Perdic | سلول جنسی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 213 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	gametangium U	سلول جنسی
	gonocyte U	سلول جنسی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	acrosome U	برجستگی قدامی سلول جنسی نر
	cross fertilization U	لقاح دو سلول جنسی متفاوت لقاح متقابل
	gametangium U	سلول یا عضوسازنده سلول جنسی
	gamete U	سلول جنسی بالغ قابل تکثیر انگل مالاریا
	gametocyte U	سلولی که تقسیم شده و از ان سلول جنسی بوجود میاید
	gametogenesis U	ایجاد سلول جنسی قابل لقاح
	gametophore U	سلول تغییر یافته و منشعب جنسی قابل لقاح
	gonidium U	یکی از سلولهای سبزی که زیر غشاء خارجی بدنه گیاه گلسنگها وجود دارد سلول جنسی جلبک ها وقارچ ها
	isogamete U	سلول جنسی که ازنظر شکل و کار از سلول جنسی جفت خود قابل تشخیص نیست
	macrogamete U	سلول جنسی ماده بزرگتر
	oogamete U	سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
Other Matches

	spermatid U	سلول حاصله از تقسیم سلول منی سازکه تبدیل به سلول منی میشود
	spermatogonium U	سلول اولیه جنس نر سلول بیضه
	androgen U	هورمونهای جنسی که باعث ایجاد صفات ثانویه جنسی درمرد
	estrogen U	هورمن جنسی زنانه که موجب بروز سفات جنسی ثانویه زنان میشود
	erogenous U	ارضاکننده تحریکات شهوانی و جنسی محرک احساسات جنسی
	exhibitionism U	نوعی انحرافات جنسی که دران شخص بوسیله نشان دادن الت جنسی خود احساسات شهوانی رافرومینشاند عریان گرائی
	sexes U	احساسات جنسی روابط جنسی
	sex U	احساسات جنسی روابط جنسی
	zoogamete U	سلول
	cell U	سلول
	cells U	سلول
	data cell U	سلول
	solar cells U	سلول خورشیدی
	data cell U	سلول داده
	solar cell U	سلول خورشیدی
	cellulous U	سلول دار
	stractural cell U	سلول ساختاری
	cellular U	سلول دار
	transformer cell U	سلول ترانسفورماتور
	storage cell U	سلول انباره
	cytology U	سلول شناس
	cellule U	سلول کوچک
	binary cell U	سلول دودویی
	mononuclear U	سلول یک هستهای
	odontoblast U	سلول دندانی
	memory cell U	سلول حافظه
	phagocytosis U	سلول خواری
	photo cell U	سلول فتوالکتریک
	lymph cell U	سلول لنف
	photoconductive cell U	سلول فوتورسانا
	photoelectric cell U	سلول فتوالکتریکی
	photoelectric cell U	سلول فتوالکتریک
	locular U	سلول دار
	accumulator cell U	سلول اکومولاتور
	active cell U	سلول فعال
	pixel U	سلول تصویر
	scarlet sage U	سلول اتشی
	selenium cell U	سلول سلنیومی
	syncytium U	سلول چند هسته ایی
	nerve cell U	سلول عصبی
	unit cell U	سلول واحد
	celluloid U	مانند سلول
	cleaves U	شکافتن سلول
	cleaved U	شکافتن سلول
	galvanic cell U	سلول گالوانی
	cell U	پیل سلول
	cleave U	شکافتن سلول
	cell U	سلول یکنفری
	germ cell U	سلول تخم
	gonium U	سلول نطفه
	wards U	سلول زندان
	germ cell U	سلول نطفه
	cells U	پیل سلول
	cellulated U	سلول دار
	cells U	سلول یکنفری
	ward U	سلول زندان
	karyoplasm U	پرتوپلاسم هسته سلول
	progamete U	سلول مولد تخمچه
	primitive cell U	سلول واحد ابتدایی
	barrier layer cell U	سلول لایه سدی
	intracellular U	واقع در درون سلول
	ideal galvanic cell U	سلول گالوانیکی ایده ال
	interneuron U	وابسته به سلول عصب
	interneural U	وابسته به سلول عصب
	cataplasia U	تغییرات قهقهرایی در سلول
	ectoclast U	پوسته خارجی سلول
	spermatogonium U	سلول موجد تخم
	half cell reaction U	واکنش نیم سلول
	phagocyte U	سلول بیگانه خوار
	gonocyte U	سلول تولید کننده
	cellulosic U	ساخته شده از سلول
	half cell potential U	پتانسیل نیم سلول
	endoderm U	لیف درخت یا سلول
	light sensitive cell U	سلول حساس در برابر نور
	microphage U	سلول میکروب خوار کوچک
	enclosure U	سلول تارکان دنیا [دین]
	lysis U	زوال وفساد سلول وغیره
	loculus U	سلول یا حفره تخمدان مرکب
	end centered unit cell U	سلول واحد دو وجهی متقابل پر
	engramme U	تحولات دائمی هسته سلول
	eletric eye U	سلول فوتوالکتریک چشم الکتریکی
	engram U	تحولات دائمی هسته سلول
	endosarc U	قسمت درونی سفیده سلول
	ovum U	سلول نطفه ماده تخمک
	karyokinesis U	تقسیم غیرمستقیم هسته سلول
	solar cell U	سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
	lysate U	محصول زوال وفساد تدریجی سلول
	chromatolysis U	تجزیه وتحلیل مواد رنگی سلول
	guard cell U	یکی از دو سلول لوبیایی شکلی که منافذ
