Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sea nettle
U
ستاره دریای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
double star
U
ستاره مزدوج ستاره دوتایی ستاره دوگانه
binary star
U
ستاره دوگانه ستاره دوتایی ستاره مزدوج
Lesghi star
U
ستاره لسگی
[این طرح را ستاره شاهسون نیز می نامند و در فرش های ترکیه و قفقاز و ایران بکار می رود. خود طرح از یک ستاره هشت وجهی با چهار فلش به سمت داخل تشکیل می گردد.]
Anatolia
U
منطقه آناتولی که بین دریای سیاه و دریای مدیترانه قرار داشته و یکی از مراکز عمده قالیبافی ترکی، کردی، ارمنی و یونانی است. بیشتر به بافت فرش با گره ترکی معروف بوده و به دوران سلجوقیان باز می گردد.
high sea
U
دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
dog star
U
ستاره شعرای یمانی ستاره کاروان کش
planets
U
ستاره سیار ستاره بخت
planet
U
ستاره سیار ستاره بخت
concentrator
U
وسیله ابتدایی شبکه که حاوی توپولوژی منط قی است و گره ها متصل اند ولی هر بازوی ستاره به عنوان حلقه فیریکی به وسیله ستاره وصل است
stelliform
U
ستاره وار ستاره وش
moderate sea
U
دریای معتدل
seaway
U
دریای متلاطم
mediterranean sea
U
دریای مدیترانه
aegean sea
U
دریای اژه
adriatic sea
U
دریای ادریانیک
smooth see
U
دریای ارام
territorial sea
U
دریای ساحلی
territorial sea
U
دریای داخلی
mare clausum
U
دریای بسته
blue water
U
دریای ازاد
the black sea
U
دریای سیاه
high sea
U
دریای ازاد
mare liberum
U
دریای ازاد
flat calm
U
دریای روغنی
dead sea
U
دریای لوط
rough sea
U
دریای خراب
sea fight
U
جنگ دریای
Oman
U
دریای عمان
high seas
U
دریای ازاد
pontic
U
شبیه دریای سیاه
pores
U
در دریای تفکرغوطه ور شدن
service squadron
U
قسمت خدمات دریای
Channel Islands
U
جزیرههای دریای مانش
pore
U
در دریای تفکرغوطه ور شدن
pontic
U
وابسته به دریای سیاه
solan
U
قاز دریای شمالی
closed sea
U
دریای غیر ازاد
atlantic
U
دریای محیط غربی
erythrean
U
وابسته به دریای قلزم
bathyal
U
مربوط به دریای عمیق
heavy sea
U
دریای خیلی خراب
gannet
U
غاز دریای شمالی
calm sea
U
دریای خیلی ارام
polynia
U
منطقه اب ازاد دریک دریای یخ
mediterranean sea
U
دریای روم بحر الروم
booby
U
نوعی قاز دریای شمالی
ship fever
U
طوفان سخت در دریای چین
polynya
U
منطقه اب ازاد دریک دریای یخ
typhoon
U
توفان سخت دریای چین گردباد
typhoons
U
توفان سخت دریای چین گردباد
snug down
U
امادگی قبل از ورود به دریای طوفانی
submarine
U
زیر دریای
[نظامی]
[علوم طبیعی]
submarine boat
U
زیر دریای
[نظامی]
[علوم طبیعی]
overland route
U
راه سفر به هندوستان از دریای مدیترانه
Latvia
U
جمهوری لتونی در کرانهی جنوبی دریای بالتیک
small craft warning
U
پرچم قرمز یا چراغ قرمزبعلامت باد شدید و دریای خطرناک
fire support station
U
نققه هدف اتش پشتیبانی دریایی ایستگاه اتش دریای
China denies militarizing South China Sea.
U
چین را تکذیب نظامی جنوب دریای چین است.
