Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
concourse
U
سالن اصلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
VL bus
U
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL local bus
U
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
amphitheater
U
سالن
coliseum
U
سالن
gallery
U
سرسرا سالن
beauty salon
U
سالن زیبایی
basilica
U
سالن درازومستطیل
basilicas
U
سالن درازومستطیل
living room
U
سالن نشیمن
salon
U
سالن زیبایی
arrival hall
U
سالن ورود
colosseum
U
سالن بزرگ
mass hall
U
سالن غذاخوری
mass hall
U
سالن نهارخوری
drawing room
U
سالن پذیرایی
galleries
U
سرسرا سالن
lobby
U
سالن انتظار
lobbies
U
سالن انتظار
lobbied
U
سالن انتظار
living rooms
U
سالن نشیمن
mess
U
سالن غذاخوری
messes
U
سالن غذاخوری
salons
U
سالن زیبایی
gym
U
سالن ژیمناستیک
ballrooms
U
سالن رقص
showroom
U
سالن نمایشگاه
ballroom
U
سالن رقص
music halls
U
سالن موسیقی
music hall
U
سالن موسیقی
showrooms
U
سالن نمایشگاه
drawing rooms
U
سالن پذیرایی
arrival hall
U
سالن ورود
gyms
U
سالن ژیمناستیک
lyceum
U
سالن بحث
astrodome
U
سالن رسد خانه
beauty shop
U
سالن ارایش وزیبایی
dojang
U
سالن تمرین تکواندو
lobbied
U
سالن هتل و مهمانخانه
lobbies
U
سالن هتل و مهمانخانه
lobby
U
سالن هتل و مهمانخانه
departure hall
U
سالن ترک کردن
court tennis
U
تنیس داخل سالن
dramshop
U
سالن مشروب فروشی
lyceum
U
سالن سخنرانی عمومی
amusement arcade
U
سالن بازیهای الکترونیکی
saloon car
U
واگن سالن دار
parlor car
U
سالن استراحت قطار
refectory
U
سالن ناهار خوری
officer's mess
U
سالن غذاخوری افسران
wardroom
U
سالن بیماران بیمارستان
saloon
U
سالن زیبایی رستوران
saloons
U
سالن زیبایی رستوران
refectories
U
سالن ناهار خوری
indoor soccer
U
فوتبال داخل سالن
mastered
U
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master data file
U
پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
master
U
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
masters
U
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
acciaccatura
U
نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
basilica
U
کلیساهایی که سالن دراز دارند
basilicas
U
کلیساهایی که سالن دراز دارند
The hall has three exits.
U
سالن دارای سه خروجی است.
valhalla
U
سالن پذیرایی خدای اودین
parlormaid
U
کلفت یاپیشخدمت سالن پذیرایی
on board
U
که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
lounge car
U
قطار دارای سالن استراحت وتفریح
naves
U
سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
nave
U
سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
mess hall
U
سالن غذا خوری سرباز خانه
Is there a beauty salon in the hotel?
U
آیا سالن زیبایی در هتل هست؟
lounger
U
کسیکه در نیمکت یا در سالن انتظار استراحت میکند
first generation computer
U
کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
initial reserves
U
ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
generation
U
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
generations
U
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
main guard
U
نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
staple
U
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
prototypic
U
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
prototypal
U
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
stapled
U
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapling
U
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
pullman car
U
واگن سالن دار که جای خواب نیز دارد
plateform
U
بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی بنیاد یا اساس چیزی
gatecrasher
U
کسیکه بدون بلیط یا پرداخت ورودیه داخل سالن شدهاست
gatecrashers
U
کسیکه بدون بلیط یا پرداخت ورودیه داخل سالن شدهاست
mainstays
U
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstay
U
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis
U
[واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
master file
U
فایل اصلی پرونده اصلی
base unit
U
یکای اصلی واحد اصلی
fundamental unit
U
یکای اصلی واحد اصلی
base camp
U
پایگاه اصلی کمپ اصلی
expansion slots
U
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
matter
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matters
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM
U
سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
external
U
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
externals
U
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant
U
یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
FEP
U
پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
lounged
U
اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounging
U
اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounge
U
اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounges
U
اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
dining facility
U
ساختمان ناهارخوری قسمت ناهارخوری سالن نهارخوری
pilot tunnel
U
تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
bodies
U
1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
authentic document
U
اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
body
U
1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
source
U
1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
Open-plan
<adj.>
U
سالن باز، محوطه وسیع، ساختمانی که هرطبقه آن فقط دارای یک محوطه وسیع است و اتاق ندارد
standby
U
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standbys
U
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
echo check
U
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
master compass
U
قطبنمای الکتریکی اصلی قطبنمای اصلی
input/output
U
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
room-sized rug
U
فرش های ایرانی
[فرش های درباری]
[بافت این فرش ها که برای مفروش کردن تالارها و سالن های بزرگ استفاده می شود در ایران در اواخر قرن دوازدهم رواج یافت. بیشتر مشتریان کشورهای حوزه خلیج فارس و اروپایی اند.]
main stem
U
خط اصلی
arches
U
اصلی
parent
U
اصلی
inherent
U
اصلی
arch-
U
اصلی
head
U
اصلی
native code
U
کد اصلی
mastered
U
اصلی
organic
U
اصلی
arch
U
اصلی
masters
U
اصلی
master
U
اصلی
text
U
اصلی
texts
U
اصلی
germinal
U
اصلی
essentials
U
اصلی
essential
U
اصلی
elemental
U
اصلی
fundamental
U
اصلی
normative
U
اصلی
elementary
U
اصلی
functional
U
اصلی
primal
U
اصلی
primitive
U
اصلی
intrinsic
U
اصلی
principle
U
اصلی
aboriginals
U
اصلی
aboriginal
U
اصلی
primarily
U
اصلی
main lines
U
خط اصلی
main line
U
خط اصلی
seminal
U
اصلی
quintessential
U
اصلی
first-hand
U
اصلی
primordial
U
اصلی
primary
U
اصلی
initials
U
اصلی
initialling
U
اصلی
initialled
U
اصلی
immanent
U
اصلی
ingrown
U
اصلی
isogeny
U
هم اصلی
line link
U
خط اصلی
main attack
U
تک اصلی
main
U
خط اصلی
main
<adj.>
U
اصلی
main deck
U
پل اصلی
fundametal
U
اصلی
firsthand
U
اصلی
principal
U
اصلی
initialing
U
اصلی
initialed
U
اصلی
elementarily
U
اصلی
initial
U
اصلی
trunks
U
خط اصلی
trunk
U
خط اصلی
principals
U
اصلی
main door
U
در اصلی
mainlining
U
اصلی
mainlining
U
خط اصلی
originals
U
اصلی
proto
U
اصلی
mainline
U
خط اصلی
major
U
اصلی
mainlines
U
خط اصلی
mainlined
U
اصلی
primed
U
اصلی
mainline
U
اصلی
radicals
U
اصلی
cardinal
U
اصلی
original
U
اصلی
majoring
U
اصلی
prime
U
اصلی
mainlined
U
خط اصلی
primes
U
اصلی
majored
U
اصلی
substantive
[essential]
<adj.>
U
اصلی
quintessential
<adj.>
U
اصلی
basics
U
اصلی
basic
U
اصلی
rudimental
U
اصلی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com