	photovoltaic cell U	سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
	nucleolus U	هستک گرد میان هسته سلول
	gonogenesis U	کمال و بلوغ سلول نطفه یاجرثومه
	biont U	واحد مستقل موجود زنده سلول
	entry U	مقدار اطلاعات درون یک سلول مشخص
	fibrocyte U	سلول دوکی شکل بافت همبندی
	histogram U	نمایش طرز انتشار وفواصل وارتفاع سلول ها از هم
	unipotent U	دارای قدرت رویش در یک جهت یا بصورت یک سلول
	mitosis U	تقسیم هسته سلول بدوقسمت بدون کم شدن کرموزم ها
	zero condition U	حالت یک سلول مغناطیسی زمانی که صفر را نمایش میدهد
	haplosis U	تقلیل تعدادکروموزوم ها درنتیجه تقسیم بدو سلول منفرد
	meiosis U	تغییرات متوالی هسته که منتهی به تشکیل سلول جدیدمیگردد
	gastrea U	رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دو قشر سلول تشکیل یافته
	germ layer U	یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
	histochemistry U	علمی که درباره پدیدههای شیمیایی سلول وبافت بحث میکند
	gastraea U	رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دوقشر سلول تشکیل یافته
	bit mapped screen U	pixel یک صفحه نمایش که در ان هر سلول تصویری میتوانددر ارتباط با مکانی از حافظه
	unbalanced cell U	سلول باطری نیکل کادنیم که بیش از سلولهای دیگر تخلیه شده است
	lymphoblast U	سلولی که تبدیل بذره سفید یابیرنگ بلغم یاخلط میگردد سلول نرسیده لنفی
	pronucleus U	هسته سلول قابل لقاح پس ازتکمیل دوره بلوغ وورودنطفه به درون تخم جانور
	kindest U	جنسی
	kind U	جنسی
	unisex U	دو جنسی
	sexual U	جنسی
	sex U	جنسی
	diclinous U	یک جنسی
	road sense U	جنسی
	ambisexual U	دو جنسی
	sexes U	جنسی
	kinds U	جنسی
	bisexual U	دو جنسی
	bisexuals U	دو جنسی
	hermaphrodites U	دو جنسی
	hermaphrodite U	دو جنسی
	homogeneity U	هم جنسی
	gamic U	جنسی
	generic U	جنسی
	unisexual U	یک جنسی
	kil U	مقبره این کلمه بصورت پیشوند وپسوند نیزبکاررفته وبمعنی >حجره و سلول ونهر<است
	photovoltaic cell U	مبدلی که مانند سلول فتوالکتریک تابشهای الکترومگنتیک را با طول موجهای مرئی و نزدیک ان به الکتریسیته تبدیل میکند
	venery U	مقاربت جنسی
	unisexuality U	حالت یک جنسی
	Peeping Toms U	تماشاگر جنسی
	Peeping Tom U	تماشاگر جنسی
	tax in kind U	مالیات جنسی
	truckage U	مبادله جنسی
	taxes in kind U	مالیات جنسی
	zygosis U	امیختگی جنسی
	gender identity U	هویت جنسی
	sex differences U	تفاوتهای جنسی
	sexual orientation U	گرایش جنسی
	germ cell U	یاخته جنسی
	Sexual assault U	تجاوز جنسی
	gonad U	غده جنسی
	Y chromosomes U	کروموزوم جنسی
	Y chromosome U	کروموزوم جنسی
	heteroerotism U	دگرخواهی جنسی
	gynandromorphy U	ریخت دو جنسی
	sexual aberration U	انحراف جنسی
	sex perversion U	انحراف جنسی
	sex offenses U	جرایم جنسی
	sex glands U	غدههای جنسی
	sex differentiation U	تمایز جنسی
	sex chromosomes U	کروموزومهای جنسی
	parasexuality U	نابهنجاری جنسی
	scopophilia U	تماشاگری جنسی
	renifleur U	بو پرست جنسی
	psychosexual U	روانی- جنسی
	psycholagny U	خیالپردازی جنسی
	peepling tom U	تماشاگر جنسی
	payment in kind U	پرداخت جنسی
	sexual anomaly U	نابهنجاری جنسی
	sexual disorder U	اختلال جنسی
	paraphilia U	نابهنجاری جنسی
	pansexualism U	جنسی نگری
	sexual deviation U	انحراف جنسی
	inkind U	کمک جنسی
	impotency U	ضعف جنسی
	gynandrous U	نر و ماده دو جنسی
	sexual symbolism U	نمادگری جنسی
	sexual relations U	روابط جنسی
	sexual relations U	مقاربت جنسی
	sexual receptivity U	پذیرندگی جنسی
	sexual offences U	جرائم جنسی
	sexual maturity U	بلوغ جنسی
	sexiness U	جاذبه جنسی
	haploid cell U	یاخته جنسی
	heteroeroticism U	دگرخواهی جنسی
	sexual development U	رشد جنسی
	sexual delusion U	هذیان جنسی
	heterophilia U	دیگرخواهی جنسی
	heterosome U	کروموزوم جنسی
	sexual arousal U	برانگیختگی جنسی
	sexual perversion U	انحراف جنسی
	idols of the tribe U	اوهام جنسی
	multure U	مزد جنسی
	sexuality U	تمایلات جنسی
	raping U	تجاوز جنسی
	autoeroticism U	خودانگیزی جنسی
	rapes U	تجاوز جنسی
	voyeurism U	تماشاگری جنسی
	autoerotism U	خودانگیزی جنسی
	raped U	تجاوز جنسی
	autosomal U	غیر جنسی
	rape U	تجاوز جنسی
	impotence U	ناتوانی جنسی
	benefit in kind U	نفع جنسی
	sex appeal U	جاذبه جنسی
	potency U	توان جنسی
	petting U	نوازش جنسی
	sex education U	اموزش جنسی