baltic
U
دریای بالتیک در شمال اروپا وابسته به بالتیک
flat
U
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest
U
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
mediterranean
U
وابسته بدریای مدیترانه دریای مدیترانه
stars
U
ستاره
stellar
U
پر ستاره
starred
U
ستاره
starless
U
بی ستاره
aster
U
ستاره
asterisks
U
ستاره
star
U
ستاره
asterisk
U
ستاره
star connection
U
اتصال ستاره
medusa
U
ستاره دریایی
lodestaror load
U
ستاره قطبی
lucifer
U
ستاره بامدادی
lunette
U
ستاره صغیر
star spangled
U
مزین به ستاره
star spangled
U
ستاره نشان
star finder
U
ستاره یاب
y voltage
U
ولتاژ ستاره
stelliform
U
بشکل ستاره
stellate
U
ستاره مانند
starlike
U
ستاره مانند
hesperus
U
ستاره شام
starlet
U
ستاره کوره
starlet
U
ستاره کوچک
lodestar
U
ستاره قطبی
star bit
U
بیت ستاره
star washer
واشر ستاره ای
loadstar
U
ستاره قطبی
star voltage
U
ولتاژ ستاره
hesper
U
ستاره مغرب
loadstar
U
ستاره راهنما
lodestar
U
ستاره راهنما
uranus
U
ستاره اورانوس
polestar
U
ستاره قطبی
planetesimal
U
کوچک ستاره
pulsating star
U
ستاره تپنده
y winding
U
اتصال ستاره
pluto
U
ستاره پلوتو
polaris
U
ستاره قطبی
proto star
U
پیش ستاره
polaris
U
ستاره جدی
rolling stone
<idiom>
U
ستاره سهیل
sabaism
U
ستاره پرستی
supergaint
U
ستاره ابرغول
moring star
U
ستاره بامداد
north star
U
ستاره شمالی
morning star
U
ستاره صبح
morning star
U
ستاره بامدادی
multiple star
U
ستاره چندگانه
neptune
U
ستاره نپتون
neutron star
U
ستاره نوترونی
north star
U
ستاره قطبی
nova
U
فانی ستاره
vesper
U
ستاره غروب
y connection
U
اتصال ستاره
y network
U
شبکه ستاره
georgium sidus
U
ستاره جرج
asterism
U
نشان ستاره
starfish
U
ستاره دریایی
comets
U
ستاره گیسودار
stellar
U
ستاره وار
stellar
U
شبیه ستاره
an infinitude of stars
U
تعدادنامحدودی ستاره
asterial
U
ستاره شکل
Jove
U
ستاره مشتری
asteroidal
U
مانند ستاره
astronavigation
U
ستاره نوردی
asterisks
U
نشان ستاره
companion
U
ستاره ندیم
mars
U
ستاره مریخ
astronomers
U
ستاره شناس
astronomer
U
ستاره شناس
Pole Star
U
ستاره قطبی
astral
U
شبیه ستاره
goat
U
ستاره جدی
goats
U
ستاره جدی
astrologer
U
ستاره شناس
astrologers
U
ستاره شناس
hexagram
U
ستاره شش وجهی
asterisk
U
نشان ستاره
astronmer
U
ستاره شناس
farsi be engilisi
U
ارایشگاه ستاره
d. star
U
ستاره جفتی
day star
U
ستاره بامداد
daystar
U
ستاره بامداد
pips
U
ستاره سردوش
shooting stars
U
ستاره ثاقب
dwarf star
U
ستاره کوتوله
shooting star
U
ستاره ثاقب
evening star
U
ستاره شامگاهی
finger fish
U
ستاره دریایی
sea pad
U
ستاره دریایی
fixed star
U
ستاره ثابت
gaint star
U
ستاره غول
asteroids
U
شبیه ستاره
asteroid
U
شبیه ستاره
comet
U
ستاره گیسودار
pipping
U
ستاره سردوش
camelopard
U
ستاره زرافه
cameleopardalis
U
ستاره زرافه
pip
U
ستاره سردوش
pipped
U
ستاره سردوش
stellular
U
شبیه ستاره کوچک
trigon
U
اجتماع سه ستاره باهم
trigon
U
سه حالتی ستاره سه تایی
astreated
U
تزئین شده با ستاره ها
venus
U
زن زیبا ستاره زهره
supergaint
U
ستاره فوق غول
syzygy
U
استقرارسه ستاره در خط مستقیم
the north star
U
ستاره قطبی یا شمالی
lucky star
<idiom>
U
ستاره بخت واقبال
asterisks
U
با ستاره نشان کردن
castors
U
ستاره اول دو پیکر
castor
U
ستاره اول دو پیکر
caster
U
ستاره اول دو پیکر
Dingbat
U
نوشتاری که حاوی ستاره
giant star
U
ستاره بزرگ و درخشان
he can read the sky
U
ستاره شناس است
stars
U
نشان ستاره اختر
starred
U
نشان ستاره اختر
medusoid
U
مانند ستاره دریایی
moring star
U
ستاره صبح ناهید
starlight
U
وابسته بنور ستاره
campaign star
U
نشان جنگی ستاره
bronze star medal
U
مدال ستاره برنز
all star
U
تیم تمام ستاره
all-star
U
تیم تمام ستاره
twinkling
U
چشمک زدن ستاره
receptor
U
ستاره مساعد گیرنده
stardom
U
ستاره شدن سینماوغیره
casters
U
ستاره اول دو پیکر
asterism
U
هر چیزی شبیه ستاره
receptors
U
ستاره مساعد گیرنده
asterisk
U
با ستاره نشان کردن
azimuth
U
ازیموت ستاره السمت
blazing star
U
ستاره دنباله دار
star
U
نشان ستاره اختر
stellify
U
بشکل ستاره دراوردن
asteroids
U
ستاره مانند ستارهای
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com