Perdic | ستونی که مجسمه زن باشد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	caryatid U	ستونی که مجسمه زن باشد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	telamon U	ستونی که مجسمه مرد باشد
Other Matches

	meniscus U	سطح منحنی بالای ستونی ازمایع که میتواند محدب یامقعر باشد
	statuesque U	شبیه مجسمه سبک مجسمه
	perpendicular U	ستونی
	monostylous U	یک ستونی
	columnar U	ستونی
	monostyle U	یک ستونی
	dyostyle U	دو ستونی
	tristylous U	سه ستونی
	hexastyle U	ایوان شش ستونی
	column major order U	بترتیب ستونی
	pentastyle U	پنج ستونی
	column indicator U	نشانگر ستونی
	column graph U	نمودار ستونی
	column chromatography U	کروماتوگرافی ستونی
	column binary U	دودوئی ستونی
	column binary U	دودویی ستونی
	trisyly U	وضع سه ستونی
	trisyly U	ساختمان سه ستونی
	ibm card U	کارت 08 ستونی
	column action U	عمل ستونی
	decastyle U	ایوان ده ستونی
	columnar structure U	ساختمان ستونی
	histogram U	نمودار ستونی
	dodecastyle U	دوازده ستونی
	double column machine U	دستگاه دو ستونی
	eighty column card U	کارت هشتاد ستونی
	double column miller U	دستگاه فرز دو ستونی
	column wise recalculation U	محاسبه مجدد ستونی
	column screw press U	پرس پیچی ستونی
	column text chart U	جدول متن ستونی
	frequency histogram U	نمودار ستونی بسامد
	stacked column chart U	جدول ستونی انباشته
	y punch U	سوراخ کارت ستونی .
	peripteral U	بنای دور ستونی
	stacked column graph U	نمودار ستونی انباشته
	cora U	[سر ستونی در شکل زن جوان]
	post drilling machine U	دستگاه مته ستونی
	octastyle U	ایوان هشت ستونی
	bar chart U	نمودار سطری یا ستونی
	bar coding U	علامت گذاری ستونی
	a closed mouth catches no flies <proverb> U	تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
	henostyle U	[ستونی بین جرز درگاه]
	linked pie/column graph U	نمودار گرد و ستونی پیوسته
	knee and column milling machine U	دستگاه فرز زانویی و ستونی
	four column friction screw press U	پرس اصطکاکی چهار ستونی
	pillar box U	صندوق پستی ستونی شکل
	Giant Order U	شیوه غول ستونی [معماری]
	carolitic U	[ستونی با آرایش برگ دار]
	carolytic U	[ستونی با آرایش برگ دار]
	one hyndred percent column graph U	نمودار یکصد درصد ستونی
	mixed column line chart U	نمودار ستونی- خطی ترکیبی
	pillar boxes U	صندوق پستی ستونی شکل
	mixed column line graph U	نمودار ستونی- خطی ترکیبی
	image U	مجسمه
	sculptor work U	مجسمه
	image U	مجسمه
	statue U	مجسمه
	statues U	مجسمه
	images U	مجسمه
	moored mine U	مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
	to put a notice up U	آگهیی را به تخته ای [ستونی] آویزان کردن
	hottest U	شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
	hotter U	شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
	hot U	شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
	sculpturesque U	شبیه مجسمه
	sphinxes U	مجسمه ابوالهول
	footpaths U	پایه مجسمه
	plaster of Paris U	گچ مجسمه سازی
	sphinx	مجسمه ابوالهول
	statue of liberty U	مجسمه ازادی
	mannequin U	مجسمه چوبی
	image U	مجسمه شکل
	footpath U	پایه مجسمه
	mannequins U	مجسمه چوبی
	imagery U	شکل و مجسمه
	statuette U	مجسمه کوچک
	acropodium U	پایهء مجسمه
	sculpture U	مجسمه سازی
	entablement U	سکوی مجسمه
	statuary U	مجسمه سای
	sculptures U	مجسمه سازی
	images U	مجسمه شکل
	statuettes U	مجسمه کوچک
	antique statue U	مجسمه عتیقه
	escutcheon U	سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
	bust U	مجسمه نیم تنه
	sculptress U	مجسمه ساز حجار
	busted U	مجسمه نیم تنه
	busting U	مجسمه نیم تنه
	insculp U	مجسمه سازی کردن
	pedestal U	پایه مجسمه شالوده
	banderole U	[نوار تزئینی مجسمه]
	sculptor U	مجسمه ساز حجار
	muscling U	در پیکرنگاری و مجسمه سازی
	sculptors U	مجسمه ساز حجار
	busts U	مجسمه نیم تنه
	figurin U	مجسمه سفالین رنگی
	foliate mask U	صورت مجسمه انسان
	banderol U	[نوار تزئینی مجسمه]
	plastic U	پلاستیک مجسمه سازی
	figurines U	مجسمه سفالین رنگی
	figurine U	مجسمه سفالین رنگی
	entablement U	صفحه زیر مجسمه
	pedestals U	پایه مجسمه شالوده
	plinth U	ازاره پایه مجسمه
	idol U	خدای دروغی مجسمه
	plinths U	ازاره پایه مجسمه
	taille U	شکل وساخت مجسمه
	waxworks U	مجسمه سازی ازموم
	waxwork U	مجسمه سازی ازموم
	socle U	پایه ستون یا مجسمه
	hydraulic ram U	تلمبه خودکاریکه در ان ستونی از اب فرو ریزد ونیروی ان ... دارد
	galley U	نمونه ستونی و صفحه بندی نشده مطالب چاپی
	sculpturesque U	ساخته شده بشکل مجسمه
