English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
The US government agencies dropped the ball in preventing the attack. U سازمان های دولتی ایالات متحده در جلوگیری از حمله ناکام شدند .
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
central treaty organization U پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
federal reserve system U ایالات متحده علیرغم تقسیم به ایالات مختلف دارای پشتوانه ارزی واحد است
united states U ایالات متحده
united states attorney U دادستان کل ایالات متحده
ole glory U پرچم ایالات متحده
USA U ارتش ایالات متحده
United States of America U ایالات متحده امریکا
USA U مخفف ایالات متحده امریکا
U.S.A.F U مخفف نیروی هوایی ایالات متحده
department of state U وزارت خارجه ایالات متحده امریکا
stars and bars U نخستین پرچم ایالات متحده امریکا
north-eastern U وابسته به شمال شرق ایالات متحده
girl scout U عضو پیشاهنگان دختر ایالات متحده آمریکا
f.b.i U یکی از ادارات وزارت دادگستری ایالات متحده
republican party U یکی از دوحزب بزرگ ایالات متحده امریکا
girl scouts U عضو پیشاهنگان دختر ایالات متحده آمریکا
Central Intelligence Agency U مرکز اداره اطلاعات [ایالات متحده آمریکا]
The passenger was admitted into the USA. U به مسافر اجازه ورود به ایالات متحده آمریکا را دادند.
Uncle Sam U لقب دولت ایالات متحده امریکا عمو سام
blue laws U قوانین سخت و محدود کنندهی پیوریتانها که بر شمال ایالات متحده حاکم بود
blue law U قوانین سخت و محدود کنندهی پیوریتانها که بر شمال ایالات متحده حاکم بود
liberty party U حزب مخالف سیستم برده داری که در سال 0481 در ایالات متحده امریکاتشکیل شد
Indian summer U هوای ارام و خشک و صافی که در اواخر پاییز در شمال ایالات متحده امریکامشاهده میشود
Indian summers U هوای ارام و خشک و صافی که در اواخر پاییز در شمال ایالات متحده امریکامشاهده میشود
national crime information center U شبکه کامپیوتری FBI که مربوط به جرائم رخ داده درسراسر ایالات متحده امریکا میباشد
new deal U روش سیاسی جدیدی که از دوران روزولت اعمال ان از طرف دولت ایالات متحده امریکا شروع شد
member banks U در ایالات متحده کلیه بانکها براساس اساسنامه خود بایستی عضونظام فدرال رزرو در ایند
Ivy League U نام گروهی از دانشگاههای قدیمی و نامور بخش شرقی ایالات متحده که با هماتحادیهی ورزشی و غیره دارند
We planned to do a cross-country trip in the US, but our parents ruled that out/vetoed it. U ما برنامه ریختیم سفری سرتاسری در ایالات متحده بکنیم اما پدر و مادرمان جلویمان را گرفتند [مخالفت کردند ] .
democratic party U یکی از دو حزب بزرگ سیاسی ایالات متحده امریکا که به صورت فعلیش از 8281 تاسیس شده لیکن از 7871 عملا" موجود بوده است
communications stallite corporation U یک شرکت تحت مالکیت خصوصی است که امتیاز ان توسط کنگره ایالات متحده امریکا به منظور مخابره سیگنالهای صوتی وتلویزیونی و تصویری ماهواره صادر شده است
point four U چهارمین ماده از مواد اصلی نطق افتتاحیه ترومن رئیس جمهور امریکادر ژانویه 9491 در کنگره که در ان پیشنهاد شده بود که ایالات متحده امریکا به وسیله تامین کمکها و مساعدتهای فنی در کشورهای توسعه نیافته جهان
revenue cutter U کشتی مسلح دولتی که برای جلوگیری ازقاچاق واجرای قوانین مالیاتی بکار رود
federal privacy act U قانون فدرال که از اشکار شدن پرونده پرسنلی افراد توسط عوامل دولتی یا طرفهای قرارداد ان جلوگیری میکند
unified command U نیروهای متحد فرماندهی متحده یکانهای متحده متشکل از چندنیرو یا کشور
vetoes U حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoing U حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoed U حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
veto U حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
make a diplomatic representation U به دولتی تذکر دادن یا توجه دولتی را به موضوعی جلب کردن
the funds U قرضه دولتی سهام وام دولتی
crown debt U طلب دولتی بستانکاری دولتی
sub domain U سطح دوم آدرس دهی در اینترنت که مربوط به نام سازمان در یک سازمان بزرگتر است
