Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
forge
U
ساختن کوره یا کارگاه اهنگری
forges
U
ساختن کوره یا کارگاه اهنگری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
smith's shop
U
کارگاه اهنگری
forges
U
کوره اهنگری
buldozer
U
کوره اهنگری
forging
U
قطعه اهنگری کوره کاری
strikes
U
اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
strike
U
اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
resident engineer
U
مهندس مقیم در کارگاه ساختمانی یا نماینده مهندس مشاور در کارگاه
fettling
U
شن یاکلوخهای که درته کوره می ریزند تا انرا محافظت کند خاکستر ته کوره
drop froge
U
اهنگری کردن حدیدهای اهنگری حدیدهای
open hearth furnace
U
کوره روباز کوره زیمنس مارتین
glazing kiln
U
کوره لعابی کوره لعاب پزی
tunnel klin
U
کوره کانالی کوره تانل
recuperative furnace
U
کوره بهبوددهنده کوره نیروبخش
smith's shop
U
اهنگری
smithies
U
اهنگری
smithy
U
اهنگری
forging
U
اهنگری
smithcraft
U
اهنگری
smithery
U
اهنگری
buldozer
U
ماشین اهنگری
forge
U
اهنگری کردن
furnace forge
U
اهنگری کورهای
sledges
U
چکش اهنگری
sledge
U
چکش اهنگری
forges
U
اهنگری کردن
tuyere
U
دهانه دم اهنگری
vise
U
گیره اهنگری
drop forging
U
اهنگری سقوطی
stithy
U
دکان اهنگری
blanker
U
حدیده اهنگری
forgeable
U
قابل اهنگری
smith
U
اهنگری کردن
swage
U
سنبه اهنگری
black smith, hand hammer
U
چکش اهنگری
crucibles
U
بوته اهنگری
crucible
U
بوته اهنگری
forging grade steel
U
فولاد اهنگری
black smiths, sledge hammer
U
پتک اهنگری
forgeability
U
قابلیت اهنگری
forging crack
U
اهنگری شکافی
forging burst
U
اهنگری انفجاری
forged steel
U
فولاد اهنگری شده
forge pig iron
U
اهن خام اهنگری
drop hammer
U
پتک خودکار اهنگری
cold pressed forging
U
اهنگری فشاری سرد
drop press
U
پتک خودکار اهنگری
smithies
U
فلز فروشی اهنگری
black smiths, top swage
U
قالب و سنبه اهنگری
hot forging die
U
حدیده اهنگری گرم
drop hammer die
U
حدیده اهنگری گرم
hot working brass
U
برنج قابل اهنگری
smithy
U
فلز فروشی اهنگری
hollow forge
U
اهنگری کردن مجوف
hot forge
U
اهنگری کردن گرم
anvil block
U
سندان مخصوص اهنگری
swage
U
قالب یا پرس اهنگری
drop forging press
U
پرس اهنگری حدیدهای
open die forging
U
اهنگری حدیده ازاد
cold swage
U
اهنگری کردن در حالت سرد
scareup
U
فاهر ساختن برای مصرف تامین کردن بسرعت ساختن
three square
U
سوهان اهنگری دارای مقطع مثلث شکل
workhouse
U
کارگاه
field
U
کارگاه
workhouses
U
کارگاه
fielded
U
کارگاه
industrial unit
U
کارگاه
plants
U
کارگاه
establishments
U
کارگاه
workshops
U
کارگاه
workshop
U
کارگاه
detectives
U
کارگاه
shops
U
کارگاه
fields
U
کارگاه
sculptors
U
کارگاه
sculptoris
U
کارگاه
plant
U
کارگاه
atelier
U
کارگاه
establishment
U
کارگاه
detective
U
کارگاه
shopboard
U
کارگاه
engineering workshop
U
کارگاه
shop
U
کارگاه
sculptor
U
کارگاه
shopped
U
کارگاه
plants
U
تجهیزات کارگاه
cottage industries
U
کارگاه خانگی
engineering workshop
U
کارگاه صنعتی
cottage industry
U
کارگاه خانگی
automatic turning shop
U
کارگاه تراشکاری
field shop
U
کارگاه صحرایی
works inspector
U
بازرس کارگاه
job office
U
دفتر کارگاه
deadman
U
کارگاه برفی
atelier
U
کارگاه هنری
lathe shop
U
کارگاه تراشکاری
manufactory
U
کاردستی کارگاه
artist's workshop studio
U
کارگاه هنری
assembly shop
U
کارگاه مونتاژ
welding shop
U
کارگاه جوشکاری
site manager
U
رئیس کارگاه
sited
U
کارگاه ساختمانی
building sites
U
کارگاه ساختمانی
