English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 132 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ground water table U سفره اب زیرزمینی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
fluctutaion of water table U نوسان سفره اب زیرزمینی
Other Matches
napery U سفره و ملافههای خانه دستمال سفره و سفره و غیره
cut out U وسیله ارتباط بااعضای سازمانهای زیرزمینی رابط یا واسطه ارتباط باسازمانهای زیرزمینی
clandestine U سازمان زیرزمینی نهضت زیرزمینی نهضت براندازی پنهانی
tablecloth U سفره
tablecloths U سفره
table U سفره
tabled U سفره
tables U سفره
tabling U سفره
table cloth U سفره
substrate U سفره
messmate U هم سفره
aquifer U سفره اب
nappe U سفره
free aqifer U سفره ازاد
sheet of drift U سفره روراندگی
confined water U سفره اب با فشار
confined equifer U سفره محدود
ground water table U سفره ابخوان
uncomfined aquifer U سفره غیرمحدود
to lay the cloth U سفره چیدن
table linen U دستمال سفره
canteen U سفره خانه
canteens U سفره خانه
serviette U دستمال سفره
serviettes U دستمال سفره
water tables U ابخوان سفره
water table U ابخوان سفره
frater U سفره خانه
tableware U فروف سفره
napkins U دستمال سفره
napkin U دستمال سفره
a napkin U یک دستمال سفره
To lay (set) the table . U سفره انداختن ( چیدن )
To lay (set,prepare)the table. U سفره ؟( میز ) را چیدن
table ware U لوازم میز یا سفره
table water U سفره اب زیر زمینی
table waters U ابهای معدنی سر سفره
tableware U لوازم میز یا سفره
butler U پیشخدمت سفره ابدارباشی
butlers U پیشخدمت سفره ابدارباشی
napkin ring U حلقه دستمال پا سفره
To clear the dining table. U میز ( سفره ) را جمع کردن
recharge rate U میزان نفوذ اب به سفره درتغذیه مصنوعی
pantries U شربت خانه مخصوص لوازم سفره
pantry U شربت خانه مخصوص لوازم سفره
cellars U زیرزمینی
cellar U زیرزمینی
ground water U اب زیرزمینی
subsurface ice U یخ زیرزمینی
underground water U اب زیرزمینی
subterranean U زیرزمینی
subsurface water U اب زیرزمینی
underground U زیرزمینی
Could we have a napkin please? U ممکن است لطفا یک دستمال سفره برایمان بیاورید؟
ground water trench U بریدگی اب زیرزمینی
mattamore U انبار زیرزمینی
under ground working U استخراج زیرزمینی
underdrain U زهکش زیرزمینی
under ground mining U استخراج زیرزمینی
subsoil drainage U زهکشی زیرزمینی
underground cable U کابل زیرزمینی
underground furnace U کوره زیرزمینی
under ground survey U برداشت زیرزمینی
mine U راه زیرزمینی
underground mine U معدم زیرزمینی
subsoil irrigation U ابیاری زیرزمینی
subbing U ابیاری زیرزمینی
mines U راه زیرزمینی
grotto U غار زیرزمینی
grottoes U غار زیرزمینی
grottos U غار زیرزمینی
underground U شبکه زیرزمینی
burrowing U سوراخ زیرزمینی
kobold U غول زیرزمینی
camouflet U حفره زیرزمینی
tunnels U دالان زیرزمینی
tunnelled U دالان زیرزمینی
tunneling U دالان زیرزمینی
burrow U سوراخ زیرزمینی
burrowed U سوراخ زیرزمینی
burrows U سوراخ زیرزمینی
cavern U حفره زیرزمینی
caverns U حفره زیرزمینی
mined U راه زیرزمینی
tunnel U دالان زیرزمینی
tunneled U دالان زیرزمینی
dug out U پناهگاه زیرزمینی
earth house U خانه زیرزمینی
ground water table U سطح اب زیرزمینی
fixed ground water U اب زیرزمینی ماندگار
ground water storage U اب انباشت زیرزمینی
ground water runoff U جریان زیرزمینی
ground water U ابهای زیرزمینی
ground water basin U حوزه اب زیرزمینی
underground U راه اهن زیرزمینی
hypogeum U قسمت زیرزمینی بنا
under ground U راه اهن زیرزمینی
actual velocity of ground water U سرعت واقعی اب زیرزمینی
underground railway U راه اهن زیرزمینی
hydrogeology U بررسی ابهای زیرزمینی
metros U راه آهن زیرزمینی
rhizmatous U دارای ساقه زیرزمینی
kanat U کانالهای زه کشی زیرزمینی
atomic underground burst U ترکش زیرزمینی اتمی
metro U راه آهن زیرزمینی
silo U مخزن زیرزمینی غلات و غیره
endophagous U تغذیه کننده از موادفاسد زیرزمینی
culvert U لوله مخصوص کابل برق زیرزمینی
magazine space U زاغه زیرزمینی محل انبار مهمات
rhizomatous U دارای ساقههای ریشه مانند زیرزمینی
culverts U لوله مخصوص کابل برق زیرزمینی
lateral U افقی راهرو زیرزمینی موازی جبهه
retrench U دارای سنگر موقتی زیرزمینی کردن
intrapermafrost water U ابهای زیرزمینی واقع در لایه منجمد زمین
apparatus U شعبه زیرزمینی و مخفی فعال دستگاه وسیله
accross the slope system U شبکهای زیرزمینی که در ان زهکش ها خط بزرگترین شیب را قطع می کنند
dowse U پی بردن به وجوداب یا منابع دیگر زیرزمینی بوسیله گمانه
molehill U توده خاکی که موش کور زیرزمینی درست میکند
keyth rope system U شبکه زیرزمینی که زهکشهاخط بزرگترین شیب را قطع نماید
molehills U توده خاکی که موش کور زیرزمینی درست میکند
suprapermafrost U ابهای زیرزمینی که بالای منطقه لایه منجمد زمین قرارمی گیرند
observation pipe U لوله ایکه جهت تعیین سطح اب زیرزمینی درزمین حفر گردد
junction well U چاهها یا گودالهایی که درمحل تلاقی تغییر شیب زهکشهای زیرزمینی ایجادمیگردند
knife boy U خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
mole hill U توده خاکی که کوش کور زیرزمینی هنگام کندن زمین درست میکند
gunroom U مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
earths U حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
earth U حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
clandestine assembly area U منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com