English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cimex U سرخک خانواده ساس وسرخک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rule the roost <idiom> U عزیز خانواده بودن ،سوگلی خانواده
rubeola U سرخک
measles U سرخک
rose rash U بدل سرخک
measles U دانههای سرخک
scarlet rash U بدل سرخک
dogwood U درخت سرخک
measles U سرخک [پزشکی]
morbilli {sg} U سرخک [پزشکی]
rubeola {sg} U سرخک [پزشکی]
red measles U سرخک [پزشکی]
rubeola U مرضی شبیه سرخک
roseola U بدل سرخک سرخجه
rubella {sg} U سرخک آلمانی [سرخجه] [پزشکی]
rubella {sg} U سرخک سه روزه [سرخجه] [پزشکی]
three-day measles U سرخک سه روزه [سرخجه] [پزشکی]
German measles U سرخک سه روزه [سرخجه] [پزشکی]
German measles U سرخک آلمانی [سرخجه] [پزشکی]
three-day measles U سرخک آلمانی [سرخجه] [پزشکی]
gallinipper U حشره گزنده نسبتا بزرگ سرخک
ilk U خانواده
menage U خانواده
clan U خانواده
clans U خانواده
wife U خانواده
gens U خانواده
family U خانواده
household U خانواده
households U خانواده
families U خانواده
culicidae U خانواده پشه
goodman U بزرگ خانواده
cruciferae U خانواده چلیپاییان
font family U خانواده فونت
consanguine family U خانواده هم خون
culex U خانواده پشه
gas family U خانواده گاز
conjugal family U خانواده زن و شوهری
ecomania U بیزاری از خانواده
crustacea U خانواده خرچنگ
extended family U خانواده گسترده
family budget U بودجه خانواده
family expenditure U هزینه خانواده
family law U حقوق خانواده
family of computers U خانواده کامپیوترها
crustaceous U خانواده خرچنگ
family structure U ساخت خانواده
family therapy U خانواده درمانی
home visit U بازدید خانواده
lanthanide series U خانواده لانتانیدها
type font U خانواده حروف
zinnia U خانواده گل اهاری
bring home the bacon <idiom> U نانآور خانواده
turnix U خانواده بلدرچین
turnicidae U خانواده بلدرچین
matronymic family U خانواده مادرنامی
member of a family U عضو خانواده
motorola 000 family U خانواده موتورولا
mustelidea U خانواده سمور
patriarchate U ریاست خانواده
patronymic family U خانواده پدرنامی
penates U خدایان خانواده
schizogenic family U خانواده اسکیزوفرنی زا
sheik U رئیس خانواده
subfamily U خانواده فرعی
the girls U دخترهای یک خانواده
to maintain one's family U خانواده خود را
computer family U خانواده کامپیوتر
patriarchs U رئیس خانواده
paterfamilias U بزرگ خانواده
broken home U خانواده گسیخته
paterfamilias U سالار خانواده
family planning U تنظیم خانواده
sheikhs U رئیس خانواده
crustaceans U خانواده خرچنگ
crustacean U خانواده خرچنگ
sheikh U رئیس خانواده
broken homes U خانواده گسیخته
matriarchs U رئیسه خانواده
strips U موسس خانواده
patriarch U رئیس خانواده
sheiks U رئیس خانواده
nuclear family U خانواده هستهای
familial U مربوط به خانواده
nuclear families U خانواده هستهای
nations U خانواده طایفه
arachnida U خانواده کارتنه
circuit family U خانواده مداری
nation U خانواده طایفه
matriarch U رئیسه خانواده
apiaceae U خانواده چتریان
royalty U از خانواده سلطنتی
family doctors U پزشک خانواده
batrachia U خانواده غوکان
family doctor U پزشک خانواده
actinide series U خانواده اکتینیدها
accipitres U خانواده لاشخوران
horseflesh U خانواده اسب
clansman U عضو خانواده
clannishness U خانواده پرستی
citrus U خانواده مرکبات
royalties U از خانواده سلطنتی
wear the pants in a family <idiom> U رئیس خانواده بودن
pyralidid U خانواده بزرگی ازپروانه ها
apiaceous U وابسته به خانواده چتریان
viverrine U خانواده گربه زباد
He left his family in Europe . U خانواده اش را دراروپ؟ گذاشت
urticaceous U وابسته به خانواده گزنه
to return to the fold [family] U به خانواده خود برگشتن
family man U مرد خانواده - دوست
family men U مرد خانواده - دوست
mangrove U خانواده شاه پسند
royalties U اعضای خانواده سلطنتی
born in the purpule U عضو خانواده سلطنتی
royalty U اعضای خانواده سلطنتی
saltbush U خانواده گیاهان قازایاغی
salicaceous U وابسته به خانواده بید
napoleonic U وابسته به خانواده ناپلئون
nabidae U خانواده کک و ساس و حشرات
nabid U خانواده کک و ساس و حشرات
cycas U گیاه از خانواده سیکاس
mangroves U خانواده شاه پسند
acarina U خانواده کرم جرب
acalephe U خانواده گزنه دریایی
family planning programs U برنامههای تنظیم خانواده
family size U تعداد افراد خانواده
canine U وابسته به خانواده سگ سگ مانند
ganoidei U خانواده سگ ماهی مینافلسان
family planning U برنامه ریزی خانواده
lady bird U سوسک خانواده Coccinellidae
patriarch U رئیس خانواده یا طایفه
cetaceous U وابسته به خانواده بال
patriarchs U رئیس خانواده یا طایفه
lady beetle U سوسک خانواده Coccinellidae
