Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
gametangium
U
سلول یا عضوسازنده سلول جنسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
isogamete
U
سلول جنسی که ازنظر شکل و کار از سلول جنسی جفت خود قابل تشخیص نیست
spermatid
U
سلول حاصله از تقسیم سلول منی سازکه تبدیل به سلول منی میشود
gonocyte
U
سلول جنسی
gametangium
U
سلول جنسی
macrogamete
U
سلول جنسی ماده بزرگتر
acrosome
U
برجستگی قدامی سلول جنسی نر
spermatogonium
U
سلول اولیه جنس نر سلول بیضه
gametogenesis
U
ایجاد سلول جنسی قابل لقاح
gamete
U
سلول جنسی بالغ قابل تکثیر انگل مالاریا
gametocyte
U
سلولی که تقسیم شده و از ان سلول جنسی بوجود میاید
gametophore
U
سلول تغییر یافته و منشعب جنسی قابل لقاح
oogamete
U
سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
gonidium
U
یکی از سلولهای سبزی که زیر غشاء خارجی بدنه گیاه گلسنگها وجود دارد سلول جنسی جلبک ها وقارچ ها
cross fertilization
U
لقاح دو سلول جنسی متفاوت لقاح متقابل
cell
U
سلول
cells
U
سلول
zoogamete
U
سلول
data cell
U
سلول
photoelectric cell
U
سلول فتوالکتریک
pixel
U
سلول تصویر
scarlet sage
U
سلول اتشی
selenium cell
U
سلول سلنیومی
syncytium
U
سلول چند هسته ایی
memory cell
U
سلول حافظه
galvanic cell
U
سلول گالوانی
locular
U
سلول دار
germ cell
U
سلول تخم
storage cell
U
سلول انباره
stractural cell
U
سلول ساختاری
transformer cell
U
سلول ترانسفورماتور
cellular
U
سلول دار
germ cell
U
سلول نطفه
unit cell
U
سلول واحد
solar cells
U
سلول خورشیدی
photoelectric cell
U
سلول فتوالکتریکی
photoconductive cell
U
سلول فوتورسانا
binary cell
U
سلول دودویی
cellulated
U
سلول دار
active cell
U
سلول فعال
cellule
U
سلول کوچک
lymph cell
U
سلول لنف
cellulous
U
سلول دار
cytology
U
سلول شناس
accumulator cell
U
سلول اکومولاتور
data cell
U
سلول داده
mononuclear
U
سلول یک هستهای
nerve cell
U
سلول عصبی
odontoblast
U
سلول دندانی
gonium
U
سلول نطفه
phagocytosis
U
سلول خواری
photo cell
U
سلول فتوالکتریک
solar cell
U
سلول خورشیدی
cleaves
U
شکافتن سلول
cleaved
U
شکافتن سلول
cells
U
پیل سلول
cells
U
سلول یکنفری
wards
U
سلول زندان
cell
U
پیل سلول
ward
U
سلول زندان
cell
U
سلول یکنفری
celluloid
U
مانند سلول
cleave
U
شکافتن سلول
half cell potential
U
پتانسیل نیم سلول
half cell reaction
U
واکنش نیم سلول
interneuron
U
وابسته به سلول عصب
phagocyte
U
سلول بیگانه خوار
intracellular
U
واقع در درون سلول
interneural
U
وابسته به سلول عصب
cellulosic
U
ساخته شده از سلول
ideal galvanic cell
U
سلول گالوانیکی ایده ال
cataplasia
U
تغییرات قهقهرایی در سلول
primitive cell
U
سلول واحد ابتدایی
progamete
U
سلول مولد تخمچه
ectoclast
U
پوسته خارجی سلول
gonocyte
U
سلول تولید کننده
karyoplasm
U
پرتوپلاسم هسته سلول
endoderm
U
لیف درخت یا سلول
spermatogonium
U
سلول موجد تخم
barrier layer cell
U
سلول لایه سدی
lysis
U
زوال وفساد سلول وغیره
microphage
U
سلول میکروب خوار کوچک
enclosure
U
سلول تارکان دنیا
[دین]
endosarc
U
قسمت درونی سفیده سلول
ovum
U
سلول نطفه ماده تخمک
end centered unit cell
U
سلول واحد دو وجهی متقابل پر
light sensitive cell
U
سلول حساس در برابر نور
eletric eye
U
سلول فوتوالکتریک چشم الکتریکی
loculus
U
سلول یا حفره تخمدان مرکب
engram
U
تحولات دائمی هسته سلول
engramme
U
تحولات دائمی هسته سلول
karyokinesis
U
تقسیم غیرمستقیم هسته سلول
lysate
U
محصول زوال وفساد تدریجی سلول
nucleolus
U
هستک گرد میان هسته سلول
entry
U
مقدار اطلاعات درون یک سلول مشخص
gonogenesis
U
کمال و بلوغ سلول نطفه یاجرثومه
solar cell
U
سلول خورشیدی
[الکترونیک مهندسی برق]
chromatolysis
U
تجزیه وتحلیل مواد رنگی سلول
photovoltaic cell
U
سلول خورشیدی
[الکترونیک مهندسی برق]
biont
U
واحد مستقل موجود زنده سلول
guard cell
U
یکی از دو سلول لوبیایی شکلی که منافذ
fibrocyte
U
سلول دوکی شکل بافت همبندی
histogram
U
نمایش طرز انتشار وفواصل وارتفاع سلول ها از هم
unipotent
U
دارای قدرت رویش در یک جهت یا بصورت یک سلول
