English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Antipodes U ساکنین نقاط متقاطردر روی زمین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
antipole U ساکنین نقاط متقاطر در روی زمین
antipodal U مربوط به ساکنین ینگی دنیا واقع در طرف مقابل زمین مستقیما
critical point U نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
infield U نقاط توپگیری در زمین کریکت
vertical control U کنترل ارتفاع نقاط اندازه گیری تراز وارتفاع نقاط
gridding U محدودیت ساختمان یک تصویرگرافیکی که مستلزم افتادن نقاط پایانی خطوط روی نقاط شبکه است
citizenship U ساکنین
dwellers U ساکنین
citizenry U ساکنین
indo chinese U ساکنین هندوچین
residents of tehran U ساکنین تهران
populace U ساکنین یک محل
townships U ساکنین قصبه یاشهرستان
township U ساکنین قصبه یاشهرستان
polar plot U روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
over crowding U تعداد ساکنین از میزانی که قانون مسکن مقرر داشته است
trig list U لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
field control U نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
triads U نقاط سه قلو
trios U نقاط سه قلو
interactional points U نقاط تماس
trio U نقاط سه قلو
at all points U در همه نقاط
triad U نقاط سه قلو
key points U نقاط مهم
lagrangian points U نقاط لاگرانژی
interactional points U نقاط تلاقی
keop soo U نقاط حساس
keop soo U نقاط مرگ
key points U نقاط حساس
isodose rate U خط نقاط متحدالدوز
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
apparent horizon U افق حقیقی نقاط
geodetic control U نقاط کنترل ژئودزی
primary masses U نقاط مادی اولیه
isoheyt U خط شاخص نقاط هم باران
kyusho U نقاط حساس بدن
isothermal U نقاط هم حرارت اب دریا
shoals U نقاط کم عمق دریا
trig point U نقاط مثلث بندی
shoal U نقاط کم عمق دریا
vital points U نقاط حساس بدن
coordinate code U رمز مختصات نقاط
form line U خط بین نقاط هم ارتفاع
dapple U چیزی با نقاط رنگارنگ
plot U ثبت مسیریا نقاط
plotted U ثبت مسیریا نقاط
pin point U تعیین دقیق نقاط
coordinates U طول و عرض نقاط
plots U ثبت مسیریا نقاط
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
differential leveling U تعیین اختلاف تراز نقاط
plots U بردن نقاط روی طرح
isogrive U خط میزان منحنی نقاط هم ثقل
network U اتصال نقاط شبکه به یکدیگر
plot U بردن نقاط روی طرح
graphic U به صورت تصاویر و نقاط و نه متن
interactive U نقاط توقف را تنظیم کند
isopleth U نقاط هم ارتفاع موج دریا
plotted U بردن نقاط روی طرح
isodose rate U خط نقاط هم دوز تشعشع اتمی
floating mark U نقاط ایستگاه برجسته بینی
isoclinal U خط نقاط متحدالفشارمغناطیسی روی نقشه
floating mark U نقاط مواج عکس هوایی
networks U اتصال نقاط شبکه به یکدیگر
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
isobare U خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
infill U نقاط کشیده شده روی نقشه
isogonic line U خط میزان منحنی نقاط متحدالانحراف مغناطیسی
geodetic control U نقاط کنترل نقشه برداری عمومی
matrix U الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
whistle stop U در نقاط مختلف از مردم دیدارکوتاهی نمودن
zenith U اوج محور قائم بر افق نقاط
multipass overlap U بنابراین نقاط کمتر به نظر می آیند
matrixes U الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
jabiru U لک لک ابزی نقاط گرم و معتدل امریکا
whistle-stop U در نقاط مختلف از مردم دیدارکوتاهی نمودن
isobar U خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
isobars U خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
exact location U تعیین کردن محل دقیق نقاط
geong gyuk U نقاط حمله و دفاع کننده تکواندو
nexus U نقاط اتصال بین واحدها در شبکه
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
all points addressable graphics U نگاره سازی نشان دهی به همه نقاط
radial line plot U روش تعیین محل نقاط بااخراج اشعه
vital point U حرکت غیرمجاز ضربه به نقاط حساس بدن
radiolocation U تعیین محل نقاط با استفاده ازامواج رادیویی
irredentism U سیاست اعاده نقاط ایتالیایی زبان بایتالیا
isogrive U خط اتصال نقاط متحدالنیروی ثقل روی نقشه
remaining velocity U سرعت گلوله در نقاط مختلف مسیر حرکت
bird's eye perspective U پرسپکتیو اجسامی که از نقاط دور دیده میشوند
quadrantal points U نقاط یا قطبهای دستگاه جهت یابی هواپیما
planimetric U نقشهای که فقط فواصل افقی نقاط رانشان میدهد
isogonal U خط میزان منحنی نقاط متحدالانحراف مغناطیسی روی نقشه
rise and fall U تعیین پستی و بلندی نقاط نسبت به سطح مبنا
set U معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
centred U محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
offset method U روش استفاده از خط سری درنشان دادن نقاط روی نقشه
centre U محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
centers U محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
sets U معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