central treaty organization U سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
unhappy U ناکام
unhappier U ناکام
blighted U ناکام
unhappiest U ناکام
disappointed U ناکام
secret police U سازمان پلیس مخفی سازمان کاراگاهی
ibi U Informatics of IntergovermentalBureauسازمانی متشکل از اعضای سازمان ملل UNESCO یانمایندگی سازمان ملل متحد
velimirovic attack U حمله ولیمیروویچ در حمله سوزین از دفاع سیسیلی شطرنج
hysterics U حمله خنده غیر قابل کنترل حمله گریه
counter riposte U حمله شمشیرباز پس از دفع حمله متقابل حریف
economic and social council U شورای اقتصادی و اجتماعی یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد که وفیفه اش انجام امور اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و تربیتی مربوط به سازمان ملل
vortex breakdown/brust U جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
international labour organization U سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
they were made one U با هم یکی شدند
they parted with each other U از هم جدا شدند
stable U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
apparatus [machinery] U سازمان [سازمان اداری ]
structures U سازمان سازمان دادن
structuring U سازمان سازمان دادن
structure U سازمان سازمان دادن
they took refuge in a cave U در غاری پنهان شدند
they sought of him a miracle U معجزهای از او خواستار شدند
the troops were scattered U سپاهیان متفرق شدند
they muliplied by generation U با زاد و ولدزیاد شدند
the boys were excused U شاگردان مرخص شدند
those who did not fear won U انهایی که نترسیدندپیروز شدند
They grew attached ( attracted) to each other. U به همدیگر علاقمند شدند
federal government U حکومت متحده
federal council U مجلس متحده
the united kingdom U سلطنت متحده
the united states of america U ایالات یا کشورهای متحدامریکا
confederacy U ایالات هم پیمان هم پیمانی
confederacies U ایالات هم پیمان هم پیمانی
lord lieutenant U نماینده پادشاه در ایالات
rio treaty U اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند
ond shot U بیک حمله دریک حمله
hysterogenic U حمله تشنجی شبیه حمله
hysteroid U حمله تشنجی شبیه حمله
United Kingdom U کشور متحده پادشاهی
United Arab Emirates U امارات متحده عربی
federal council U مجلس دولت متحده
united arab republic U جمهوری متحده عربی
federal authorities U قدرت دولت متحده
state hood U حالت وشرایط ایالات امریکا
interstate commerce commission U کمیسیون تجارت بین ایالات
housekeeping U مجموعه دستوراتی که یک بار اجرا شدند
omission factor U تعداد متنهای مربوطه که در یک جستجو گم شدند
the people pressed in U مردم زور اورده داخل شدند
Several engineeres were removed from office. U چندین مهندس از کار بر کنار شدند
the party rallied round him U ان دسته دوباره دور اوجمع شدند
the judges were influenced by U داوران زیر نفوذ او واقع شدند
How many students passed the exam? U چند نفر در امتحان قبول شدند؟
federal constitution U قانون اساسی دولت متحده
The officers were brifed on (about) the detailes. U افسران درباره جزییات مطلع ( توجیه شدند )
My shoes stretched after wearing them for a couple of days . پس از چند روز پوشیدن، کفشهایم گشاد شدند.
statehood U یکی از ایالتهای متحده شدن یا بودن
Midwestern U وابسته به ایالتهای میانی ایالت متحده
texas U استان تکزاس درکشورهای متحده امریکا
virginia U نام یکی از ایالات اتازونی توتون ویرژینی
The lights of the aircraft were blinking. U چراغهای هواپیما خاموش ؟ روشن می شدند ( چشمک می زدند )
Many people were hurt when the boiler exploded. U وقتیکه دیگ بخار ترکید خیلیها مجروح شدند
mix up, caution U موافب باشید هواپیماهای دشمن و خودی درگیر شدند
i lost my friends U دوستان خود را از دست دادم دوستانم از من جدا شدند
Due to the review security procedures were modified . U به علت بررسی روش های امنیتی اصلاح شدند.