zero condition
U
حالت یک سلول مغناطیسی زمانی که صفر را نمایش میدهد
mitosis
U
تقسیم هسته سلول بدوقسمت بدون کم شدن کرموزم ها
meiosis
U
تغییرات متوالی هسته که منتهی به تشکیل سلول جدیدمیگردد
haplosis
U
تقلیل تعدادکروموزوم ها درنتیجه تقسیم بدو سلول منفرد
gastrea
U
رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دو قشر سلول تشکیل یافته
germ layer
U
یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
histochemistry
U
علمی که درباره پدیدههای شیمیایی سلول وبافت بحث میکند
gastraea
U
رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دوقشر سلول تشکیل یافته
bit mapped screen
U
pixel یک صفحه نمایش که در ان هر سلول تصویری میتوانددر ارتباط با مکانی از حافظه
unbalanced cell
U
سلول باطری نیکل کادنیم که بیش از سلولهای دیگر تخلیه شده است
lymphoblast
U
سلولی که تبدیل بذره سفید یابیرنگ بلغم یاخلط میگردد سلول نرسیده لنفی
pronucleus
U
هسته سلول قابل لقاح پس ازتکمیل دوره بلوغ وورودنطفه به درون تخم جانور
kil
U
مقبره این کلمه بصورت پیشوند وپسوند نیزبکاررفته وبمعنی >حجره و سلول ونهر<است
photovoltaic cell
U
مبدلی که مانند سلول فتوالکتریک تابشهای الکترومگنتیک را با طول موجهای مرئی و نزدیک ان به الکتریسیته تبدیل میکند
microphagus
U
سلول میکروب خوار کوچک خرد خوار
karyology
U
هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
loculate
U
سلول دار حجره دار
androgen
U
هورمونهای جنسی که باعث ایجاد صفات ثانویه جنسی درمرد
estrogen
U
هورمن جنسی زنانه که موجب بروز سفات جنسی ثانویه زنان میشود
erogenous
U
ارضاکننده تحریکات شهوانی و جنسی محرک احساسات جنسی
exhibitionism
U
نوعی انحرافات جنسی که دران شخص بوسیله نشان دادن الت جنسی خود احساسات شهوانی رافرومینشاند عریان گرائی
sexes
U
احساسات جنسی روابط جنسی
sex
U
احساسات جنسی روابط جنسی
gamic
U
جنسی
diclinous
U
یک جنسی
ambisexual
U
دو جنسی
unisexual
U
یک جنسی
sexual
U
جنسی
road sense
U
جنسی
kindest
U
جنسی
unisex
U
دو جنسی
kinds
U
جنسی
sex
U
جنسی
sexes
U
جنسی
homogeneity
U
هم جنسی
hermaphrodite
U
دو جنسی
hermaphrodites
U
دو جنسی
bisexuals
U
دو جنسی
generic
U
جنسی
bisexual
U
دو جنسی
kind
U
جنسی
sex differences
U
تفاوتهای جنسی
sexual maturity
U
بلوغ جنسی
gynandrous
U
نر و ماده دو جنسی
haploid cell
U
یاخته جنسی
sexual symbolism
U
نمادگری جنسی
gynandromorphy
U
ریخت دو جنسی
sexual relations
U
روابط جنسی
sexual relations
U
مقاربت جنسی
heterophilia
U
دیگرخواهی جنسی
sexual offences
U
جرائم جنسی
Peeping Toms
U
تماشاگر جنسی
Peeping Tom
U
تماشاگر جنسی
venery
U
مقاربت جنسی
unisexuality
U
حالت یک جنسی
benefit in kind
U
نفع جنسی
zygosis
U
امیختگی جنسی
germ cell
U
یاخته جنسی
truckage
U
مبادله جنسی
taxes in kind
U
مالیات جنسی
gonad
U
غده جنسی
tax in kind
U
مالیات جنسی
sexual disorder
U
اختلال جنسی
sexual development
U
رشد جنسی
psychosexual
U
روانی- جنسی
psycholagny
U
خیالپردازی جنسی
Y chromosomes
U
کروموزوم جنسی
idols of the tribe
U
اوهام جنسی
impotency
U
ضعف جنسی
inkind
U
کمک جنسی
paraphilia
U
نابهنجاری جنسی
Sexual assault
U
تجاوز جنسی
peepling tom
U
تماشاگر جنسی
payment in kind
U
پرداخت جنسی
sexual anomaly
U
نابهنجاری جنسی
parasexuality
U
نابهنجاری جنسی
pansexualism
U
جنسی نگری
sexual orientation
U
گرایش جنسی
multure
U
مزد جنسی
heterosome
U
کروموزوم جنسی
renifleur
U
بو پرست جنسی
scopophilia
U
تماشاگری جنسی
sexual delusion
U
هذیان جنسی
sexual arousal
U
برانگیختگی جنسی
sexiness
U
جاذبه جنسی
sexual perversion
U
انحراف جنسی
sexual deviation
U
انحراف جنسی
heteroeroticism
U
دگرخواهی جنسی
heteroerotism
U
دگرخواهی جنسی
sexual aberration
U
انحراف جنسی
sex perversion
U
انحراف جنسی
sex offenses
U
جرایم جنسی
sex glands
U
غدههای جنسی
sex differentiation
U
تمایز جنسی
sexual receptivity
U
پذیرندگی جنسی
sex chromosomes
U
کروموزومهای جنسی
Y chromosome
U
کروموزوم جنسی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com