dot pitch U فاصله میلیمتری میان نقاط منفرد روی یک صفحه نمایش
fittest U محاسبه منحنی ای که تقریباگ تعداد نقاط یا داده را تقریب می زند
setting up U معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
centered U محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
fit U محاسبه منحنی ای که تقریباگ تعداد نقاط یا داده را تقریب می زند
fits U محاسبه منحنی ای که تقریباگ تعداد نقاط یا داده را تقریب می زند
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
topography U نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
inks U چاپگر کامپیوتر که رشتهای از نقاط جوهری با بار الکتریکی را به کاغذ می فرستد
ink U چاپگر کامپیوتر که رشتهای از نقاط جوهری با بار الکتریکی را به کاغذ می فرستد
booked U اصول متداول یک ورزش اگاهی در مورد نقاط قوت وضعف حریف
book U اصول متداول یک ورزش اگاهی در مورد نقاط قوت وضعف حریف
books U اصول متداول یک ورزش اگاهی در مورد نقاط قوت وضعف حریف
set U نقاط تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab می ایستد
mosaic U حرف نمایشی در سیستمهای ویدیویی که از نقاط کوچک تشکیل شده است
sets U نقاط تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab می ایستد
plotting U ثبت یا رسم مسیر حرکت بردن نقاط روی طرح یانقشه
isotherm U خطی که نقاط دارای گرمای متوسط سالیانه مساوی رانشان میدهد
setting up U نقاط تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab می ایستد
graphs U نمودار نمایش رابط ه بین دو یا چند متغیر به صورت خط یا مجموعهای نقاط
cabling U نموداری که محل کابلها را در یک اداره نشان میدهد از جمله نقاط اتصال را
graph U نمودار نمایش رابط ه بین دو یا چند متغیر به صورت خط یا مجموعهای نقاط
papered U کاغذ طولانی که داده روی آن ضبط میشود به صورت نقاط پانچ شده
tabbing U تنظیم یک ستون از اعداد به طوری که نقاط دهدهی عمودی قرار گرفته اند
paper U کاغذ طولانی که داده روی آن ضبط میشود به صورت نقاط پانچ شده
enterprise U سازمانی که کار یا گروهی ازکارهای مربوط به سایر نقاط جهان را انجام میدهد
enterprises U سازمانی که کار یا گروهی ازکارهای مربوط به سایر نقاط جهان را انجام میدهد
phosphor U نقاط مجزای فسفر قرمز و سبز و آبی روی صفحه نمایش CRT
isallobaric U خط فرضی که نقاط دارای فشار جوی مساوی در زمان معینی رانشان میدهد
isallobar U خط فرضی که نقاط دارای فشار جوی مساوی در زمان معینی رانشان میدهد
redundancy U اتصالات اضافی بین نقاط که امکان ادامه عملیات در حین خرابی میدهد
cases U دستور برنامه نویسی که به نقاط مختلف جهش میکند بر حسب مقدار داده
curve fitting U روش ریاضی برای پیدا کردن یک فرمول که نمایشگرمجموعهای از نقاط داده میباشد
case U دستور برنامه نویسی که به نقاط مختلف جهش میکند بر حسب مقدار داده
hypsographic map U نقشههای عوارض نمایی که ارتفاع نقاط در ان از سطح دریا تعیین شده است
papering U کاغذ طولانی که داده روی آن ضبط میشود به صورت نقاط پانچ شده
enhances U حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
redundancies U اتصالات اضافی بین نقاط که امکان ادامه عملیات در حین خرابی میدهد
enhanced U حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
graticule ticks U نقاط تقاطع خطوط شبکه بندی نصف النهارات و مدارات روی نقشه
acupressure U روش تسکین درد و درمان بیماری از طریق فشار نقاط خاصی از بدن
enhance U حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
airbrush U یک ابزار نقاشی که الگوهای نامنظم از نقاط را ایجاد میکند مانند اسپری مکانیکی
papers U کاغذ طولانی که داده روی آن ضبط میشود به صورت نقاط پانچ شده
enhancing U حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
hydrographer U نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile U موشک زمین به زمین
needled U سوزن نازک آهنی روی چاپگر matrix-dot که یکی از نقاط را چاپ می گیرد
decimals U تنظیم یک ستون از داده به طوری که نقاط دهدی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند
input/output U ارسال و دریافت داده بین کامپیوتر و رسانه جانبی و نقاط دیگر خارج سیستم
decimal U تنظیم یک ستون از داده به طوری که نقاط دهدی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند
tabulation U نقاط تنظیم در امتداد یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab متوقف میشود
needle U سوزن نازک آهنی روی چاپگر matrix-dot که یکی از نقاط را چاپ می گیرد
grids U الگوها یا خط وطی که روی صفحه نشان داده شده اند و محدوده به نقاط هستند
needling U سوزن نازک آهنی روی چاپگر matrix-dot که یکی از نقاط را چاپ می گیرد
grid U الگوها یا خط وطی که روی صفحه نشان داده شده اند و محدوده به نقاط هستند
needles U سوزن نازک آهنی روی چاپگر matrix-dot که یکی از نقاط را چاپ می گیرد
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
matrix U الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد
black matrix U صفحه تصویر CRT که نقاط فسفری اطراف رنگ سیاه هستند تا شدت را بیشتر کنند
matrixes U الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com