Perdic | ستون افقی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	boom U	ستون افقی [کشتی]
	spar U	ستون افقی [کشتی]

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	columnar and trabeated U	[نوعی از ساختار شامل ستون های عمدی یا تیرگهایی که از تیرهای افقی حمایت می کند.]
Other Matches

	planed U	افقی سطح افق افقی کردن
	leveled U	تراز سطح افقی افقی کردن
	level U	تراز سطح افقی افقی کردن
	planes U	افقی سطح افق افقی کردن
	plane U	افقی سطح افق افقی کردن
	planing U	افقی سطح افق افقی کردن
	levelled U	تراز سطح افقی افقی کردن
	levels U	تراز سطح افقی افقی کردن
	sliding wedge U	گاوه افقی یاکولاس افقی
	moving pivot U	نفر لولای گردش ستون چرخش لولایی حرکت یک ستون
	pilaster U	هرچیزی شبیه ستون یا استوانه دیواریا جرز ستون نما
	Composite Order U	[شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
	pilaster U	شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
	herma U	ستون هرمس :ستون سنگی چارپرکه پیکربربالای ان بود
	baluster U	ستون کوچک گچ بری شده ستون نرده
	blocked U	[ستون، نیم ستون و پشته بند محافظ]
	eustyle U	[دهنه بین ستون ها بر حسب قطر ستون]
	there is many a slip between the cup and the lip <proverb> U	از این ستون به آن ستون فرج است
	rudder post U	ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
	personal column	ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
	columna rostrata U	[ستون های توسکانی با پایه ستون]
	cells U	دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
	cell U	دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
	sighting bar U	ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
	from pillar to post U	از این ستون بان ستون
	band of shaft U	[چنبره سر ستون اطراف ستون ها]
	tabulated U	مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
	tabulate U	مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
	tabulates U	مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
	angle-leaf U	[یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
	pace-setter U	نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
	march outpost U	نگهبان ستون راهپیمایی پاسدار ستون طلایه یا جلودارستون راهپیمایی
	pace-setters U	نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
	pace setter U	نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
	cadre strength column U	ستون مربوط به استعدادپرسنل یکان ستون استعدادپرسنل کادر
	trail formation U	ارایشات ستون راهپیمایی ارایش حرکت در ستون راهپیمایی
	piled U	ستون ستون لنگرگاه
	pile U	ستون ستون لنگرگاه
	line haul U	زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
	bubble cap plate column U	ستون تقطیر بشقابک فنجانک دار ستون تقطیر با بشقابک وفنجانک حباب
	socle U	پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
	acentrous U	فاقد ستون پشتی فاقد ستون فقرات
	orphans U	خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
	orphan U	خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
	orphaned U	خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
	barbette U	ستون نگهدارنده قبضه توپ ستون نگهدارنده قنداق توپ
	bubble tray column U	ستون تقطیر بشقابک دار ستون تقطیر با بشقابک حباب
	horizontal U	افقی
	lateral U	افقی
	laterad U	افقی
	horizontal disparity U	ناهمخوانی افقی
	horizontal crossbar U	میله افقی
	landscape orientation U	تمایل افقی
	horizontal integration U	انضمام افقی
	horizontal boring U	سوراخکاری افقی
	cross head U	تیر افقی
	horizontal candlepower U	شمع افقی
	tiers U	ردیف افقی
	ordinate U	حور افقی
	tier U	ردیف افقی
	cross hatch U	هاشور افقی
	cross beam U	تیر افقی
	horizontal integration U	تمرکز افقی
	abscissa U	بعد افقی
	horizontal section U	برش افقی
	horizontal polarization U	قطبش افقی
	transverse plane U	صفحه افقی
	horizontal plane U	صفحه افقی
	horizontal mobility U	تحرک افقی
	horizontal integration U	ادغام افقی
	crosscut saw U	اره افقی بر
	jack arch U	طاق افقی
	horizontal combination U	ترکیب افقی
	horizontal wedge U	گاوه افقی
	horizontal growth U	رشد افقی
	horizontal wedge U	کولاس افقی
	horizontal hook U	قلاب افقی
	horizontal taping U	مساحی افقی
	cross level U	افقی کردن
	horizontal loading U	کولاس افقی
	horizontal scrolling U	حرکت افقی
	transom U	الت افقی
	brise-soleil U	پرده افقی
	horizontal pump U	پمپ افقی
	rhumb U	دایره افقی
	transom U	وادار افقی
	trunnion U	مفصل افقی
	brise-soleil U	کرکره افقی
	yardarm U	بازوی افقی
	trunnion U	پاشنه افقی
	putlog or lock U	تیر افقی
