English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
capital structure U ساخت سرمایه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
marxist economics U نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
Other Matches
over capitalised U براورد اضافی سرمایه سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه اعلام کردن
supply price of capital U قیمت عرضه سرمایه اصطلاح کینز در رابطه باهزینه سرمایه گذاری
capital stock U سهام سرمایه سهامی که به عنوان سرمایه به شرکت اورده میشود
work in process U کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
work in progress U کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
Visual Basic U ابزار برنامه نویسی ساخت ماکروسافت که باعث ساخت برنامههای کاربردی ویندوز به آسانی میشود
capital consumption allowance U کسر مصرف سرمایه مترادف با استهلاک سرمایه
liquidity trap U سرمایه گذاری بسیار کم بوده و سرمایه گذاران ترجیح میدهند که دارائیهای خود رابه شکل پول نقد نگاه دارند
capitalization U تبدیل به سرمایه کردن تجمع سرمایه
disinvestment U سرمایه گذاری منفی سرمایه برداری
multiplier principle U اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
financier U سرمایه دار سرمایه گذار
financiers U سرمایه دار سرمایه گذار
capital gain U منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
capitalism U کاپیتالیزم سیستم سرمایه داری سیستم سرمایه گرایی سرمایه داری
residential investments U سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
acceleration principle U یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
os/ U سیستم عامل چندکاره برای کامپیوترهای PC ساخت IBM و ماکروسافت که ساخت آن توسط IBM ادامه دارد تا تغییری در ویندوز ماکروسافت باشد
overcapitalization U سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
desired investment U سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
cooperative scorer U بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
unintended investment U سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
capital program U برنامه سرمایه گذاری برنامه تولید سرمایه
registered capital U سرمایه به ثبت رسیده سرمایه ثبت شده
collapse capitalism U فروپاشی سرمایه داری سقوط سرمایه داری
marginal utility of capital U مطلوبیت نهائی سرمایه فایده نهائی سرمایه
cobb doglas production function U ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
fund U سرمایه
equity U سرمایه
equities U سرمایه
asset U سرمایه
funded U سرمایه
turn over U سرمایه
capital U سرمایه
capital intensive U سرمایه بر
formed U ساخت
forms U ساخت
make-up U ساخت
composition U ساخت
design U ساخت
form U ساخت
textures U ساخت
making U ساخت
texture U ساخت
habitus U ساخت
substandard U بد ساخت
formation U ساخت
designs U ساخت
generation U ساخت
constructions U ساخت
construction U ساخت
conformation U ساخت
manufacturing U ساخت
fecit U ساخت
compositions U ساخت
performances U ساخت
performance U ساخت
generations U ساخت
synthesis U ساخت
unstructured U بی ساخت
syntheses U ساخت
fabrication U ساخت
built U ساخت
manufactures U ساخت
manufactured U ساخت
structure U ساخت
structures U ساخت
structuring U ساخت
workmanship U ساخت
manufacture U ساخت
invenit U ساخت
manufactory U ساخت
make up U ساخت
capital consumption U مصرف سرمایه
enterprises U سرمایه گذاری
capital cost U هزینه سرمایه
cost of capital U هزینه سرمایه
capital consuming U سرمایه طلب
capital construction U ساختمان سرمایه
capital constraint U محدودیت سرمایه
capital coefficient U ضریب سرمایه
capital charges U هزینههای سرمایه
social capital U سرمایه اجتماعی
capital creation U ایجاد سرمایه
capital fund U وجوه سرمایه
investment U سرمایه گذاری
unfunded U بدون سرمایه
