Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
end to end
U
سرهم پیوسته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
away
U
پیوسته بطور پیوسته
patch
U
سرهم کردن
sequential
<adj.>
U
پشت سرهم
successive
<adj.>
U
پشت سرهم
consecutive
<adj.>
U
پشت سرهم
tinkerer
U
سرهم بند
tandom
U
پشت سرهم
blow-by-blow
U
پشت سرهم
patches
U
سرهم کردن
blow by blow
U
پشت سرهم
consecutive
U
پشت سرهم
tinker
U
سرهم بندی
at a stretch
U
پشت سرهم
tinkered
U
سرهم بندی
tinkering
U
سرهم بندی
fiddle around
<idiom>
U
سرهم بندی
botchery
U
سرهم بندی
tinkers
U
سرهم بندی
patchery
U
سرهم بندی
bursts
U
پشت سرهم
patching
U
سرهم بندی
seriate
U
پشت سرهم
burst
U
پشت سرهم
in quick succession
U
تندپشت سرهم
flimfalmmer
U
سرهم بند
successive
U
پشت سرهم
snow job
U
سرهم بندی
assembles
U
سرهم کردن
assemble
U
سرهم کردن
assembled
U
سرهم کردن
awkward
U
سرهم بند
patch panel
U
تابلوی سرهم بندی
shake-up
U
سرهم بندی دگرگونی
shake up
U
سرهم بندی دگرگونی
railroads
U
سرهم بندی کردن
patchboard
U
تخته سرهم بندی
tandem computers
U
کامپیوترهای پشت سرهم
railroad
U
سرهم بندی کردن
bungled
U
سرهم بندی کردن
bungle
U
سرهم بندی کردن
bungles
U
سرهم بندی کردن
bungling
U
سرهم بندی کردن
to knock together
U
سرهم بندی کردن
slub
U
سرهم بندی کردن
seriate
U
پشت سرهم اوردن
patch cord
U
سیم سرهم بندی
shake-ups
U
سرهم بندی دگرگونی
day and night
<idiom>
U
شب وروز پشت سرهم
identikits
U
سرهم بندی شده
bunlge
U
سرهم بندی کردن
identikit
U
سرهم بندی شده
ersatz
U
سرهم بندی شده
arcade
U
طاقهای پشت سرهم
burst mode
U
وجه پشت سرهم
jerry build
U
سرهم بندی کردن
flimflam
U
سرهم بندی کردن
burst mode
U
وضعیت پشت سرهم
to patch up
U
خواباندن سرهم بندی کردن
chain-smoker
U
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain smoker
U
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
He is a chain smoker.
U
پشت سرهم سیگار می کشد
chain-smokers
U
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
foozle
U
بدزدن سرهم بندی کردن
what a pretty mess he made
U
خوب سرهم بندی کرد
piece part
U
قطعه سرهم و جدا نشدنی
i wrote letter a letter
U
چندین کاغذ پشت سرهم نوشتم
slubber
U
نخ نیم تاب سرهم بندی کردن
fudging
U
نوعی رنگ قهوهای سرهم بندی کردن
fudges
U
نوعی رنگ قهوهای سرهم بندی کردن
fudged
U
نوعی رنگ قهوهای سرهم بندی کردن
fudge
U
نوعی رنگ قهوهای سرهم بندی کردن
fugue
U
قطعه موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند
fugues
U
قطعه موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند
eternal
U
پیوسته
for ever and aday
U
پیوسته
continous
U
پیوسته
incessantly
U
پیوسته
on and on
U
پیوسته
on end
U
پیوسته
d. in
U
پیوسته
cursive
U
پیوسته
affined
U
پیوسته
alway
U
پیوسته
for evermore
U
پیوسته
coalescent
U
پیوسته
in connexion with
U
پیوسته به
legato
U
پیوسته
conjoint
U
پیوسته
everywhen
U
پیوسته
coadunate
U
پیوسته
attached
U
پیوسته
ceaseless
U
پیوسته
annexed
U
پیوسته
concomitant
U
پیوسته
continual
U
پیوسته
round-the-clock
U
پیوسته
non-stop
U
پیوسته
uninterrupted
U
پیوسته
married
U
پیوسته
continued
U
پیوسته
burst
U
پیوسته
bursts
U
پیوسته
continuous
U
پیوسته
contiguous