studios
U
کارگاه کارخانه
studio
U
کارگاه هنری
studios
U
کارگاه هنری
studio
U
کارگاه کارخانه
exhaust fan
U
هواکش کارگاه
sites
U
کارگاه ساختمانی
carpet workshop
U
کارگاه قالیبافی
site clearance
U
تخلیه کارگاه
shops
U
کارگاه تعمیرگاه
shopped
U
کارگاه تعمیرگاه
building site
U
کارگاه ساختمانی
pilot plant
U
کارگاه نمونه
looms
U
کارگاه بافندگی
milling shop
U
کارگاه فرزکاری
looming
U
کارگاه بافندگی
loomed
U
کارگاه بافندگی
plant
U
تجهیزات کارگاه
loom
U
کارگاه بافندگی
production
U
فرآورده کارگاه
site
U
کارگاه ساختمانی
shop
U
کارگاه تعمیرگاه
electroplating shop
U
کارگاه عملیات گالوانیزهای
acid restoring plant
U
کارگاه بازیابی اسید
molding shop
U
کارگاه قالب گیری
storage pile
U
انبار مصالح در کارگاه
shipyards
U
کارگاه کشتی سازی
plant records
U
امار تجهیزات کارگاه
shipyard
U
کارگاه کشتی سازی
ball joint vise
U
گیره ساچمهای کارگاه
pattern shop
U
کارگاه مدل سازی
acid recovery plant
U
کارگاه بازیابی اسید
plants
U
محل کارخانه یا کارگاه
machine shop
U
کارگاه محاسبات ماشینی
workshop
U
اتاق کار کارگاه
workshops
U
اتاق کار کارگاه
winding shop
U
کارگاه سیم پیچی
workroom
U
اتاق کار کارگاه
plant
U
محل کارخانه یا کارگاه
pullery
U
کارگاه پوست تراشی
sweatshops
U
کارگاه بهره کشی
sweatshop
U
کارگاه بهره کشی
ex works
U
تحویل در کنار کارگاه یاکارخانه
on site concrete
U
بتن ساخته شده در کارگاه
pouring bay
U
کارگاه کوچک ریخته گری
mix in place
U
تهیه بتن در خود کارگاه
craftshop
U
کارگاه هنرهای دستی تفریحی
maintenance shop
U
کارگاه تعمیر و نگهداری تعمیرگاه
stance
U
طرزایستادن در مقابل حریف بوکس کارگاه
stances
U
طرزایستادن در مقابل حریف بوکس کارگاه
hauled
U
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
dockyard
U
کارگاه کشتی سازی shipyard : syn
dockyards
U
کارگاه کشتی سازی shipyard : syn
hauling
U
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauls
U
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
haul
U
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
haul road
U
راه مخصوص حمل مصالح ساختمانی به کارگاه
lithography
U
کارگاه تهیه فیلم و زینک کتاب و مجله
fitting shop
U
کارگاهی که در انجا اجزای ماشین را سوار میکنند کارگاه مونتاژ
bench check
U
کارگاه مجهز به دستگاههای ازمایشی علامت نقطه بازرسی نقشه برداری
free haul
U
در حمل مصالح ساختمانی به کارگاه حداکثر مسافتی را که کرایه اضافی بدان تعلق نگیردگویند
operating bridge
U
پلی که جهت عبور و انتقال وسایل کار در کارگاه ساختمانی ساخته میشود پل بهره برداری
burners
U
کوره
burner
U
کوره
pusher type furnace
U
کوره پیش بر
brick burner
U
کوره پز
incinerators
U
کوره
furnace house
U
کوره
stove
U
کوره
stoves
U
کوره
furnace bottom
U
کف کوره
chimney
U
کوره
incinerator
U
کوره
chimneys
U
کوره
furnace
U
کوره
kilns
U
کوره
furnaces
U
کوره
fornax
U
کوره
fornacis
U
کوره
fire box
U
کوره
manhole
U
کوره
manholes
U
کوره
ovens
U
کوره
kiln
U
کوره
oven
U
کوره
copper furnace
U
کوره ذوب مس
furnace brick
U
اجر کوره
furnace cinder
U
تفاله کوره
furnace chrome
U
کروم کوره
furnace clag
U
خاک رس کوره
melting furnace
U
کوره گداز
diverticulum
U
کوره راه
furnace brick work
U
اجرکاری کوره
melting furnace
U
کوره ذوب
furnace brown
U
قهوهای کوره
furnace charge
U
شارژ کوره
continous type furnace
U
کوره تونلی
furnace breast
U
سردر کوره
furnace brazing
U
زردجوشکاری کوره
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com