Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 110 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
steel framed structured
U
سازه فولادی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
construct
U
سازه
frame
U
سازه
factor
U
سازه
factors
U
سازه
structuring
U
سازه
constructed
U
سازه
constructing
U
سازه
constructs
U
سازه
structure
U
سازه
structures
U
سازه
positive element
U
سازه مثبت
heating unit
U
سازه گرمساز
picture element
U
سازه تصویر
negative element
U
سازه منفی
hypothetical construct
U
سازه فرضی
concrete structure
U
سازه بتنی
construct validity
U
اعتبار سازه
factor of safety
U
سازه ابیمی
element area
U
سازه تصویر
element
U
سازه برقی
internal structure
U
سازه داخلی
eye-catcher
U
سازه تزئینی
elements
U
سازه برقی
structrual engineering industry
U
صنعت سازه
sextette
U
نغمه شش سازه یا شش اوازه
constituents
U
سازه تشکیل دهنده
constituent
U
سازه تشکیل دهنده
cellular structure
U
ساختارسلولی سازه سلولی
ecological factor
U
سازه بوم شناختی
sextets
U
نغمه شش سازه یا شش اوازه
frame partition
U
جداگر سازه دار
sextet
U
نغمه شش سازه یا شش اوازه
bionic
U
وابسته به زیست سازه شناسی
crystalline structure
U
سازه بلوری ساختمان کریستالی
steel dam
U
سد فولادی
distortion
U
تغییرات ناخواسته شکل یک جسم یا یک سازه
distortions
U
تغییرات ناخواسته شکل یک جسم یا یک سازه
flexible steel wire rope
U
طناب فولادی خم شو
steeliness
U
خاصیت فولادی
steel wire rope
U
طناب فولادی
steel square
U
گونیای فولادی
steel pipe
U
لوله فولادی
steel jacket
U
پوشش فولادی
steel industries
U
صنایع فولادی
steel wire
U
سیم فولادی
steel framed structured
U
ساختمان فولادی
steel facing membrane
U
پرده فولادی
steel construction
U
ساختمان فولادی
steel chimmey
U
دودکش فولادی
steel sheet
U
ورق فولادی
steel cap
U
کلاه فولادی
steelblue
<adj.>
<noun>
U
آبی فولادی
gratings
U
شبکه فولادی
cogged ingot
U
شمشه فولادی
cogged ingot
U
شمش فولادی
steel band
U
نوار فولادی
steel bands
U
نوار فولادی
armature
U
میله فولادی
grating
U
شبکه فولادی
steel sheet piling
U
سپرکوبی فولادی
pile planking
U
دیوار سپر فولادی
high carbon steel
U
فولادی با میزان کربن 5/0%تا 50/1%
reinforced concrete carcase
U
اسکلت بتن فولادی
reinforced concrete construction
U
ساختمان بتن فولادی
reinforced concrete pipe
U
لوله بتن فولادی
rolled steel joist
U
تیرچه فولادی نوردشده
gussets
U
صفحه فولادی اتصال
building steel lathing
U
بافت ساختمان فولادی
extra special flexible wire rope
U
طناب فولادی ویژه
flexible mild steel wire rope
U
طناب فولادی نرم
tubular steel scaffold
U
داربست لولهای فولادی
gusset
U
صفحه فولادی اتصال
steel blue
U
رنگ ابی فولادی
steel casting
U
پروفیل فولادی ریخته گری
styluses
U
قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
stylus
U
قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
high quality sheet steel
U
ورق فولادی با کیفیت خوب
styli
U
قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
stilus
U
قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
stand
U
بستهای فولادی کورهای بلند
sheet pile
U
سپر فولادی برای ساختمانهای ابی
concrete steel
U
سلاح یا میله فولادی بتن ارماتور
capel
U
سرپوش فلزی انتهای کابلهای فولادی
rolling
U
نیمرخهای فولادی را با عمل نورد تهیه میکنند
billets
U
دال فولادی جهت اتقال نیروبه شبکه یا کف پی
billeting
U
دال فولادی جهت اتقال نیروبه شبکه یا کف پی
tempered steel
U
فولادی که درگرما عمل اورده شده باشد
billeted
U
دال فولادی جهت اتقال نیروبه شبکه یا کف پی
billet
U
دال فولادی جهت اتقال نیروبه شبکه یا کف پی
hawsers
U
طناب فولادی مخصوص نگاهداشتن کشتی در حوضچه
hawser
U
طناب فولادی مخصوص نگاهداشتن کشتی در حوضچه
beryllium
U
فلز بریلیوم بعلامت Beبرنگ خاکستری فولادی
landing wires
U
سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود
knuckle sprue
U
استخوانهای ریخته گری-فولادی که در داخل کانالهاباقی می ماند
jig
U
اسباب فولادی که با هدایت ان مته و سوهان را به کار می برند
jigs
U
اسباب فولادی که با هدایت ان مته و سوهان را به کار می برند
Cinoiserie
U
[سبک معماری اروپایی از هنر سازه های چینی که اولین بار در قرن هفدهم میلادی استفاده شد.]
reed valve
U
شیری متشکل از ورقه فولادی نازکی که جریان یکطرفه سیال را سبب میشود
bed plate
U
پایه یا شاسی فولادی پیش ساخته که به عنوان فونداسیون به کار برده میشود
carburizing
U
گرم کردن قطعات فولادی ماشین شده در اتمسفر قوی از گازهای هیدروکربن
internal wrenching bolt
U
پیچ فولادی بسیار مقاومی که سر ان دارای فرورفتگی شش گوشی برای جا گرفتن اچارالن میباشد
cyaniding
U
سخت گردانی سطح قطعات فولادی با غوطه ورسازی انهادر حمام نمکهای سیانید
baseplate
U
پایه فولادی پیش ساخته چدنی که به عنوان فونداسیون برای یک موتور به کار می رود
rollpin
U
پینی متشکل از طومارهای فنرهای پیچیده فولادی که به عنوان محور لولا بکار میرود
reserve factor
U
نسبت استحکام واقعی یک سازه به کمترین استحکام لازم برای شرایط موردنظر
monocoque
U
ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد
bar automatic
U
میله فولادی که به موازات ریل راه اهن کشیده میشودو وقتی که چرخ قطاری روی ان قرار می گیرد نقاط توقف و موقعیت را مشخص می نماید
structrual engineering industry
U
صنعت ساختمان فولادی صنعت سوله
internal structure
U
ساختمان داخلی سازه داخلی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com