lobelia U خانواده گیاهان لوبلیا
materfamilas U مادر خانواده کدبانو
A curse has been laid on the family . U خانواده لعنت شده یی است
gadoid U وابسته به خانواده ماهی روغن
tudor U خانواده سلطنتی تودور درانگلیس
clannishly U مانند یک خانواده یاقبیله دراتحاد
convolvulaceous U وابسته به خانواده نیلوفرپیچ پیچکی
crocodilian U وابسته به خانواده تمساح یانهنگ
to provide for one's family U خوارباربرای خانواده خودتهیه کردن
styloipodium U ته خامه گیاهان خانواده هویج
stuart U خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
leguminous U وابسته به خانواده پروانه اسایان
pteridophyta U گیاهان اوندی خانواده سرخس
pteridophyte U گیاهان اوندی خانواده سرخس
plantagenet U خانواده سلطنتی پلانتاژنت انگلیس
habit family hierarchy U سلسله مراتب عادتهای هم خانواده
santalaceous U وابسته به تیره یا خانواده صندل
feverweed U دستهای از گیاهان خانواده بوقناق
sequoia U سرخ چوب که ازدختان خانواده کاج
Our grandmother wears the trousers ( breeches , pants ) in our family . U مادر بزرگمان مرد خانواده است
Generosity runs in the family. U سخاوت دراین خانواده ارثی است
I am the bread winner of the family . U نان آور خانه ( خانواده ) هستم
vestal U روستایی وابسته به الهه کانون خانواده
aaron's beard U گیاهی از خانواده هوفاریقون بنام hypericumcalycinum
ferula U خانواده انقوزه وشقاقل و رازیانه ومانندانها
koala U کوالا جانوری استرالیایی از خانواده خرسها.
koalas U کوالا جانوری استرالیایی از خانواده خرسها.
maccabees U خانواده میهن پرستان مکابی یهود
gasteropod U حیوانات ناعمه خانواده راب یاحلزون
He did it for the sake of his family . U محض خاطر خانواده اش این کاررا کرد
pocket borough U حوزه انتخاباتی تحت نفوذ یک نفر یا یک خانواده
paulownia U جنسی از درختان کوچک چین از خانواده گل خوک
albatross U یکجور مرغابی بزرگ دریایی از خانواده diomedeidae
albatrosses U یکجور مرغابی بزرگ دریایی از خانواده diomedeidae
rush U بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
one of the most respected families U یکی از خانواده های بسیار محترم شمرده
he is a shame to his family U ننگ یامایه رسوایی خانواده خود میباشد
rushed U بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
rushing U بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
lancastrian U در انگلیس طرفدار یاعضو خانواده سلطنتی لنکستر
Afro- پیشنود به معنی آمریکایی که خانواده او از آفریقا آمده باشند.
page of presence U لقب هایی که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
ling U ماهی روغنی اروپای شمالی وامریکا از خانواده gadidae
geometrid U خانواده پروانه یابندهای باریک بدن پروانههای هندسی
flower de luce U گل زنبق یاسوسن :نشان خانواده سلطنتی فرانسه درقدیم
fleur de lys U گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
fleur de lis U گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
fagaceous U وابسته به خانواده الش وزان وبلوط یاشاه بلوط
rhythm method U روش تنظیم خانواده از راه شناخت دوران باروری زن
There seems to be a jinx on that family. U به نظر می رسد که این خانواده جادو شده است.
page of bonour U لقب هایی است که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
Main Street [American English] U کسب و کار و خانواده های متوسط در اجتماعی به عنوان یک گروه
knight marshal U کسیکه در خانواده سلطنتی دارای برخی مامریتهای قضایی باشد
What does Main Street think of this policy? U بازاریها و خانواده های متوسط چه نظری در باره این سیاستمداری دارند؟
transistors U معروفترین خانواده دروازه و طرح مدار ترانزیستوری که ترانزیستورهای دو قط بی آن مستقیماگ کنترل میشود.
transistor U معروفترین خانواده دروازه و طرح مدار ترانزیستوری که ترانزیستورهای دو قط بی آن مستقیماگ کنترل میشود.
homestay U خانواده مهمان دار [کسی که برای آموزش زبان یا فرهنگ در آن کشور می گذراند]
casework U مطالعه بسیط اجتماع و محیط فرد یا خانواده برای تشخیص مرض ودرمان
ttl U خانواده معروف دروازههای منط قی و طرح موارد ترانزیستوری سریع که ترانزیستور دو قط بی آن مستقیماگ وصل شده اند.
oxide U روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی
tiny model U مدل حافظه خانواده پردازنده Intel که امکان وجود چندین کیلوبایت داده وکد را ایجاد میکند
oxides U روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی
kratom U [درختی همیشه بهار و در عین حال برگریز استوایی که از خانواده قهوه است و برگش مصرف داروئی دارد]
cetacean U وابسته به خانواده بال جانوری که ازخانواده بال باشد
Apple Mac U مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند
Apple Macintosh computer U مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com