capital formation U تشکیل سرمایه
quantity of capital U مقدار سرمایه
capital flow U انتقال سرمایه
accumulation of capital U انباشت سرمایه
capital flow U جریان سرمایه
capital flight U فرار سرمایه
capital exports U صادرات سرمایه
capital depreciation U استهلاک سرمایه
return on capital U بازدهی سرمایه
return of capital U بازده سرمایه
transfer of capital U انتقال سرمایه
real capital U سرمایه واقعی
trust fund U سرمایه امانی
accumulated capital U سرمایه متراکم
replacement capital U سرمایه جایگزینی
replacement capital U سرمایه جانشینی
reserve fund U سرمایه احتیاطی
consumer capital U سرمایه مصرفی
accumulation of capital U تراکم سرمایه
capital building U سرمایه سازی
capital augmenting U سرمایه افزا
capital asset U سرمایه ثابت
capital appropiation U تخصیص سرمایه
capital agglomeration U تجمع سرمایه
capital accumulation U تراکم سرمایه
capital accumulation U انباشت سرمایه
capital account U حساب سرمایه
investments U سرمایه گذاری
bankroll U سرمایه بانک
anti capitalist U ضد سرمایه داری
an idel capital U سرمایه بیکار
yield of capital U بازده سرمایه
fixed property U سرمایه ثابت
fixed capital U سرمایه ثابت
financial capital U سرمایه مالی
equity investment U مشارکت در سرمایه
usance U سود سرمایه
disinvestment U کاهش سرمایه
disinvestment U اتلاف سرمایه
money capital U سرمایه پولی
constant capital U سرمایه ثابت
consolidated fund U سرمایه ذخیره
circulation capital U سرمایه در گردش
national capital U سرمایه ملی
flight of capital U فرار سرمایه
flight of capital U مهاجرت سرمایه
mobility of capital U تحرک سرمایه
joint stock U سرمایه مشترک
intellectual capital U سرمایه فکری
working capacity U سرمایه جاری
liquid capital U سرمایه نقدی
opening capital U سرمایه اولیه
initial capital U سرمایه اولیه
liquid capital U سرمایه راکد
human capital U سرمایه انسانی
fluid capital U سرمایه متحرک
fluid capital U سرمایه سیال
floating capital U سرمایه متحرک
working asset U سرمایه کار
widening of capital U گسترش سرمایه
circulating capital U سرمایه در گردش
circulating capital U سرمایه در جریان
cash capital U سرمایه نقدی
capital reserve U ذخیره سرمایه
capital requirement U نیاز سرمایه
capital paid in U ذخیره سرمایه
out flow of capital U خروج سرمایه
capital outflow U خروج سرمایه
capital movement U حرکت سرمایه
capital market U بازار سرمایه
capital loss U زیان سرمایه
capital liability U بدهی سرمایه
capital levy U مالیات بر سرمایه
capital intensive technique U فن تولید سرمایه بر
capital intensive U سرمایه طلب
capital inflow U ورود سرمایه
physical capital U سرمایه غیرپولی
capital reserve U اندوخته سرمایه
capital stock U موجودی سرمایه
capital stock U حجم سرمایه
capitalization U سرمایه سازی
nominal capital U سرمایه اسمی
capitalization U سرمایه گذاری
capital value U ارزش سرمایه
capital turnover U گردش سرمایه
operating capital U سرمایه در گردش
trading capital U سرمایه در گردش
capital transfers U انتقالات سرمایه
capital theory U نظریه سرمایه
capital tax U مالیات بر سرمایه
capital structure U بنیان سرمایه
physical capital U سرمایه فیزیکی
capital in cash U سرمایه نقدی
stocked U سهام سرمایه
stock U سهام سرمایه
finance U سرمایه گذاری
tycoons U سرمایه گذارمهم
financed U سرمایه گذاری
working capital U سرمایه در گردش
finances U سرمایه گذاری
tycoon U سرمایه گذارمهم
funded U موجودی سرمایه
fund U موجودی سرمایه
invest U سرمایه گذاری
invest U سرمایه گذاشتن
investor U سرمایه گذار
invested U سرمایه گذاری
invested U سرمایه گذاشتن
investing U سرمایه گذاری
investing U سرمایه گذاشتن
invests U سرمایه گذاری
invests U سرمایه گذاشتن
investors U سرمایه گذار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com