English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 31 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
epaulet U سردوشی افسری
epaulets U سردوشی افسری
epaulettes U سردوشی افسری
epaulette U سردوشی افسری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
shoulder mark U نشان سردوشی علایم سردوشی
epaulet U سردوشی
epaulets U سردوشی
epaulettes U سردوشی
epaule U سردوشی
shoulder badge U سردوشی
shoulder mark U نشان سردوشی
clump U درجه سردوشی
clumped U درجه سردوشی
clumping U درجه سردوشی
shoulder strap U نوار سردوشی
clumps U درجه سردوشی
shoulder mark U درجه سردوشی افسران
military college U دانشکده افسری
to salute an officer U افسری را سلام دادن
ace U افسری که بیش از 5 پروازدارد
aces U افسری که بیش از 5 پروازدارد
cadet U دانشجوی دانشکده افسری
cadets U دانشجوی دانشکده افسری
regimental U لباس افسری وابسته به هنگ
caddie U دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
sailing master U افسری که موافب راندن کرجیهای تفرجی است
caddied U دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
caddies U دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
caddying U دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
boatswain U افسری که مسئول افراشتن بادبان ولنگر طنابهای کشتی است
boatswains U افسری که مسئول افراشتن بادبان ولنگر طنابهای کشتی است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com