Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hyperborean
U
ساکن دورترین نقطه شمالی زمین بسیار سرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
farthest
U
دورترین نقطه
aboral
U
دورترین نقطه از جهان
outermost
U
از دورترین نقطه خارج
extreme
U
دورترین نقطه فزونی
soputheasternmost
U
در دورترین نقطه جنوب شرقی
tellurian
U
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
thule
U
اخرین نقطه شمالی مسکون دنیا
inductive earthing
U
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
outfield
U
محوطه زمین کریکت دورترین قسمت از توپزن کریکت
to animals
U
ساکن زمین
rain worm
U
ساکن زمین دنیوی
critical point
U
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
pudding
U
زمین بسیار خیس
puddings
U
زمین بسیار خیس
surface zero
U
نقطه صفر زمین
neutral earth
U
زمین کردن نقطه صفر
perigee
U
نزدیکترین نقطه مدار به کره زمین
epicentre
U
نقطه فهوروانتشارزمین لرزه درسطح زمین
epicentres
U
نقطه فهوروانتشارزمین لرزه درسطح زمین
departure end
U
نقطه شروع کنده شدن هواپیما از زمین
succeeding spot
U
نقطه بعدی که توپ باید انجابه زمین گذاشته شود
offset distance
U
مسافتی که نقطه صفر زمین از مرکز منطقه هدف دورباشد
Aurora Polaris
U
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
northern lights
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dancers
U
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dance
U
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris
U
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
northern dawn
U
سپیده شمالی فجر شمالی
beta librae
U
کفه شمالی زبانی شمالی
norther
U
شمالی باد سرد شمالی
aurora borealis
U
فجر شمالی سپیده شمالی
northern lights
U
سپیده شمالی فجر شمالی
check point
U
نقطه از پیش تعیین شدهای در سطح زمین برای کنترل حرکت رسانگرها یا پرتابه ها
point of fall
U
نقطه فرود گلوله به زمین به طور فرضی که با دهانه لوله در یک افق قرار دارد
junction
U
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junctions
U
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point
U
نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
furthermost
U
دورترین
furthest
U
دورترین
endmost
U
دورترین
lattermost
U
دورترین
ultimate
U
دورترین
farthest
U
دورترین
farmost
U
دورترین
farthermost
U
دورترین
hindmost
U
دورترین
utmost
U
دورترین
northen america nebula
U
ابری امریکای شمالی سحابی امریکای شمالی
vlsi
U
مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
plan range
U
در شناسایی از روی عکس هوای فاصله افقی بین نقطه پای عمود هواپیما تا شیئی که روی زمین قرار گرفته است
infinity
U
حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد
super-
U
کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع
the utmost limits
U
دورترین منتهای کوشش
the back of beyond
U
دورترین گوشه جهان
northernmost
U
دورترین محل در شمال
anti-
U
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
control point
U
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
land's end
U
دماغهای که در دورترین قسمت باختر انگلستان واقع است
ultra high frequency
U
بسامد بسیار بسیار زیاد
u.h.f.
