Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 125 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
All right?
U
سالم هستی؟
Is everything all right?
U
سالم هستی؟
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
levy in mess
U
نام نویسی از مردمان سالم برای جنگ بسیج مردمان سالم به طور اجباری
Sound mind in a sound body.
<proverb>
U
عقل سالم در بدن سالم.
being
U
هستی
reality
U
هستی
existence
U
هستی
realities
U
هستی
existences
U
هستی
esse
U
هستی
thou art
U
تو هستی
essence
U
هستی
existential
U
مربوط به هستی
Are you hungry?
U
تو گرسنه هستی؟
to call into being
U
هستی دادن
to give being to
U
هستی بخشیدن
vivifier
U
هستی بخش
ontology
U
هستی شناسی
extant
U
دارای هستی
ingenerate
U
هستی دادن
individuum
U
هستی مطلق
ens
U
هستی مطلق
What are you waiting for ?
U
معطل چه هستی ؟
corporality
U
هستی جسمانی تن
ontologist
U
هستی شناس
to bring existence
U
هستی دادن
existentialism
U
هستی گرایی
realities
U
هستی اصلیت
reality
U
هستی اصلیت
objectivity
U
هستی واقعیت
inesse
U
دارای هستی واقعی
individuum
U
هستی تجزیه ناپذیر
raw deal
<idiom>
U
آخر خط ،پایان هستی
cosmic
U
مربوط بعالم هستی
cosmic
U
مربوط به عالم هستی
antitheist
U
منکر هستی خدا
ontological
U
وابسته به هستی شناسی
substantively
U
با داشتن هستی جداگانه
pre existence
U
هستی از پیش ازلیت
soundest
U
سالم
soundable
U
سالم
wells
U
سالم
healthy
U
سالم
healthiest
U
سالم
sound
U
سالم
healthful
U
سالم
in a good state of health
U
سالم
sicker
U
سالم
out of the wood
U
سالم
sounded
U
سالم
sounds
U
سالم
lucid
U
سالم
safes
U
سالم
scot-free
U
سالم
safer
U
سالم
valid
U
سالم
hale
U
سالم
pert
U
سالم
safest
U
سالم
healthier
U
سالم
well
U
سالم
intact
U
سالم
whole
U
سالم
safe
U
سالم
scot free
U
سالم
salubrious
U
سالم
You are stll a child in her eyes.
U
به چشم اوهنوز یک بچه هستی
Are you still on the line?
U
هنوز پشت تلفن هستی؟
I want to swim ,are you on ?
U
اهلش هستی شنا کنیم ؟
atheistical
U
مبنی برانکار هستی خدا
nirvanas
U
پیوستن به کل هستی خشنودی مطلق
being
U
زمان حال فعل be to هستی
nirvana
U
پیوستن به کل هستی خشنودی مطلق
unclean
U
غیر سالم
A healthy recreation . Good clean fun.
U
تفریحات سالم
ablebodied
<adj.>
U
سالم و تندرست
intact
U
سالم کامل
salutary
U
سالم ومغذی
halely
U
بطور سالم
clear timber
U
چوب سالم
health foods
U
غذای سالم
health food
U
غذای سالم
syntropy
U
پیوند سالم
healthily
U
بطور سالم
wholesomeness
U
سالم و بی خطر
sane
U
سالم معقول
with a whole skin
U
پی گزند سالم
saner
U
سالم معقول
sanest
U
سالم معقول
sound money
U
پول سالم
wholesome
U
سالم و بی خطر
unhealthy
U
غیر سالم بیمار
soundly
U
بطور صحیح و سالم
compos mentis
U
دارای عقل سالم
survived
<past-p.>
U
جان سالم به در بردن
bonnily
U
بطور سالم وخوشحال
wooden bomb
U
بمب سالم و بادوام
wholesore
U
گوارا سالم سودمند
peart
U
سالم وبا روح
wooden round
U
گلوله سالم و بادوام
to ride out
U
سالم بیرون رفتن از
In good condition (health).
U
سالم وبی عیب
incorrupt
U
سالم کردن درستکارکردن
unsullied
U
مسموم نشده-سالم
Good wholesome food .
U
غذای سالم وکامل
Very funny ! Ha , ha , ha !
U
یخ کنی ( خیلی لوس وبی مزه هستی )
well balanced
U
سالم سلیم موزون باقرینه
well-balanced
U
سالم سلیم موزون باقرینه
embonpoint
U
دارای مزاج سالم و خوب
To be sound in wind and limb.
U
جسما" سالم وقوی بودن
Are you still around?
U
هنوز هستی ؟
[مانند پشت تلفن یا درچت اینترنت]
I'm still not quite sure how good you are.
U
من هنوز هم نمی دونم که تو واقعا چقدر خوب هستی.
Let's see how much you can take.
<idiom>
U
ببینیم چند مرد حلاج هستی.
[اصطلاح روزمره]
It remained intact.
U
سالم ودست نخورده باقی مانده
duration
U
مدت زمانی که چیزی سالم می ماند
sound
[arguments, data, figures]
<adj.>
U
درست
[بی عیب ]
[سالم ]
[استدلال . داده ها . اعداد]
I appreciate your concern, but I'm fine.
U
خیلی سپاسگذارم از اینکه دلواپس هستی اما من حالم خوب است.
you do not seem well
U
گویا حالتان خوش نیست سالم بنظر نمیایید
return to base
U
بازگشت هواپیما به پایگاه به طور سالم هواپیمای بازگشتی
metagnosticism
U
عقیده باینکه اثبات هستی خدااز گنجایش علم بشر بیرون است
demands of providing healthy living and working conditions
U
خواسته هایی از فراهم نمودن شرایط زندگی و کار سالم
homeopathy
U
معالجه امراض بوسیله تجویزدارویی که دراشخاص سالم علائم ان مرض را بوجوداورد
Sophrosyne
U
وضعیت سالم ذهن توصیف شده با خویشتنداری اعتدال و آگاهی عمیق از نفس حقیقی که به شادی واقعی منجر میشود
usura maritima
U
دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
xmodem
U
یک پروتکل انتقال فایل غیرهمزمان برای کامپیوترهای شخصی که انتقال سالم فایل ها را از طریق سیستم تلفن اسان تر می سازد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com