Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
awash
U
سرگردان بر روی امواج دریا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
the waves of the sea
U
امواج دریا
wave period
U
زمان تناوب امواج دریا
sea foam
U
کف دریا
[کف حاصل از برخورد امواج آب]
spume
U
کف دریا
[کف حاصل از برخورد امواج آب]
beach foam
U
کف دریا
[کف حاصل از برخورد امواج آب]
ocean foam
U
کف دریا
[کف حاصل از برخورد امواج آب]
sea return
U
امواج بازگشتی از دریا به صفحه رادار
modulation
U
سوار کردن امواج انرژی روی امواج الکترومغناطیسی برای ارسال
confusion reflector
U
وسیله پخش امواج فریبنده سیستم انعکاس امواج گیج کننده
modulating
U
مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulate
U
مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulates
U
مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
continental shelf
U
مقداری از خاک زیر اب دریا که از حاشیه ابهای ساحلی یک کشورشروع و به خطی که از ان اولین شیب تند قعر دریا اغاز میشود و ارتفاع ان باید بایداز سطح دریا 002 متر باشدختم میشود
radiation scattering
U
انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
emission control
U
کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
neap tide
U
کشندکمینه اب دریا حداقل جذر ومد نهایی اب دریا
trapping
U
اختلاف در امواج رادار ممانعت از پخش امواج رادار
radiological monitoring
U
ارسال امواج تشعشعی یا رله امواج تشعشعی هستهای
isovelocity
U
نقاط هم سرعت اب دریا خطوط متحدالسرعت اب دریا
mean sea level
U
سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
wandering
U
سرگردان
discursive
U
سرگردان
stray
U
سرگردان
vortices
U
سرگردان
forlorn
U
سرگردان
strays
U
سرگردان
vortex
U
سرگردان
strafed
U
سرگردان
strafe
U
سرگردان
runabout
U
سرگردان
strayed
U
سرگردان
wanderer
U
سرگردان
straying
U
سرگردان
vortexes
U
سرگردان
erratic
U
سرگردان
astray
U
سرگردان
mazed
U
سرگردان
stragglers
U
سرگردان
gadabout
U
سرگردان
straggler
U
سرگردان
strafes
U
سرگردان
adrift
U
سرگردان
runabouts
U
سرگردان
dp
U
سرگردان
wanderings
U
سرگردان
wander
U
سرگردان شدن
stragglers
U
فراری سرگردان
stray current
U
جریان سرگردان
to be in a quandery
U
سرگردان یامتحیرشدن
to lead a
U
سرگردان کردن
to be on tenter hooks
U
سرگردان بودن
to be on tenters
U
سرگردان بودن
to go a
U
سرگردان شدن
wandered
U
سرگردان بودن
straggling
U
سرگردان اواره
derelict
U
ناو سرگردان
errant
U
سرگردان حادثه جو
straggler
U
فراری سرگردان
wanders
U
سرگردان بودن
straggle
U
سرگردان اواره
wandered
U
سرگردان شدن
straggled
U
سرگردان اواره
straggles
U
سرگردان اواره
wander
U
سرگردان بودن
straying
U
گم شده یا سرگردان .
strays
U
گم شده یا سرگردان .
divagate
U
سرگردان شدن
errantly
U
بطور سرگردان
frustrated cargo
U
کالای سرگردان
wanders
U
سرگردان شدن
extravagate
U
سرگردان شدن
stray
U
گم شده یا سرگردان .
to be
[left]
stranded
U
سرگردان شدن
eddy current
U
جریان سرگردان
holding anchorage
U
لنگر موقت در روی دریا یابندرگاه توقف موقت در روی دریا
traipse
U
سرگردان بودن ول گشتن
traipsing
U
سرگردان بودن ول گشتن
dodgers
U
دور سرگردان جاخالی کن
erratically
U
بطور سیاریا سرگردان
traipsed
U
سرگردان بودن ول گشتن
traipses
U
سرگردان بودن ول گشتن
ghost signals
U
علایم راداری سرگردان
dodger
U
دور سرگردان جاخالی کن
straggle
U
هرزه روییدن سرگردان بودن
straggles
U
هرزه روییدن سرگردان بودن
roil
U
مخلوط کردن سرگردان شدن
straggled
U
هرزه روییدن سرگردان بودن
straggling
U
هرزه روییدن سرگردان بودن
to knock about
U
سرگردان بودن زندگی منظم نداشتن
chaining
U
اتصال اجزا با استفاده از روش زنجیره سرگردان
ground swell
U
امواج
loosest
U
توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
looser
U
توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
loose
U
توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
electromagnetic waves
U
امواج الکترومغناطیسی
transient wave
U
امواج سیار
gravitational waves
U
امواج جاذبه
ground waves
U
امواج زمینی
electromagnetic waves
U
امواج الکترومگنتیک
crashing waves
U
امواج خروشان
gravity waves
U
امواج ثقلی
interference
U
تداخل امواج
tidal waves
U
امواج جزرومدی
sky wave
U
امواج اسمانی
tosser
U
دستخوش امواج
emissions
U
انتشار امواج
pulse
U
امواج ضربانی
pulsed
U
امواج ضربانی
spoondrift
U
ترشح امواج
thermal waves
U
امواج گرمایی
pulsing
U
ضربان امواج
radio waves
U