	straightest U	افقی بطورسرراست
	cross-beam U	تیر افقی
	plain coordinates U	مختصات افقی
	horizontally U	بطور افقی
	horizontal U	سطح افقی
	straight U	افقی بطورسرراست
	abscissa U	محور افقی
	horizontal cornice U	رخ بام افقی
	straighter U	افقی بطورسرراست
	X coordinate U	مختصات بردار افقی
	x axis U	بردار افقی گراف
	bars U	میله افقی در پرش
	horizontal labor mobility U	تحرک افقی کارگر
	advection U	جابجایی افقی هوا
	x plates U	صفحات انحراف افقی
	breastsummer U	تیر افقی سردر
	surges U	حرکات افقی اب دریا
	surge U	حرکات افقی اب دریا
	cross level U	حباب تراز افقی
	dragon-tie U	تیر افقی گوشه ها
	common roof U	تیرچه افقی خرپا
	elevator U	مکان افقی متحرک
	horizontal arch element U	حلقه افقی قوس
	vertical loom U	دار افقی [قالی]
	horizontal loom U	دار افقی [قالی]
	horizon system of coordinates U	دستگاه مختصات افقی
	elevators U	مکان افقی متحرک
	surged U	حرکات افقی اب دریا
	cross grinder U	شاه تیر افقی
	horizontal loading U	بارگیری افقی کشتیها
	roof tree U	کش دیرک افقی چادر
	ridge pole U	کش دیرک افقی چادر
	crossbars U	تیرک افقی دروازه
	laterad U	واقع درخط افقی
	lateralrelationship U	نسبت در خط افقی از پهلو
	grand pianos U	پیانوی بزرگ و افقی
	lateral U	واقع درخط افقی
	mean horizontal candlepower U	شمع افقی متوسط
	crossbar U	تیرک افقی دروازه
	horizontal synchronizing U	همزمان ساز افقی
	horizontal social mobility U	تحرک افقی اجتماعی
	horizontal shearing stress U	تنش برش افقی
	bar U	میله افقی در پرش
	horizontal stabilizer U	مکان افقی ثابت
	horizontal phase control U	تنظیم فاز افقی
	transverse adduction U	نزدیک کردن افقی
	transverse abduction U	دور کردن افقی
	grand piano U	پیانوی بزرگ و افقی
	transom U	الت افقی کمرکش
	booming U	تیر افقی وصل به بادبان
	crossbar U	چوب افقی بالای مانع
	ledgers U	تیر افقی جلو چوبست
	ledger U	تیر افقی جلو چوبست
	booms U	تیر افقی وصل به بادبان
	scans U	یکی ازخط وط افقی فسفری
	scanned U	یکی ازخط وط افقی فسفری
	chitary jireugi U	ضربه مشت موازی یا افقی
	yard U	بازوی افقی دکل ناو
	scan U	یکی ازخط وط افقی فسفری
	boom U	تیر افقی وصل به بادبان
	axis U	برای مختصات افقی در گراف
	boomed U	تیر افقی وصل به بادبان
	crossbars U	چوب افقی بالای مانع
	crosspiece U	قسمت افقی وعرضی هر چیزی
	windowsill U	قسمت افقی لبه پنجره
	western roll U	غلطیدن افقی از روی میله
	horizontal loading U	پر کردن مهمات به طور افقی
	wale U	تیر افقی انتخاب کردن
	horizontal event numbering U	شماره گذاری افقی وقایع
	transit compass U	الت سنجش گوشههای افقی
	racing dive U	شیرجه افقی دراغاز مسابقه
	bars U	چوب افقی بالای مانع
	yards U	بازوی افقی دکل ناو
	foward speed U	همنه سرعت در صفحه افقی
	x axis U	محور افقی مختصات یا محورطولها
	adjustment for horizontal-circle image	تنظیم افقی مرکز تصویر
	bar U	چوب افقی بالای مانع
	x amplifier U	تقویت کننده با سیستم انحراف افقی
	bail U	چوب کوتاه افقی روی پایه
	lateral U	افقی راهرو زیرزمینی موازی جبهه
	trabeated U	ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
	twists U	دوران حول محور افقی پیچش
	twisting U	دوران حول محور افقی پیچش
	sliding wedge U	تیغه متحرک کولاس گاوهای افقی
	trabeation U	ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
	validity U	بررسی و افقی بودن داده یا نتیجه
	mid span U	مرکزفاصله افقی بین دو پایه متوالی پل
	rowed U	مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
	twist U	دوران حول محور افقی پیچش
	row U	مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
	horizontal drilling and milling machine U	دستگاه مته کاری و فرزکاری افقی
	breast U	چوب افقی پایین دار [قالی]
	horizontal tab U	حرکت مکان نما به صورت افقی
	warp beam U	چوب افقی بالای دار [قالی]
	rows U	مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
	x axis U	محور افقی روی یک صفحه مختصاتی
	chimney-mantle U	[قسمت افقی پیش بخاری تزئینی]
	raster scan graphics U	نمایش بصری صفحه تصویربا خطوط افقی
	side cast U	پرتاب نخ ماهیگیری بحالت قوس تقریبا" افقی
	treadmills U	چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
	treadmill U	چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
	high tailed aircraft U	هواپیمایی که دم افقی ان بالای سکان عمودی قرارگرفته
	purline U	قسمت افقی روی شاه تیر یا ستونها
	bowled U	باختن توپزن در نتیجه انداختن میله افقی
	planche U	وضع افقی بدن ژیمناست روی دستها
	orientation U	جهت صفحه یا به صورت لبه افقی یا عمودی
	outhaul U	طناب وصل کننده بادبان به تیر افقی
	adjustable stabilizer U	تثبیت کننده افقی قابل تنظیم هواپیما
	purlin U	قسمت افقی روی شاه تیر یاستونها