U
پیوسته
ceaselessly
U
پیوسته
never ceasing
U
پیوسته
cohesive
U
به هم پیوسته
allied
U
پیوسته
perpetually
U
پیوسته
proximate
U
پیوسته
syndetic
U
پیوسته
unremittingly
U
پیوسته
incessant
U
پیوسته
non procedural language
U
زبان برنامه سازی که دستورات را پشت سرهم اجرا نمیکند و نه توابع فراخوان را
nid nod
U
پیوسته جنباندن
collateral measures
U
اقدامت پیوسته
permanent water level
U
تراز پیوسته اب
ex post
U
بوقوع پیوسته
connected measures
U
اقدامت پیوسته
flow chip
U
براده پیوسته
continuous processing
U
پردازش پیوسته
continuous scrolling
U
حرکت پیوسته
continuous spectrum
U
طیف پیوسته
continuous tone
U
اهنگ پیوسته
continuous tone
U
ته رنگ پیوسته
continuous traffic line
U
خط پیوسته امد و شد
continuous variable
U
متغیر پیوسته
gamopetalous
U
پیوسته گلبرگ
gamophyllous
U
پیوسته برگ
symphsis
U
عضو پیوسته
inseparate
U
بهم پیوسته
without rest
U
پیوسته لاینقطع
thereunto
U
بضمیمیه ان پیوسته به ان
insobriety
U
شرب پیوسته
to be in a state of f.
U
پیوسته درتغییربودن
to whittle at
U
پیوسته بریدن
vicinal
U
در همسایگی پیوسته
sympetalous
U
پیوسته گلبرگ
indiscrete
U
بهم پیوسته
gamosepalous
U
پیوسته کاسبرگ
nid nod
U
پیوسته جنبیدن
linked list
U
لیست پیوسته
sustained yield
U
بازده پیوسته
incessant drinking
U
پیوسته گساری
without intermission
U
پیوسته لاینقطع
continuous process
U
فرایند پیوسته
adjoins
U
پیوسته بودن
conjunct
U
بهم پیوسته
contiguous
U
همجوار پیوسته
connecting arrangement
U
ترتیب پیوسته
peal
U
صدای پیوسته
continuate
U
پیوسته بهم
diligence
U
کوشش پیوسته
compacts
U
بهم پیوسته
compacting
U
بهم پیوسته
compacted
U
بهم پیوسته
compact
U
بهم پیوسته
collective
U
بهم پیوسته
burster
U
فرم پیوسته
adjoined
U
پیوسته بودن
adjoin
U
پیوسته بودن
peals
U
صدای پیوسته
pealing
U
صدای پیوسته
pealed
U
صدای پیوسته
haunt
U
پیوسته امدن به
haunts
U
پیوسته امدن به
whittle
U
پیوسته کم کردن
accrete
U
بهم پیوسته
burst mode
U
حالت پیوسته
diligency
U
کوشش پیوسته
continuous data
U
دادههای پیوسته
continuous paper
U
کاغذ پیوسته
full time
U
پیوسته کار
continuous function
U
تابع پیوسته
aggregates
U
بهم پیوسته
aggregate
U
بهم پیوسته
continuous form
U
ورقه پیوسته
continuous forms
U
ورقههای پیوسته
against
U
پیوسته مجاور
continuous error
U
خطای پیوسته
continuous phase
U
فاز پیوسته
forever
U
جاویدان پیوسته
accretion
U
رشد پیوسته
continuous distributions
U
توزیع پیوسته
continuous duty
U
کار پیوسته
assembly lines
U
دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
assembly line
U
دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
zigzagged
U
خطوط جناغی پیوسته
steadies
U
پیوسته ویکنواخت کردن
zigzag
U
خطوط جناغی پیوسته
to chop and change
U
پیوسته تغییررای دادن
zigzagging
U
خطوط جناغی پیوسته
zigzags
U
خطوط جناغی پیوسته
steady
U
پیوسته ویکنواخت کردن
steadiest
U
پیوسته ویکنواخت کردن
so let us always be kind
U
پیوسته مهربان باشیم
steadying
U
پیوسته ویکنواخت کردن
to breed in and in
U
پیوسته باخویشاوندان پیوندکردن
statement with debate
U
بیانیه با بحث پیوسته
steadied
U
پیوسته ویکنواخت کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com