illinois U استان >ایلی نویز< در ایالت متحده امریکا
sherman anti trust act U قانون ضد تراست شرمن درایالات متحده امریکا
Gangs of youths went on the rampage through the inner city. U دسته های جوانان با داد و بیداد از مرکز شهر رد شدند.
pelasgic U نام نخستین نژادی که دریونان و جزیرههای خاورمدیترانه ساکن شدند
first class cricket U مسابقه کریکت بین تیمهای حرفهای و اماتور ایالات ودانشگاههای انگلستان
disappoints U ناکام کردن محروم کردن
disappoint U ناکام کردن محروم کردن
front line U خط حمله خط حمله یادفاع
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
target date U زمان حمله به هدف یا تاریخ حمله به هدف
stating U دولتی
national [state, federal state] <adj.> U دولتی
government-run [television, newspaper etc.] <adj.> U دولتی
governmental <adj.> U دولتی
state- U دولتی
stated U دولتی
states U دولتی
governmental U دولتی
belonging to the state <adj.> U دولتی
state U دولتی
patches U ارسال الکتریکی که توسط سیمهای کوتاه متصل می شدند و امکان تشخیص سریع و ساده شبکه را فراهم می کنند
patch U ارسال الکتریکی که توسط سیمهای کوتاه متصل می شدند و امکان تشخیص سریع و ساده شبکه را فراهم می کنند
serfs U درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
serf U درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
state prison U زندان دولتی
state ownership U مالکیت دولتی
state bank U بانک دولتی
state enterprise U بنگاه دولتی
state enterprise U مالکیت دولتی
etatism U سوسیالیزم دولتی
state college U دانشکده دولتی
civil servants U مستخدم دولتی
civil servant U مستخدم دولتی
state socialism U سوسیالیسم دولتی
state university U دانشگاه دولتی
debenture U حواله دولتی
government control U نظارت دولتی
government control U کنترل دولتی
government departments U دوایر دولتی
government officials U مامورین دولتی
public servants U مامورین دولتی
government sector U بخش دولتی
government regulation U مقررات دولتی
political circles U دوایر دولتی
government property U مال دولتی
public assistance U کمکهای دولتی
nationalized industries U صنایع دولتی
economic unit U موسسه دولتی و ...
quasi public U نیمه دولتی
public ship U ناو دولتی
public service U استخدام دولتی
public ownership U مالکیت دولتی
public monopoly U انحصار دولتی
public institutions U نهادهای دولتی
the funds U وام دولتی
public domain U خالصه دولتی
stating U دولتی حالت
government owned industries U صنایع دولتی
states U دولتی حالت
public sector U بخش دولتی
government office U اداره دولتی
state U دولتی حالت
state- U دولتی حالت
stated U دولتی حالت
civil services U خدمات دولتی
public ownership U خالصه دولتی
public schools U مدارس دولتی
public ownership U مالکیت دولتی
private U غیر دولتی
public domain U خالصه دولتی
public domain U مالکیت دولتی
privates U غیر دولتی
quasi public company U شرکت نیمه دولتی
government securities U اوراق بهادار دولتی
bill of oredit U اوراق قرضه دولتی
lycee l U دبیرستان دولتی درفرانسه
order in council U تصویب نامه دولتی
adhesion U الحاق دولتی به یک پیمان
arms U نشان دولتی نیرو
state planning U برنامه ریزی دولتی
the king in council U شورای دولتی باحضوراعلیحضرت
The corruption in government offices . U فساد دردستگاههای دولتی
privatization U غیر دولتی کردن
grants U کمک دولتی اعانه
grant U کمک دولتی اعانه
privatizes U غیر دولتی کردن
government broadcasting U پخش برنامههای دولتی
bureaucracy U مجموع گماشتگان دولتی
government enterprise U موسسات تولیدی دولتی
bureaucracies U مجموع گماشتگان دولتی
privatized U غیر دولتی کردن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com