Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hoplite
U
سرباز پیاده مسلح یونان قدیم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
brigands
U
سارق مسلح سرباز پیاده سبک اسلحه
brigand
U
سارق مسلح سرباز پیاده سبک اسلحه
mercury
U
یکی از خدایان یونان قدیم
doric
U
بسبک معماری قدیم یونان
mycenian
U
اهل شهر "مسین " قدیم یونان
mycenaean
U
اهل شهر "مسین " قدیم یونان
doric
U
وابسته بمردم دوریس یونان قدیم
olympiad
U
جشن ها ومسابقات قدیم یونان مسابقات المپیک
uncial
U
وابسته بحروف الفبای قدیم یونان و روم
grenadier
U
سرباز هنگ پیاده پیاده نظام
chevalier
U
سرباز سواره نظام و مسلح سوار
infantry man
U
سرباز پیاده
infantry
U
سرباز پیاده
rifle man
U
سرباز پیاده
foot slugger
U
سرباز پیاده
footsoldier
U
سرباز پیاده
grabby
U
سرباز پیاده
infantrymen
U
سرباز پیاده نظام
doughboy
U
سرباز پیاده نظام
dogface
U
سرباز پیاده نظام
foot soldier
U
سرباز پیاده نظام
infantryman
U
سرباز پیاده نظام
janizary
U
سرباز پیاده نظام
dough boy
U
سرباز پیاده نظام
janissary
U
ینی چری سرباز پیاده نظام
Ancient Greece
U
یونان باستانی
[یونان جهان باستان]
ionic
U
وابسته به یون الکتریکی یکنوع حروف سیاه چاپخانه زبان قدیمی مردم ایونی یونان سرستون ساخته شده بسبک ایونی یونان
teutonic
U
از نژاد قدیم المانی زبان قدیم توتنی
sappers
U
سرباز کلنگ دار سرباز حفار یا نقب زن متخصص خرابکاری
sapper
U
سرباز کلنگ دار سرباز حفار یا نقب زن متخصص خرابکاری
armed services
U
قسمتهای نیروهای مسلح یکانهای مسلح یکانهای نیروهای مسلح
disembarkation
U
به ساحل پیاده کردن پیاده شدن از هواپیمایا ناو
detrain
U
از قطار پیاده شدن یا پیاده کردن
secondary landing
U
منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
hellas
U
یونان
philhellene
U
یونان
philhellenic
U
یونان
landing group
U
گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
Greece
U
کشور یونان
philhellene
U
دوست یونان
philhellenic
U
دوست یونان
Hellenic
U
مربوط به یونان
hellene
U
یونان باستان
hellene
U
تبعه یونان
Orinthian Order
U
معماری کلاسیک
[در یونان و رم]
croesus
U
کراسوس : پادشاه یونان
laconian
U
ولایتی از یونان باستان
pythian
U
اهل دلفی یونان
aeolus
U
پادشاه تسالی یونان
homeric
U
شاعر نابینای یونان
bouleuterion
U
[مجلس سنا در یونان]
hellenist
U
متخصص فرهنگ یونان
Bassae Order
U
[معماری یونی یونان]
drachmae
U
پول نقره یونان باستان
drachmas
U
پول نقره یونان باستان
achaean
U
اهل شهراخائیه در یونان باستان
achaian
U
اهل شهراخائیه در یونان باستان
classicism
U
پیروی از سبکهای یونان وروم
heraclidae
U
اولادهرکول پهلوان نامی یونان
agonistic
U
وابسته به مسابقات باستانی یونان
drachma
U
پول نقره یونان باستان
romaic
U
زبان بومی یونان امروز
agonistical
U
وابسته به مسابقههای باستانی یونان
greco
U
پیشوند بمعنی یونان و یونانی
delphic
U
ساکن معبد دلف یونان
melpomene
U
الهه شعر وتراژدی یونان
delphian
U
ساکن معبد دلف یونان
romaika
U
رقص ملی یونان امروز
pallium
U
ردای چارگوش که فیلسوفان یونان می پوشیدند
peloponnesian
U
وابسته به شبه جزیره جنوبی یونان
naos
U
ضریع یا محل استقراربت در معابد یونان
nectar
U
شراب لذیذ خدایان یونان شهد
Dryopic
U
[مربوط به دوره دراوپی یونان باستان]
agora
U
[فضای باز عمومی در یونان باستان]
trireme
U
کشتی جنگی روم و یونان باستان
overhauls
U
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauling
U
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauled
U
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhaul
U
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
pyrrhic dance
U
یکجور رقص نظامی یا جنگی در یونان باستان
corinthian
U
اهل قرنت یکی ازشهرهای باستانی یونان
cyzicene hall
U
[تالار بزرگ در خانه های یونان باستان]
klepht
U
یونانی ای که پس ازفتح یونان ....نگاه میداشت راهزن
tiresias
U
غیب گوی نابینای شهر تبس در یونان
obol
U
سکه سیم در یونان باستان که نزدیک بود با یک pennyونیم
humanist
U
دانشجوی رشته انسانیت یا ادبیات و اثار باستانی یونان و روم
phratry
U
درتاریخ یونان واحد قومیت یکی از تقسیمات سه گانه قبیله
parnassian
U
نام کوهی در یونان مرکزی که اختصاص داشت به الهه شعر
yore
U
در قدیم
of old
U
قدیم
anciently
U
در قدیم
primitive
U
قدیم
the old world
U
بر قدیم
theoric
U
وجوهی که در یونان باستان جمع میکردند ...رفتن به تماشاخانه هاکمک کنند
In times past . In olden days .
