English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to animals U ساکن زمین
acre U برای سنجش زمین
acres U برای سنجش زمین
rain worm U ساکن زمین دنیوی
tromometer U الت سنجش زمین لرزههای جزئی
hyperborean U ساکن دورترین نقطه شمالی زمین بسیار سرد
geocentric system U دستگاه زمین مرکزی
earth leakage indicator U دستگاه نشاندهنده نشتی زمین
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
earth resistance meter U دستگاه اندازه گیری مقاومت زمین
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point U نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
topography U نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
hydrographer U نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile U موشک زمین به زمین
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
everglade U قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
He had a nast fall. U بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
lip key [دستگاه ثبت حرکات لب]
kymograph U دستگاه ثبت نوسانات یا حرکات موجی مانند نبض
cohesiometer U دستگاه سنجش چسبندگی خاک
piezometer U دستگاه سنجش شدت انفجار
ergograph U دستگاه سنجش قدرت کارعضلانی
exposure meter U دستگاه سنجش نوردهی نورسنج
standards U قسمت ساکن دستگاه
standard U قسمت ساکن دستگاه
surface to surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface-to-surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
earth's attraction U جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
raking U دستگاه سنجش خطای برد توپ
rakes U دستگاه سنجش خطای برد توپ
rake U دستگاه سنجش خطای برد توپ
acrometer U دستگاه سنجش وزن مخصوص روغن
double housing planner U دستگاه رنده با دو قسمت ساکن
housing U چارچوب قسمت ساکن دستگاه
situation indicator U دستگاه سنجش وضعیت دیدرادار و وسایل ناوبری
audiometer U دستگاه سنجش قوهء سامعه شنوایی سنج
stand U قسما ساکن دستگاه مقام نوردکاری
measuring technique U متد سنجش اسلوب سنجش فن سنجش فن اندازه گیری
tachistoscope U دستگاه تصویرافکنی سریع برای سنجش حافظه وتوجه
instrument for absolute measurement U دستگاه اندازه گیری برای سنجش مقادیر مطلق
double standard planer U دستگاه رنده با دو قسمت ساکن صفحه تراش استاندارددوبل
column grinder U دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
surface missile U موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
land U زمین
aerospace U جو زمین
earthing U زمین
extra terrestrial U زمین
soil U زمین
soiling U زمین
soils U زمین
ground U : زمین
rooter U زمین کن
ground U زمین
ground U کف زمین
acre U زمین
grazes U زمین
acres U زمین
this earthly round U زمین
ground [British] [floor] U کف زمین
floor U کف زمین
earth U زمین
cinder tracks U زمین دو
cinder track U زمین دو
earths U زمین
grazed U زمین
tellus U زمین
graze U زمین
grass roots U کف زمین
real estate U زمین
terrain U زمین
floor U کف زمین
floored U کف زمین
floors U کف زمین
field U زمین
fielded U زمین
domain U زمین
domains U زمین
ground line U خط زمین
globe U زمین
lackland U بی زمین
geodetically U زمین
ground surface U کف زمین
norland U زمین
land n U زمین
globes U زمین
fields U زمین
land measurer U زمین پیما
upland U زمین کوهستانی
upland U زمین بلند
uplands U زمین بلند
uplands U زمین کوهستانی
laird U صاحب زمین
borderlands U زمین سرحدی
borderland U زمین سرحدی
laigh U زمین پست
To dig the earth. U زمین را کندن
land alide U لغزش زمین
land capacity U کاراوری زمین
land grading U تسطیح زمین
lairds U صاحب زمین
land of promise U زمین موعود
land reclamation U ابادانی زمین
sidelines U خط کنار زمین
land tax U مالیات بر زمین
landed a U ملک زمین
lared of the covenant U زمین موعود
sidelined U خط کنار زمین
level land U زمین مسطح
sideline U خط کنار زمین
grounding U ایجاد زمین
grounding U زمین کردن
sidelining U خط کنار زمین
terrestrial U زمین خاکی
landward U بسوی زمین
basements U زیر زمین
basement U زیر زمین
land reclamation U عمران زمین
land restoration U بازسازی زمین
terrain U زمین عملیات
land tax U مالیات زمین
terrain U نوع زمین
terrain U زمین ناحیه
terrain U عوارض زمین
ground level U تراز زمین
mixed graze U توام زمین
fault U شکست زمین
landless U فاقد زمین
landlessness U فاقد زمین
palsy U زمین گیری
parkland U زمین پارک
smallholding U زمین کوچک
smallholdings U زمین کوچک
surface-to-air U زمین به هوا
landfalls U ریزش زمین
landfall U ریزش زمین
faulted U شکست زمین
faults U شکست زمین
grass U زمین چمن
permeable ground U زمین تراوا
permeable ground U تراوا زمین
zemindar U زمین دارZeland
cf U مرکز زمین
investigation of foundation conditions U شناسایی زمین پی
invalidism U زمین گیری
ground-to-air U زمین به هوا
parterre U در طول زمین
boggy U زمین باطلاقی
grasses U زمین چمن
field hockey U زمین هاکی
geological U زمین شناختی
floors U محدوده زمین
key terrain U زمین مهم
floored U محدوده زمین
paralytic disability U زمین گیری
floor U محدوده زمین
paralysis U زمین گیری
lacrosse field U زمین لاکراس
end U زمین حریف
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com