	pedestals U	پایه ستون یا مجسمه یا چراغ
	statuary U	مجسمه ساز هیکل تراشی
	busts U	مجسمه نیم تنه بالاتنه
	busting U	مجسمه نیم تنه بالاتنه
	bust U	مجسمه نیم تنه بالاتنه
	statuesque U	خوش هیکل مجسمه وار
	busted U	مجسمه نیم تنه بالاتنه
	pedestal U	پایه ستون یا مجسمه یا چراغ
	hotbed U	بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
	hotbeds U	بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
	galley proof U	نمونه ستونی مطالب چاپی که هنوز صفحه بندی نشده
	imperfect competition U	حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
	caster for pedestal U	چرخ پایه [میز یا مجسمه یا چراغ]
	Make sure the statuette doesnt topple over . U	هوای مجسمه را داشته باش که نیافتد
	paris doll U	مجسمه برای ازمایش جامه زنانه
	puncheon U	ستونی کوتاه که بجای تحمل بار تیر در بین دو پایه بکارمیرود
	the statue was well niched U	مجسمه خوب در دیوارجا داده شده بود
	acroter U	انتهای پایهء مجسمه کنگرههای زینتی عمارات
	cynocephalus U	[مجسمه حیوانی با بدن میمون و سری شبیه سگ]
	acrolithus U	[مجسمه ای که سر و دست و پای آن سنگی و بقیه چوبی است.]
	Liberty U	[مجسمه زن نماد آزادی که توسط هنرمندان فرانسوی ساخته شد.]
	figure head	مجسمه ای که بر دماغه کشتی نصب میکنند [رئیس پوشالی]
	corp U	[برآمدگی در مجسمه سازی سبک گوتیک به شکل برگ]
	corpe U	[برآمدگی در مجسمه سازی سبک گوتیک به شکل برگ]
	acrolith U	[مجسمه ای که سر و دست و پای آن سنگی و بقیه چوبی است.]
	open back U	[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
	laptop U	کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
	lapheld U	کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
	wellŠsuppose it is so U	خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
	His sculptures blend into nature as if they belonged there. U	مجسمه های او به طبیعت طوری آمیخته میشوند انگاری که آنها به آنجا تعلق دارند.
	Zel-i Sultan vase U	طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
	karachoph design U	لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
	Gigantic Order U	[شیوه ستون سازی توسکاری همراه با شیوه غول ستونی] [معماری]
	charges U	عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
	charge U	عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
	rool crush U	اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
	hex-column U	طرح ستونی شش وجهی [طرح سه ترنجی که بیشتر در قراچه آذربایجان و شیروان قفقاز بافته شده و متن اصلی آن را سه ترنج شش گوش در بر می گیرد.]
	cobb doglas production function U	ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
	criosphinx U	ابوالهول [مجسمه ابوالهول در مصر باستان]
	drills U	مته دستگاه مته ستونی
	drilled U	مته دستگاه مته ستونی
	drill U	مته دستگاه مته ستونی
	shaggy ugs U	فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
	denial U	تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
	denials U	تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
	double column vertical boring mill U	ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
	abbazzo U	مدل ساختمان مدل مجسمه
	imagery U	مجسمه سازی شبیه سازی
	armistise U	متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
	gini coefficient U	شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
	column grinder U	دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
	half length U	تصویر نیم تنه مجسمه نیم تنه
	Benedictines U	باشد
	incomplete flower U	کم باشد
	some one or other U	هر کس باشد
	Benedictine U	باشد
	custom's declaration U	باشد
	reflexively U	باشد
	admissibleness U	باشد
	at the owner's risk U	باشد
	admissibly U	باشد
	any old thing U	هر چه باشد
	hydroxide U	داشته باشد
	let it remain as it is U	بگذارید باشد
	whencesoever U	از هرجا که باشد
	whoso U	هر شخصی که باشد
	stet U	بگذارید باشد
	at most U	خیلی باشد
	let it be U	بگذارید باشد
	if he be U	اگر او باشد
	whosoever U	هر شخصی که باشد
	over crowding U	بیشتر باشد
	quantum sufficit U	چندان که بس باشد
	beit so U	چنین باشد
	be it so U	چنین باشد
	worksheet U	ی داشته باشد
	if any U	اگر باشد
	coute que coute U	بهربهاکه باشد
	keep your peck up U	دل داشته باشد
	strays U	که متوقف نشده باشد
	straying U	که متوقف نشده باشد
	he wished to be private U	می خواست در خلوت باشد
	stray U	که متوقف نشده باشد
	flocculence U	یا دسته پشم باشد
	as the case may be U	تاچه مورد باشد
	culpably U	چنانکه سزاوارسرزنش باشد