Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
consumer capital
U
سرمایه مصرفی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sumptuary law
U
قانونی که با منع استفاده از بعضی اموال مصرفی جلو مخارج مصرفی زیاد را می گیرد
expendable property
U
کالای مصرفی اماد مصرفی
maximal oxygen consumption per minute
U
حداکثر اکسیژن مصرفی دردقیقه بیشینه اکسیژن مصرفی در دقیقه
maximal oxygen consumption
U
حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
maximal oxygen uptake
U
حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
maximal aerobic power
U
بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر اکسیژن مصرفی حداکثر توان توازی
over capitalised
U
براورد اضافی سرمایه سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه اعلام کردن
supply price of capital
U
قیمت عرضه سرمایه اصطلاح کینز در رابطه باهزینه سرمایه گذاری
capital stock
U
سهام سرمایه سهامی که به عنوان سرمایه به شرکت اورده میشود
capital consumption allowance
U
کسر مصرف سرمایه مترادف با استهلاک سرمایه
liquidity trap
U
سرمایه گذاری بسیار کم بوده و سرمایه گذاران ترجیح میدهند که دارائیهای خود رابه شکل پول نقد نگاه دارند
disinvestment
U
سرمایه گذاری منفی سرمایه برداری
capitalization
U
تبدیل به سرمایه کردن تجمع سرمایه
multiplier principle
U
اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
financiers
U
سرمایه دار سرمایه گذار
financier
U
سرمایه دار سرمایه گذار
capital gain
U
منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
capitalism
U
کاپیتالیزم سیستم سرمایه داری سیستم سرمایه گرایی سرمایه داری
residential investments
U
سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
acceleration principle
U
یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
disutility
U
بی مصرفی
disposability
U
مصرفی
inputted
U
مصرفی
needlessness
U
بی مصرفی
input
U
مصرفی
overcapitalization
U
سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
desired investment
U
سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
consumer goods
U
کالای مصرفی
consumer goods
U
اشیاء مصرفی
expendable items
U
اقلام مصرفی
commodity
U
کالای مصرفی
consumer goods
U
کالاهای مصرفی
consumable
U
ماده مصرفی
Consumer ( consrmers ) goods .
U
کالاهای مصرفی
consumer industries
U
صنایع مصرفی
consumption credit
U
اعتبار مصرفی
consumer's goods
U
کالای مصرفی
autoconsumption
U
خود مصرفی
expendable supplies
U
کالاهای مصرفی
consumables
U
کالاهای مصرفی
commodities
U
کالای مصرفی
consumable stock
U
موجودی مصرفی
coloring agent
U
رنگ مصرفی
consumption diseconomies
U
زیانهای مصرفی
affluent society
U
جامعه مصرفی
consumption expenditures
U
هزینههای مصرفی
consumption goods
U
کالاهای مصرفی
nonexpendable
U
غیر مصرفی
consumption lending
U
وام مصرفی
cooperative scorer
U
بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
commodity command
U
یکان امادکالاهای مصرفی
maxvo
U
بیشینه اکسیژن مصرفی
nondurable consumer goods
U
کالاهای مصرفی بی دوام
commodity market
U
بازار کالای مصرفی
bar stock
U
ماده اولیه مصرفی
exposure dose
U
مقدار دوز مصرفی
consumer nondurables
U
کالاهای مصرفی بی دوام
There is no market for it in Iran .
U
درایران مصرفی ندارد
consumer durables
U
کالاهای مصرفی پر دوام
durable consumption goods
U
کالاهای مصرفی بادوام
consumer durable goods
U
کالاهای مصرفی بادوام
maxvo
U
حداکثر اکسیژن مصرفی
expendable items
U
اقلام مصرفی شدنی
consumption economies
U
صرفه جوئیهای مصرفی
consumer credit
U
اعتباربرای خرید کالاهای مصرفی
names
U
کلمه مصرفی یک متغیر در برنامه
consumer price index
U
شاخص قیمت کالاهای مصرفی
index of consumer prices
U
شاخص قیمت کالاهای مصرفی
name
U
کلمه مصرفی یک متغیر در برنامه
make up feed
U
اب مصرفی دیگ بخار ناو
unintended investment
U
سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
marginal utility of capital
U
مطلوبیت نهائی سرمایه فایده نهائی سرمایه
capital program
U
برنامه سرمایه گذاری برنامه تولید سرمایه
registered capital
U
سرمایه به ثبت رسیده سرمایه ثبت شده
collapse capitalism
U
فروپاشی سرمایه داری سقوط سرمایه داری
consumable
U
اقلام مصرف شدنی کالاهای مصرفی
marxist economics
U
نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
cobb doglas production function
U
ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
conspicuious consumption
U
مصرف افراطی مصرفی که هدفش خودنمائی به دیگران است این اصطلاح اولین بار بوسیله تورستین وبلن اقتصاددان امریکائی
real balance effect
U