امواج رادیویی
brain waves
U
امواج مغزی
incoherent waves
U
امواج همدوس
reverberation
U
برگشت امواج
hertzian waves
U
امواج هرتز
oscilloscope
U
اشکارسازی امواج
gravitational waves
U
امواج گرانشی
reverberations
U
برگشت امواج
wander wave
U
امواج سیار
emission
U
انتشار امواج
interference area
U
ناحیه ی تداخل امواج
airwave
U
امواج رادیو و تلویزیون
propagation
U
پخش امواج یا اعلامیه
radio sextant
U
گیرنده امواج کیهانی
echo
U
برگشت امواج رادار
echoed
U
برگشت امواج رادار
echoes
U
برگشت امواج رادار
echoing
U
برگشت امواج رادار
high freqyency aerial
آنتن امواج بلند
the wares beat the shore
U
خوردن امواج به ساحل
the waves beats or the shore
U
امواج به ساحل می کوبد
tidal wave
U
امواج جذر و مدی
pulsing
U
پرتاب امواج انرژی
wave band
U
دسته امواج رادیو
reverberation
U
برگشت دادن امواج
reverberations
U
برگشت دادن امواج
attenuation
U
افت قدرت امواج
wave front
U
جبهه امواج رادیویی
interference zone
U
ناحیه ی تداخل امواج
diathermy interference
U
تداخل امواج دیاترمی
bleeding
U
باند تداخل امواج
conical scanning
U
ردیابی امواج به طورمخروطی
hertzian wave
U
امواج هرتز hertz
conical scanning
U
انتشار مخروطی امواج
spasur
U
سیستم اکتشاف فضایی که مخصوص کشف اشیاء سرگردان در فضای جو زمین است
oscillator
U
تفکیک کننده امواج اشکارساز
radio navigation
U
ناوبری بااستفاده از امواج بی سیم
numbered wave
U
امواج پشت سر هم عملیات اب خاکی
radar imagery
U
عکاسی به وسیله امواج رادار
oscilloscope
U
دستگاه نشان دهنده امواج
oscillograph
U
دستگاه ثبت نوسان امواج
back scattering
U
پخش معکوس امواج رادیویی
cynometer
U
دستگاه اندازه گیری امواج
beam width
U
عرض ستون امواج رادار
back scattering
U
توزیع معکوس امواج رادیویی
inductive interference voltage
U
ولتاژ تداخل امواج القائی
convergence zone
U
منطقه تقارب امواج سونارزیردریایی
homing mine
U
مین حساس به انعکاس امواج
surface reverbration
U
امواج برگشتی سطحی رادار
sweep jamming
U
امواج سیار پارازیت رادیویی
assault waves
U
امواج هجومی نفرات و وسایل
emitter
U
منتشر کننده پس دهنده امواج
oscillation
U
تفکیک امواج اشکار سازی
altitude delay
U
افت ارتفاع امواج رادار
oscillations
U
تفکیک امواج اشکار سازی
coastal refraction
U
انعکاس ساحلی امواج رادیویی
mean sea level
U
ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
emissions
U
تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
carrier wave
U
موج حامل امواج رادار یا بی سیم
repeater jammer
U
دستگاه پخش پارازیت وفرستنده امواج
influence mine
U
مین حساس به تاثیر امواج رادیویی
emission
U
تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
oscilloscope
U
دستگاه نشان دهنده نوسان امواج
operating signal
U
چانل موجوددر دستگاه امواج ارسالی
omnidirectional
U
گیرنده یا فرستنده امواج درجهت مناسب
carrier frequency
U
فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
doppler effect
U
اثر برگشت امواج روی فرستنده
junk surf
U
امواج نامناسب برای موج سواری
beacons
U
امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
angstrom
U
واحد اندازه گیری طول امواج
beacon
U
امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
balloon reflector
U
بالن منعکس کننده امواج الکترونیکی منعکس کننده امواج الکترونیکی بالن
sound box
U
جعبه تبدیل امواج صوتی به صدا
coastal refraction
U
تغییر جهت امواج رادیویی در برخورد به ساحل
reverberation index
U
دستگاه نشان دهنده میزان امواج برگشتی
high frequency interference
U
تداخل امواج فرکانس بالا سیگنال مزاحم
ground waves
U
امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی
radar mile
U
زمان لازم برای رسیدن امواج به هدف
equisignal zone
U
منطقهای که دارای امواج مغناطیسی یکسان است
scend
U
در اثر حرکت امواج بالا وپایین رفتن
warbled
U
وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warbling
U
وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
active mine
U
مین منفجر شونده از طریق انعکاس امواج
lotic
U
زیست کننده بر روی امواج سریع السیر
warbles
U
وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warble
U
وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
bangs
U
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
vor
U
وسیله تعیین جهت ارسال امواج فرستنده دشمن
influence sweep
U
پاکسازی میدان مین بااستفاده از امواج رادار یارادیویی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com