English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 69 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lineage U سطر شماری سویه
lineages U سطر شماری سویه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
underestimation U سبک شماری سهل گیری ناچیز شماری
unilaterally U یک سویه
bilateral U دو سویه
unilateral U یک سویه
tripartite U سه سویه
unidirectional U یک سویه
reciprocal U دو سویه
non return valve U شیر یک سویه
box pleats U چین دو سویه
unilaterally U یک جانبه تک سویه
two way road U راه دو سویه
bidirectional printing U چاپ دو سویه
dextrad U راست سویه
diplegia U فلج دو سویه
double bind U بن بست دو سویه
hemiplegia U فلج یک سویه
one way road U راه یک سویه
hemianopia U نابینایی یک سویه
hemiopia U نابینایی یک سویه
hemian U بی حسی یک سویه
unilateral U یک جانبه تک سویه
hemiparesis U فلج خفیف یک سویه
canonical correlation U همبستگی دو سویه چندمتغیری
bitemporal hemianopsia U نابینایی گیجگاهی دو سویه
flashcubes U لامپ فلاش چهار سویه
enumerative U شماری
multiplication U بس شماری
goal average U گل شماری
tonnage U تن شماری
word count U واژه شماری
linage U سطر شماری
isomer couting U همپار شماری
self contempt U خوددون شماری
polls U رای شماری
polled U رای شماری
poll U رای شماری
trivialization U ناچیز شماری
multiplication tables U جدول بس شماری
multiplication table U جدول بس شماری
enumeratoin U یکایک شماری
slight U ناچیز شماری
slighter U ناچیز شماری
slighting U ناچیز شماری
chronometry U گاه شماری
slights U ناچیز شماری
slightest U ناچیز شماری
foliation U برگ شماری
slighted U ناچیز شماری
self incrimination U مقصر شماری خود
self imprtance U خود رابزرگ شماری
To be counting the days . U روز شماری کردن
self effacement U ناچیز شماری خود
block counting test U ازمون مهره شماری
self consequence U خود فزون شماری
self depreciation U کوچک شماری خود
disparagement U خوار شماری کاهش
HD U ارسال داده تنها در یک جهت روی کانال یک سویه
to pace off U با گام شماری جدا کردن
self glorification U بزرگ شماری خود لاف
minimization U کوچک شماری کمینه سازی
royalty tonnage U ی که حق الامتیازبدان تعلق میگیردبتن شماری
half U ارسال داده در یک جهت در واحد زمان روی کانال یک سویه
Persian [Iranian ] calendar U گاه شماری ایرانی [تقویم فارسی]
sound off قدم شماری درهنگام رژه رفتن
chronology U تاریخ شماری جدول یا شرح وقایع یاتاریخهای وابسته بانها
penny a liner U کسیکه مقالات ارزان برای روزنامه می فرستد و ازروی سطر شماری پول می گیرد
FDDI U استانداردن ن لاANSI برای شبکههای با سرعت بالا که از کابل با فیبر نوری در توپولوژی حلقه دو سویه استفاده میکند. داده در واحد مگابایت در ثانیه منتقل میشود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com