U
درروزگاران قدیم
ancientry
U
عهد قدیم
the old ways
U
رسوم قدیم
the old testament
U
عهد قدیم
the youth of the world
U
روزگارخیلی قدیم
dateless
U
بسیار قدیم
f. times
U
ایام قدیم
immensurable
U
خیلی قدیم
old world
U
دنیای قدیم
pierian
U
در مقدونیه قدیم
tzar
U
امپراطورروسیه قدیم
Aborigine
اهلی قدیم
iconostasis
U
[پرده ای بین جایگاه مقدس و فضای اصلی در کلیساهای ارتدکس یونان و روسیه]
satrap
U
استاندار قدیم ایران
earliest
U
مربوط به قدیم عتیق
samson
U
قاضی قدیم اسرائیل
italic
U
وابسته به ایتالیاییهای قدیم
It is an old saying that …
U
از قدیم گفته اند که ...
Old Testament
U
پیمان یا وصیت قدیم
carthage
U
شهر کارتاژ قدیم
conventionality
U
پیروی از سنت قدیم
iguanodont
U
سوسماربزرگ گیاهخوار قدیم
immemorially
U
بطور خیلی قدیم
land grave
U
کنت قدیم المانی
kempo
U
تکنیک قدیم کاراته
babylon
U
شهر بابل قدیم
early
U
مربوط به قدیم عتیق
old english
U
زبان انگلیسی قدیم
proconsulship
U
مقام فرمانداری در رم قدیم
proconsular
U
وابسته به فرمانداران رم قدیم
uniting
U
سکه قدیم انگلیسی
from immemorial times
U
از زمان خیلی قدیم
conservative
U
پیرو سنت قدیم
conservatives
U
پیرو سنت قدیم
unite
U
سکه قدیم انگلیسی
samaria
U
سامریه در فلسطین قدیم
unites
U
سکه قدیم انگلیسی
ripest
U
مسلح
weaponed
U
مسلح
reinforced
U
مسلح
in arms
U
مسلح
ripe
U
مسلح
armed
U
مسلح
armor bearer
U
مسلح
riper
U
مسلح
armoured
U
مسلح
flattest
U
مسلح
mailed
U
مسلح
flat
U
مسلح
interim overhaul
U
پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
triumvier
U
یکی از سه زمامدار روم قدیم
triumvirate
U
یکی از سه زمامدار روم قدیم
triumvirates
U
یکی از سه زمامدار روم قدیم
immemorial
U
بسیار قدیم خیلی پیش
ecclesiast
U
عضوانجمن سیاسی اتنیهای قدیم
babel
U
شهر و برج قدیم بابل
plebs
U
توده مردم روم قدیم
Hamedan
U
شهر همدان
[اکباتان قدیم]
fabliau
U
وابسته باشعار قدیم فرانسه
the a of days
U
خدای سرمدی قدیم الایام
old guard
U
صنوف صاحب اعتبار قدیم
nestorian
U
کلیسای نسطوری قدیم ایران
apis
U
گاو مقدس مصریان قدیم
stuart
U
خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
paleethnology
U
مبحث شناسایی انسانهای قدیم
tchigorin indian
U
دفاع هندی قدیم شطرنج
punic
U
اهل کارتاژ قدیم قرطاجنی
paleo etc
U
وابسته بشمال دنیای قدیم
ra
U
خدای افتاب مصریان قدیم
macaca
U
نوعی میمون دنیای قدیم
paleo arctic or palaeo
U
وابسته بشمال دنیای قدیم
pony express
U
پست سریع السیر قدیم
pandect
U
حقوق مدنی روم قدیم
macaque
U
نوعی میمون دنیای قدیم
sab
U
وابسته به سبایایمن قدیم یمنی
propraetor
U
کنسول فرمانداراستان قدیم روم
saker
U
باز شکاری در اروپای قدیم
old indian defence
U
دفاع هندی قدیم شطرنج
reinforced concrete
U
بتون مسلح
armed peace
U
صلح مسلح
armed mine
U
مین مسلح
armed guard
U
گارد مسلح
armed ammunition
U
مهمات مسلح
enarm
U
مسلح کردن
ripe
U
مسلح شدن
unarmed
U
غیر مسلح
reinforced concrete
U
بتن مسلح
ripest
U
مسلح شدن
cocking
U
مسلح کردن
weapons
U
مسلح کردن
weapon
U
مسلح شده
cock
U
مسلح کردن
weapons
U
مسلح شده
armored cable
U
کابل مسلح
armement
U
مسلح کردن
riper
U
مسلح شدن
armed to the teeth
U
کاملا` مسلح
activated mine
U
مین مسلح
weapon
U
مسلح کردن
poised mine
U
مین مسلح
bandits
U
سارق مسلح
bandit
U
سارق مسلح
armed forces
U
نیروهای مسلح
mailed fist
U
نیروی مسلح
equip
U
مسلح کردن
equipping
U
مسلح کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com