English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
blank U سفید فضای خالی
blankest U سفید فضای خالی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
free space U فضای خالی
cavities U فضای خالی
cavity U فضای خالی
void U فضای خالی
vacuity U فضای خالی
space U فضای خالی
spaces U فضای خالی
lacuna U فضای خالی
bad break U فضای خالی
ullage U فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
spaces U فضای خالی بین حروف یا خط ها
air-hole U [تهویه فضای خالی سرداب]
bossing U [فضای خالی زیر پنجره]
clearance U هوا فضای خالی فاصله
hyphenated U نوشته شده با فضای خالی
space U فضای خالی بین حروف یا خط ها
spaces U کد حرف که یک فضای خالی چاپ کند
marks U کد ارسالی در وضعیته که از علامت و فضای خالی
mark U کد ارسالی در وضعیته که از علامت و فضای خالی
double vault U [دو طاق با فضای خالی بین آنها]
space U کد حرف که یک فضای خالی چاپ کند
margins U فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
margin U فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
quadding U درج فضای خالی در متن برای پر کردن خط
emptied U فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
free U پاک کردن برنامه ها یا فایل ها با افزایش فضای خالی
broken stowage U فضای خالی اطراف امادها وبارها در داخل کشتی
void U فاصله ناخواسته یا فضای خالی در اتصال توسط جوشکاری
dense index U لیستی که فضای خالی برای رکودهای جدید ندارد
ante-choir U [فضای خالی جلوی تریبون دسته همسرایان در کلیسا]
gaps U فضای خالی نوار مغناطیسی بین دو رکورد متمادی
gap U فضای خالی نوار مغناطیسی بین دو رکورد متمادی
empties U فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
frees U پاک کردن برنامه ها یا فایل ها با افزایش فضای خالی
empty U فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
gutter U فضای خالی یا حاشیه درونی بین در صفحه مقابل
gutters U فضای خالی یا حاشیه درونی بین در صفحه مقابل
freed U پاک کردن برنامه ها یا فایل ها با افزایش فضای خالی
freeing U پاک کردن برنامه ها یا فایل ها با افزایش فضای خالی
emptier U فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
emptiest U فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
list U لیستی که فضای خالی برای رکوردهای جدید در ساختارش ندارد
linear U لیستی که فضای خالی برای رکورد جدید در ساختارش ندارد
weaving shed U [فضای خالی بین تارهای ضربی جهت عبور دادن پود.]
spacing U فضای خالی قرار دادن بین حروف یا خط های متن چاپ شده
proportional spacing U سیستم چاپ که در آن هر حرف نسبت به اندازه اش فضای خالی بعد از خود دارد.
space U میله طولانی در انتهای صفحه کلید که پس از انتخاب در متن یک فضای خالی ایجاد میکند
spaces U میله طولانی در انتهای صفحه کلید که پس از انتخاب در متن یک فضای خالی ایجاد میکند
kerning U کاهش دادن فضای خالی میان دو حرف معین کاهش فاصله دخشه ها
watermarks U علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید چاپ سفید یا سایه دار کردن
watermark U علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید چاپ سفید یا سایه دار کردن
zone U محل متن در سمت چپ حاشیه راست متن کلمه پرداز , اگر کلمهای به درستی در انتهای خط جا نشود , یک فضای خالی به صورت خودکار ایجاد میشود
zones U محل متن در سمت چپ حاشیه راست متن کلمه پرداز , اگر کلمهای به درستی در انتهای خط جا نشود , یک فضای خالی به صورت خودکار ایجاد میشود
hyphens U فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
hyphen U فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
counter shed U پودکشی [عمل رد کردن پود بین تارها که در آن با ضربی کردن تارها، فضای خالی ایجاد می شود.]
