English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
superstructure U ساختمان فوقانی
superstructures U ساختمان فوقانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
upstairs U دراشکوب بالا ساختمان فوقانی
Other Matches
building system U اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
outline assembly drawing U نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
crankcase upper half U قسمت فوقانی محفظه لنگ محفظه لنگ فوقانی
angle-post U [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer U فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
gigantic building U ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
dependency U [قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
coach-house U ساختمان خدمه [در کنار ساختمان اصلی]
civil engineering contractor U مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
building enterprise U مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
enterprise network U شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
upper limit U حد فوقانی
uppers U فوقانی
upper U فوقانی
top U فوقانی
superjacent U فوقانی
top view U نمای فوقانی
capital U فوقانی راسی
upper beam U تیر فوقانی
upper bowl U جام فوقانی
topstone U سنگ فوقانی
top layer U لایه فوقانی
top edge U لبه فوقانی
top die U حدیده فوقانی
the upper storey U طبقه فوقانی مخ
superstratum U طبقه فوقانی
block structure U ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
rotundas U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotunda U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotonda U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
foundation soil U شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
constructional feature U ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
double shell constraction U ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
freeboard U بدنه فوقانی ناو
furnace dome U قسمت فوقانی کوره
head gate U دریچه فوقانی کانال
furnace top U قسمت فوقانی کوره
fan light U پنجره کوچک فوقانی
upper room U بالاخانه اطاق فوقانی
top hamper U اتصالات فوقانی ناو
roundhouse U عرشه فوقانی کشتی
pile head U قسمت فوقانی شمع
upside U قسمت بالایی فوقانی
superstructure U روساخت بنای فوقانی
skysail U بادبان فوقانی کشتی
mesocline U لایه فوقانی مزوسفر
superstructures U روساخت بنای فوقانی
overbuild U زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
header U قسمت فوقانی اجر کله
headers U قسمت فوقانی اجر کله
altar-stone U [سنگ رویه فوقانی محراب]
chemosphere U ناحیهای در قسمتهای فوقانی اتمسفر
altar-slad U [سنگ رویه فوقانی محراب]
poop deck U عرشه کوچک فوقانی کشتی
hurricane deck U عرشه سبک فوقانی کشتی
uppish U باد در خیشوم انداز فوقانی
turf U طبقه فوقانی خاک مرغزار
acropodium U سطح فوقانی پای پرندگان
base shear U نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
top of the loom U قسمت بالایی یا فوقانی دار [قالی]
fastigium U راس قسمت فوقانی بطن چهارم
stratosphere U طبقه فوقانی جواز 11 کیلومتر ببالا
taffrail U قسمت فوقانی ومسطح عقب کشتی
topsides U قسمت فوقانی بدنه قایق بالای اب
head board U تختهای که در انتهای فوقانی چیزی گ ذارند
aurora U پدیده تابناکی در لایههای فوقانی اتمسفر
waxed U واکس زدن سطح فوقانی تخته موج
waxes U واکس زدن سطح فوقانی تخته موج
wax U واکس زدن سطح فوقانی تخته موج
biconvex U بالی که هر دو سطح فوقانی و تحتانی ان به صورت محدب باشد
ozonosphere U لایهای از بخشهای فوقانی اتمسفر در ارتفا تقریبی 02 تا03 کیلومتر
bow string truss U خرپاهائیکه قسمتهای فوقانی و تحتانی ان نسبت به افق خمیده باشد
jibstay U قسمت فوقانی تیر که بادبان یک گوشه روی ان قرار می گیرد
upper surface blowing U دمیدن جریان جهت پیشراننده اصلی روی سطح فوقانی بال
cumulo nimbus U ابرهای بسیار بزرگ متراکم که قسمتهای فوقانی انها به استراتوسفر میرسد
chapman region U منطقه فرضی در لایههای فوقانی اتمسفر که توزیع دانسیته الکترونها در ان باتغییرات ارتفاع قابل پیش بینی است
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