اثر پیگو اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مخارج مصرفی
algorithms
U
قوانین مصرفی و ایجاد کارهای مشخص یا حل مشکلات مشخص
algorithm
U
قوانین مصرفی و ایجاد کارهای مشخص یا حل مشکلات مشخص
commodity groups
U
گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
transubstantiation
U
اعتقادباینکه نان وشراب مصرفی درایین عشای ربانی مسیحیان هنگام ورود ببدن شخص تبدیل بجسم وخون عیسی میگردد
engels law
U
ارتباط بین درامدو هزینههای مصرفی که اولین بار بوسیله امارشناس المانی قرن نوزدهم ارنست انگل مورد بررسی قرار گرفت
auto
U
توانایی برخی از برنامههای کاربردی مثل کلمه پرداز و نرم افزار پایگاه داده ها که خود کار فایل مصرفی را ضبط کرده هر چند دقیقه
autos
U
توانایی برخی از برنامههای کاربردی مثل کلمه پرداز و نرم افزار پایگاه داده ها که خود کار فایل مصرفی را ضبط کرده هر چند دقیقه
unit mill
U
سوخت استحقاقی یکان به حسب خودروهای موجودسوخت مصرفی خودروهای یکان در یک ستون
funded
U
سرمایه
capital intensive
U
سرمایه بر
fund
U
سرمایه
asset
U
سرمایه
equity
U
سرمایه
turn over
U
سرمایه
equities
U
سرمایه
capital
U
سرمایه
capital fund
U
وجوه سرمایه
capitalization
U
سرمایه گذاری
capital market
U
بازار سرمایه
capital inflow
U
ورود سرمایه
capital loss
U
زیان سرمایه
capital liability
U
بدهی سرمایه
capital levy
U
مالیات بر سرمایه
capital intensive
U
سرمایه طلب
capital intensive technique
U
فن تولید سرمایه بر
capital in cash
U
سرمایه نقدی
capital movement
U
حرکت سرمایه
capital outflow
U
خروج سرمایه
out flow of capital
U
خروج سرمایه
circulating capital
U
سرمایه در گردش
capital turnover
U
گردش سرمایه
consolidated fund
U
سرمایه ذخیره
capital value
U
ارزش سرمایه
capitalization
U
سرمایه سازی
cash capital
U
سرمایه نقدی
circulation capital
U
سرمایه در گردش
capital transfers
U
انتقالات سرمایه
capital theory
U
نظریه سرمایه
capital tax
U
مالیات بر سرمایه
capital paid in
U
ذخیره سرمایه
capital requirement
U
نیاز سرمایه
capital reserve
U
ذخیره سرمایه
capital reserve
U
اندوخته سرمایه
capital stock
U
موجودی سرمایه
capital stock
U
حجم سرمایه
capital structure
U
ساخت سرمایه
capital structure
U
بنیان سرمایه
circulating capital
U
سرمایه در جریان
widening of capital
U
گسترش سرمایه
usance
U
سود سرمایه
unfunded
U
بدون سرمایه
transfer of capital
U
انتقال سرمایه
social capital
U
سرمایه اجتماعی
return on capital
U
بازدهی سرمایه
return of capital
U
بازده سرمایه
reserve fund
U
سرمایه احتیاطی
replacement capital
U
سرمایه جانشینی
replacement capital
U
سرمایه جایگزینی
real capital
U
سرمایه واقعی
working asset
U
سرمایه کار
working capacity
U
سرمایه جاری
yield of capital
U
بازده سرمایه
quantity of capital
U
مقدار سرمایه
physical capital
U
سرمایه غیرپولی
fluid capital
U
سرمایه سیال
floating capital
U
سرمایه متحرک
flight of capital
U
مهاجرت سرمایه
flight of capital
U
فرار سرمایه
fixed property
U
سرمایه ثابت
fixed capital
U
سرمایه ثابت
financial capital
U
سرمایه مالی
equity investment
U
مشارکت در سرمایه
disinvestment
U
کاهش سرمایه
disinvestment
U
اتلاف سرمایه
money capital
U
سرمایه پولی
fluid capital
U
سرمایه متحرک
human capital
U
سرمایه انسانی
initial capital
U
سرمایه اولیه
physical capital
U
سرمایه فیزیکی
trading capital
U
سرمایه در گردش
operating capital
U
سرمایه در گردش
nominal capital
U
سرمایه اسمی
national capital
U
سرمایه ملی
mobility of capital
U
تحرک سرمایه
liquid capital
U
سرمایه راکد
liquid capital
U
سرمایه نقدی
joint stock
U
سرمایه مشترک
intellectual capital
U
سرمایه فکری
opening capital
U
سرمایه اولیه
constant capital
U
سرمایه ثابت
capitalist
U
سرمایه گرای
accumulation of capital
U
انباشت سرمایه
accumulation of capital
U
تراکم سرمایه
accumulated capital
U
سرمایه متراکم
trust fund
U
سرمایه امانی
financed
U
سرمایه گذاری
stock
U
سهام سرمایه
investing
U
سرمایه گذاشتن
stocked
U
سهام سرمایه
finances
U
سرمایه گذاری
tycoons
U
سرمایه گذارمهم
an idel capital
U
سرمایه بیکار
capitalists
U
سرمایه دار
capitalists
U
سرمایه گرای
invests
U
سرمایه گذاری
tycoon
U
سرمایه گذارمهم
anti capitalist
U
ضد سرمایه داری
investing
U
سرمایه گذاری
invested
U
سرمایه گذاری
invest
U
سرمایه گذاشتن
invest
U
سرمایه گذاری
fund
U
موجودی سرمایه
enterprise
U
سرمایه گذاری
enterprises
U
سرمایه گذاری
finance
U
سرمایه گذاری
funded
U
موجودی سرمایه
investment
U
سرمایه گذاری
capitalism
U
سرمایه داری
financing
U
سرمایه گذاری
invested
U
سرمایه گذاشتن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com