formed U 1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است
form U 1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است
forms U 1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است
blank U 1-رشته خالی . 2-رشتهای که دارای فضاهای خالی است
blankest U 1-رشته خالی . 2-رشتهای که دارای فضاهای خالی است
leukon U عناصر سفید خون وسلولهای سازنده انها دودمان سفید خون
vacancy U محل خالی جای خالی
vacancies U محل خالی جای خالی
manspace U جای خالی در خودرو یا کشتی یا هواپیما جای نفری خالی
platina U پلاتین یا طلای سفید طبیعی برنگ طلای سفید
white with blue stripes U سفید با خطهای ابی سفید باراه راه ابی
leukocyte U گویچه سفید خون گلبول سفید خون
bin storage space U فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
xanthochroid U شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
chalked U گل سفید
blank U سفید
silvery U سفید
chalking U گل سفید
white tailed U دم سفید
chalks U گل سفید
blankest U سفید
hoary headed U مو سفید
white U سفید
chalk U گل سفید
whiter U سفید
minever U خز سفید
whitest U سفید
alabastrine U سفید
miniver U خز سفید
snow-white U سفید
blank check U چک سفید
shiro U سفید
hoary U سفید
sow white U سفید
blank cheques U چک سفید
blank cheque U چک سفید
snowy U سفید
whiting U گچ سفید
snow white U سفید یکدست
black and white U سیاه و سفید
Dean U ریش سفید
White House U کاخ سفید
rose of may U نرگس سفید
whitish U نزدیک به سفید
Afrikaners U سفید پوست
Afrikaner U سفید پوست
zinc white U سفید اب روی
white cement U سیمان سفید
kindling U چوب سفید
white cast iron U چدن سفید
monial U تنگ سفید
white book U کتاب سفید
whitish U تا اندازهای سفید
tabula rasa U لوح سفید
Deans U ریش سفید
white lead U سفید اب شیخ
white elephant U فیل سفید
white U سفید کردن
lung U جگر سفید
lungs U جگر سفید
ragstone U سنگ سفید
white dwarf U کوتوله سفید
the white house U کاخ سفید
tinplate U اهن سفید
to grow U سفید شدن
white flag U پرچم سفید
whiter U سفید کردن
white flame U شعله سفید
ratch U علامت سفید
whitest U سفید کردن
whitening U ماهی سفید
riesling U شراب سفید
white lie U دروغ سفید
white elephants U فیل سفید
whity U سفید پوست
hags U مه سفید حصار
hag U مه سفید حصار
white noise U نوفه سفید
white noise U نویز سفید
white winged U سفید بال
unleached U سفید نشده
rivers U فاصله سفید
river U فاصله سفید
white heat U دمای سفید
veratrum U خربق سفید
blank cheque U سفید مهر
White Papers U کتاب سفید
white space U فاصله سفید
white propaganda U تبلیغات سفید
white phosphorous U فسفر سفید
white pepper U فلفل سفید
White Paper U کتاب سفید
wall eye U چشم سفید
blank cheques U سفید مهر
neutral spirits U الکل سفید
white body U بدنه سفید
white level U تراز سفید
white beard U ریش سفید
wheat bread U نان سفید
doyen U ریش سفید
whity U مایل به سفید
whitey U سفید پوست
lilies U سوسن سفید
lily U سوسن سفید
whitey U مایل به سفید
mullein U بنگ سفید
mullen U بنگ سفید
carte blanche U کارت سفید
carte blanche U کاغذ سفید
doyens U ریش سفید
white matter U ماده سفید
watcheye U سگ چشم سفید
white oak U بلوط سفید
alabaster U مرمر سفید
habenaria U زر اوند سفید
white wool U پشم سفید
greybeard U ریش سفید
greensickness U یزقان سفید
blank signed cheque U چک سفید امضاء
greater plantain U تخم سفید
blank signed document U سفید امضاء
graybeard U ریش سفید
hellebore U خریق سفید
bleaching U سفید گری
ice wool U کرک سفید
blank U ورقه سفید
blank U سفید سفیدی
whiteboard U تخته سفید
hoary headed U ریش سفید
White peacock U طاووس سفید
hoariness U سفید مویی
gray bearded U ریش سفید
gray U سفید شونده
cummin U زیره سفید
flagtruce U پرچم سفید
white f. U پرچم سفید
white collar U یقه سفید
white-collar U یقه سفید
f. of truce U پرچم سفید
duenna U گیس سفید
decolo U سفید کردن
cows lungwort U بنک سفید
coif U عرقچین سفید
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com