	direction U	مسیر
	traverse U	مسیر
	flowline U	خط مسیر
	run U	مسیر
	runs U	مسیر
	point U	مسیر
	route U	مسیر
	orbits U	مسیر
	path U	مسیر
	paths U	مسیر
	enroute U	در مسیر
	orbit U	مسیر
	orbited U	مسیر
	routes U	مسیر
	tracked U	مسیر دو
	unibus U	تک مسیر
	tracked U	مسیر
	track U	مسیر دو
	track U	مسیر
	tracks U	مسیر دو
	way U	مسیر
	trajectories U	مسیر
	trajectory U	مسیر
	street U	مسیر
	streets U	مسیر
	traversed U	مسیر
	traverses U	مسیر
	traversing U	مسیر
	airt U	مسیر
	tracks U	مسیر
	lanes U	مسیر
	lane U	مسیر
	bussing U	مسیر
	course U	مسیر
	bused U	مسیر
	trade U	مسیر
	travel U	مسیر
	busing U	مسیر
	buses U	مسیر
	busses U	مسیر
	circuits U	مسیر
	coursed U	مسیر
	courses U	مسیر
	bussed U	مسیر
	traded U	مسیر
	bus U	مسیر
	location U	جا مسیر
	travels U	مسیر
	circuit U	مسیر
	locations U	جا مسیر
	traveled U	مسیر
	alignment U	مسیر
	alignments U	مسیر
	leakage path U	مسیر خزش
	path of flight U	مسیر پرواز
	circuits U	مسیر گردش
	lead pursuit U	مسیر سبقت
	leakage path U	مسیر نشت
	light path U	مسیر نور
	lightning path U	مسیر برق
	line of duty U	مسیر خدمتی
	covered approach U	مسیر پوشیده
	low angle U	مسیر کشیده
	low angle U	مسیر تراشنده
	magnetic course U	مسیر مغناطیسی
	heading U	سمت مسیر
	midcourse U	وسط مسیر
	cooling water line U	مسیر اب سرد
	flight path U	مسیر پرواز
	control bus U	مسیر کنترل
	permanent way U	مسیر ثابت
	circulations U	مسیر گردش
	condensation trail U	مسیر انجماد
	approaches U	مسیر فرود
	precession U	انحراف مسیر
	pursuit course U	مسیر تعقیب
	circumferences U	مسیر مدور
	circumference U	مسیر مدور
	approached U	مسیر فرود
	permanent way U	مسیر دائمی
	strand U	مسیر رسیدن
	circuit U	مسیر گردش
	motordrome U	پیست یا مسیر
	sloppy U	مسیر با چالههای پر از اب
	operational route U	مسیر عملیاتی
	sloppily U	مسیر با چالههای پر از اب
	path analysis U	تحلیل مسیر
	path name U	نام مسیر
	path of expansion U	مسیر توسعه
	path of expansion U	مسیر گسترش
	path of flight U	مسیر هواپیما
	randomly U	مسیر ناگهانی
	random U	مسیر ناگهانی
	cogging train U	مسیر اولیه
	sea lanes U	مسیر دریایی
	bypasses U	مسیر فرعی
	on U	در مسیر عمده
	frequency departure U	مسیر فرکانس
	vectors U	مسیر جهت
	desired leading U	مسیر مطلوب
	frequency respone of attenuation U	مسیر میرایی
	vector U	مسیر جهت
	data bus U	مسیر داده ها
	trajectory U	مسیر پرتابه