U
بسامد بسیار بسیار زیاد
foot spot
نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
pull up point
U
نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
triple point
U
نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
picture point
U
نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
bearing
U
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
ti;me to go
U
زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
cray
U
نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
pointillism
U
شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
line of vision
U
خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
switching
U
مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
free drop
U
برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
zeros
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
load point
U
نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
approaches
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
mark
U
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
azimuth
U
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
approach
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
marks
U
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
approached
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
quartz clock
U
بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
pyramid spot
U
نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
crossing points
U
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
flash point
U
نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing point
U
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
holding point
U
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point
U
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
state-of-the-art
U
بسیار پیشرفته یا از نظر تکنیکی بسیار پیشرفته
ground return
U
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clown
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge
U
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowned
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
pancake
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules
U
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
center field
U
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
geotaxis
U
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
pancakes
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
frost heave
U
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus
U
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
boreal
U
شمالی
Nordic
U
شمالی
norland
U
شمالی
northern
U
شمالی
north
U
شمالی
northerly
U
شمالی
arctic
U
شمالی
nap of the earth
U
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john
U
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
off side
U
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
boreas
U
باد شمالی
kingduck
U
قوی شمالی
northwards
U
قسمت شمالی
nordic council
U
شورای شمالی
north country
U
انگلستان شمالی
north star
U
ستاره شمالی
northern dawn
U
شفق شمالی
papoose
U
درامریکای شمالی
this line lies north
U
این خط شمالی
herring gull
U
گاکی شمالی
herring gulls
U
گاکی شمالی
first world
U
امریکای شمالی
Northern Ireland
U
ایرلند شمالی
foumart
U
گربه شمالی
Upper Volta
U
ولتای شمالی
eider
U
قوی شمالی
eider
U
مرغابی شمالی
kiffa borealis
U
کفه شمالی
aurora borealis
U
شفق شمالی
corona borealis
U
اکلیل شمالی
coronae borealis
U
اکلیل شمالی
kingduck
U
مرغابی شمالی
moose
U
گوزن شمالی
elks
U
گوزن شمالی
northward
U
قسمت شمالی
elk
U
گوزن شمالی
geognosy
U
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
to break up
U
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
solan
U
قاز دریای شمالی
the north star
U
ستاره قطبی یا شمالی
caribous
U
گوزن امریکای شمالی
caribous
U
گوزن امریکایی شمالی
caribou
U
گوزن امریکای شمالی
tho
U
اهل تونکن شمالی
caribou
U
گوزن امریکایی شمالی
northwardly
U
بطرف شمال شمالی
northern lights
U
نور فجر شمالی
cygni
U
طایر صلیب شمالی
yankee doodle
U
سرباز شمالی امریکا
NI
U
مخفف ایرلند شمالی
cariboo
U
گوزن امریکایی شمالی
malamute
U
سگ سورتمه کش امریکای شمالی
cygnus
U
طایر صلیب شمالی
zeta coronae borealis
U
زتا- اکلیل شمالی
margarita
U
الفا- اکلیل شمالی
junco
U
سهره امریکای شمالی
auroral
U
مربوط به نور شمالی
aurorean
U
مربوط به نور شمالی
malemute
U
سگ سورتمه کش امریکای شمالی
niagaranexus
U
رودخانهای درامریکای شمالی
niagara nexus
U
رودخانهای درامریکای شمالی
alpha coronae borealis
U
الفا- اکلیل شمالی
gannet
U
غاز دریای شمالی
perelotok
U
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
rolling terrain
U
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeant
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeants
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx
U
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
horseweed
U
خزه معمولی امریکای شمالی
Gospel side
U
[قسمت شمالی محراب یا کلیسا]
mockingbird
U
مرغ مقلد امریکای شمالی
copperlndian
U
سرخ پوست امریکای شمالی
kiffa borealis
U
زبان شمالی بتا- میزان
redskins
U
سرخ پوست امریکای شمالی
coyotes
U
گرگ صحرایی امریکای شمالی
saddle tree
U
یکجورگل لاله درامریکای شمالی
passenger pigeon
U
کبوتر وحشی امریکای شمالی
coyote
U
گرگ صحرایی امریکای شمالی
lynx
U
وشق صورت فلکی شمالی
lynxes
U
وشق صورت فلکی شمالی
redskin
U
سرخ پوست امریکای شمالی
boreal forest
U
جنگل سوزنی برگ شمالی
ice-foot
U
[دیواره یخ در کنار نواحی شمالی]
north atlantic treaty organization (nato
U
سازمان پیمان اتلانتیک شمالی
massasauge
U
مار زنگی امریکای شمالی
booby
U
نوعی قاز دریای شمالی
punctuation mark
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation marks
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
litter relay point
U
نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
mallemuck
U
مرغ طوفان اقیانوس منجمد شمالی
tarheel
U
اهل استان کارولینای شمالی امریکا
musk rat
U
موش ابی امریکایی شمالی کرموش
casbah
U
محله بومیهای شهرهای شمالی افریقا
musquash
U
موش ابی امریکایی شمالی کرموش
eiderdown
U
پرنرمی که از مرغابی شمالی بدست می اید
eider down
U
پرنرمی که ازمرغابی شمالی بدست میاید
eiderdowns
U
پرنرمی که از مرغابی شمالی بدست می اید
covenant runing with land
U
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com