chine U عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
beneficial occupancy U اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
construction batalion U گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
overpasses U گذرگاه فوقانی گذرگاه زبرین
overpass U گذرگاه فوقانی گذرگاه زبرین
modular construction U ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
substructure U پی ساختمان
substructures U پی ساختمان
making U ساختمان
frame U ساختمان
types U ساختمان
typed U ساختمان
carbody U ساختمان
type U ساختمان
stance U ساختمان
stances U ساختمان
structureless U بی ساختمان
building line U بر ساختمان
structure of an animal U ساختمان
homoplastic U هم ساختمان
built-up U پر از ساختمان
mechanisms U ساختمان
mechanism U ساختمان
constructions U ساختمان
structures U ساختمان
erection U ساختمان
structure U ساختمان
erections U ساختمان
built up U پر از ساختمان
foundation U پی ساختمان
construction U ساختمان
structuring U ساختمان
building U ساختمان
exhibition building U ساختمان نمایشگاه
cost of construction U بهای ساختمان
gross area U پهنه ساختمان
foundation soil U پی ریزی ساختمان
real estate U املاک و ساختمان
annexe U ساختمان فرعی
constructional dimension U ابعاد ساختمان
constructional dimension U بعد ساختمان
office building U ساختمان اداری
component part U جزء ساختمان
front U نمای ساختمان
columnar structure U ساختمان ستونی
block U یک دستگاه ساختمان
blocked U یک دستگاه ساختمان
blocks U یک دستگاه ساختمان
capital construction U ساختمان سرمایه
bunkhouse U ساختمان خوابگاه
built in U جزو ساختمان
building trade worker U تعمیرکار ساختمان
constructional feature U طرح ساختمان
formation U ساختمان تشکیلات
materials U مصالح ساختمان
building line U خط کناری ساختمان
dentition U ساختمان دندانها
chapter-house U ساختمان جلسات
data structure U ساختمان داده ها
cone U ساختمان مخروطی
fabric U ساختار ساختمان
material U مصالح ساختمان
crane construction U ساختمان جرثقیل
cost of construction U هزینه ساختمان
fleuron U [آراستن ساختمان با گل]
contractors pump U پمپ ساختمان
contracting industry U صنعت ساختمان
constructiveness U قوه ساختمان
building trade joinery U نجاری ساختمان
soil structure U ساختمان خاک
primary structure U ساختمان اولیه
primary structure U ساختمان اصلی
system's design U ساختمان سیستم
plant construction U ساختمان کارخانه
tectonics U ساختمان شناسی
overall width U عرض ساختمان
on the stocks U در دست ساختمان
front door [of house] U در جلویی [ساختمان]
tower building U ساختمان برجی
trisyly U ساختمان سه ستونی
turn out U ساختمان اب پخش
propylaeum U در بزرگ ساختمان
fronting U نمای ساختمان
steeple U ساختمان بلند
situation of a building U موقعیت ساختمان
site engineering U مدیر ساختمان
steel construction U ساختمان فولادی
steel framed structured U ساختمان فولادی
sandwitch construction U ساختمان لایهای
steeples U ساختمان بلند
structuralization U ایجاد ساختمان
structuralize U ساختمان کردن
front U نمای ساختمان
pygidium U ساختمان دم و کفل
under construction U دردست ساختمان
entry door U در جلویی [ساختمان]
main building U ساختمان اصلی
industrial building U ساختمان صنعتی
imperfect structural U ساختمان ناتمام
hydraulic construction U ساختمان ابی
entrance U در جلویی [ساختمان]
laminated construction U ساختمان ورقهای
house building U ساختمان مسکونی
home building U ساختمان مسکونی
high rise block U ساختمان بلند
height overall U ارتفاع ساختمان
height of building U بلندی ساختمان
apartment house U ساختمان آپارتمانی
inhouse work U توکار ساختمان
low loss construction U ساختمان کم تلفات
local building inspector U پلیس ساختمان
length overall U طول ساختمان
zonation U ساختمان غشایی
laminated structure U ساختمان متورق
laminated structure U ساختمان لایهای
City Hall U ساختمان شهرداری
high-rise U ساختمان بلند
intermediate structure U ساختمان داخلی
integral construction U ساختمان یکپارچه
entrance door U در جلویی [ساختمان]
aircraft structure U ساختمان هواپیما
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com