English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
City Hall U ساختمان شهرداری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
building system U اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
outline assembly drawing U نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
angle-post U [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer U فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
dependency U [قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
gigantic building U ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
municipality U شهرداری
municipalities U شهرداری
City Hall U شهرداری
municipally U از راه شهرداری
municipally U از لحاظ شهرداری
jurat U رئیس شهرداری
municipally U بوسیله شهرداری
town halls U عمارت شهرداری
mayoralty U ریاست شهرداری
town council U انجمن شهرداری
municipal council U انجمن شهرداری
municipal court U دادگاه شهرداری
municipal revenue U درامد شهرداری
municipal spending U مخارج شهرداری
mayorship U ریاست شهرداری
town hall U کاخ شهرداری
town hall U عمارت شهرداری
town halls U کاخ شهرداری
guildhalls U عمارت شهرداری
burgomaster U اعضای شهرداری
municipal budget U بودجه شهرداری
dump car U ماشین شهرداری
guildhall U عمارت شهرداری
municipal U مربوط به شهرداری
civil engineering contractor U مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
building enterprise U مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
coach-house U ساختمان خدمه [در کنار ساختمان اصلی]
municipalist U متخصص درامور شهرداری
town hall U تالار شهرداری یا فرمانداری
councilman U عضو انجمن شهرداری
town halls U تالار شهرداری یا فرمانداری
municipalize U بدست شهرداری دادن
dump truck U کامیون زباله بر شهرداری
town clerk U کارمند شهرداری یافرمانداری
enterprise network U شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
podesta U رئیس شهرداری در برخی شهرهای ایتالیا
municipality U شهریا بخشی که دارای شهرداری است
municipalities U شهریا بخشی که دارای شهرداری است
rotunda U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
block structure U ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
rotonda U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
constructional feature U ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
foundation soil U شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
double shell constraction U ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
rotundas U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
overbuild U زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
guild hall U عمارت شهرداری که اصناف یارسته هادران انجمن می کنند
boroughs U شهریاقصبهای که وکیل به مجلس بفرستدیاانجمن شهرداری داشته باشد
borough U شهریاقصبهای که وکیل به مجلس بفرستدیاانجمن شهرداری داشته باشد
base shear U نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
corporation U شرکت یا بنگاه دارای شخصیت حقوقی هیات اعضا انجمن شهر یا مامورین منتخب شهرداری
corporations U شرکت یا بنگاه دارای شخصیت حقوقی هیات اعضا انجمن شهر یا مامورین منتخب شهرداری
aldermen U نام قضات نام مستخدمین شهرداری عضوهیئت قانون گذاری یک شهر
alderman U نام قضات نام مستخدمین شهرداری عضوهیئت قانون گذاری یک شهر
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
beneficial occupancy U اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
construction batalion U گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
modular construction U ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
types U ساختمان
building U ساختمان
structures U ساختمان
typed U ساختمان
type U ساختمان
carbody U ساختمان
built up U پر از ساختمان
built-up U پر از ساختمان
homoplastic U هم ساختمان
mechanism U ساختمان
mechanisms U ساختمان
stances U ساختمان
substructures U پی ساختمان
substructure U پی ساختمان
making U ساختمان
frame U ساختمان
stance U ساختمان
erections U ساختمان
structureless U بی ساختمان
structuring U ساختمان
structure U ساختمان
building line U بر ساختمان
structure of an animal U ساختمان
foundation U پی ساختمان
constructions U ساختمان
erection U ساختمان
construction U ساختمان
blindage U صافکاری ساختمان
primary structure U ساختمان اولیه
contractors pump U پمپ ساختمان
cone U ساختمان مخروطی
built in U جزو ساختمان
building material U مصالح ساختمان
sandwitch construction U ساختمان لایهای
cost of construction U بهای ساختمان
front U نمای ساختمان
building costs U هزینههای ساختمان
plant construction U ساختمان کارخانه
fabric U ساختار ساختمان
building component U اجزای ساختمان
building connection U انشعاب ساختمان
crane construction U ساختمان جرثقیل
cost of construction U هزینه ساختمان
contracting industry U صنعت ساختمان
pygidium U ساختمان دم و کفل
zonation U ساختمان غشایی
component part U جزء ساختمان
propylaeum U در بزرگ ساختمان
building system U سیستم ساختمان
fleuron U [آراستن ساختمان با گل]
building trade worker U تعمیرکار ساختمان
capital construction U ساختمان سرمایه
primary structure U ساختمان اصلی
building plant U وسایل ساختمان
building permit U پروانه ساختمان
constructional dimension U بعد ساختمان
bunkhouse U ساختمان خوابگاه
constructional feature U طرح ساختمان
building official U بازرسان ساختمان
constructiveness U قوه ساختمان
building trade joinery U نجاری ساختمان
constructional dimension U ابعاد ساختمان
columnar structure U ساختمان ستونی
chapter-house U ساختمان جلسات
system's design U ساختمان سیستم
trisyly U ساختمان سه ستونی
turn out U ساختمان اب پخش
under construction U دردست ساختمان
intermediate structure U ساختمان داخلی
integral construction U ساختمان یکپارچه
inhouse work U توکار ساختمان
industrial building U ساختمان صنعتی
imperfect structural U ساختمان ناتمام
hydraulic construction U ساختمان ابی
high-rise U ساختمان بلند
laminated construction U ساختمان ورقهای
laminated structure U ساختمان لایهای
laminated structure U ساختمان متورق
tectonics U ساختمان شناسی
main building U ساختمان اصلی
low loss construction U ساختمان کم تلفات
local building inspector U پلیس ساختمان
tower building U ساختمان برجی
construction U تعبیر ساختمان
length overall U طول ساختمان
structuralize U ساختمان کردن
structuralization U ایجاد ساختمان
house building U ساختمان مسکونی
home building U ساختمان مسکونی
high rise block U ساختمان بلند
steel construction U ساختمان فولادی
office building U ساختمان اداری
on the stocks U در دست ساختمان
annexe U ساختمان فرعی
dentition U ساختمان دندانها
building line U خط کناری ساختمان
data structure U ساختمان داده ها
soil structure U ساختمان خاک
overall width U عرض ساختمان
situation of a building U موقعیت ساختمان
steel framed structured U ساختمان فولادی
exhibition building U ساختمان نمایشگاه
height overall U ارتفاع ساختمان
height of building U بلندی ساختمان
apartment house U ساختمان آپارتمانی
gross area U پهنه ساختمان
foundation soil U پی ریزی ساختمان
site engineering U مدیر ساختمان
shells U بدنه ساختمان
shelling U بدنه ساختمان
shell U بدنه ساختمان
materials U مصالح ساختمان
formation U ساختمان تشکیلات
block U یک دستگاه ساختمان
stonework U ساختمان سنگی
material U مصالح ساختمان
facility U مکان ساختمان
civil engineer U مهندس ساختمان
frontages U نمای ساختمان
frontage U نمای ساختمان
makes U ساختمان ساخت
make U ساختمان ساخت
constructions U تعبیر ساختمان
physiques U ساختمان بدن
physique U ساختمان بدن
trenches U گود ساختمان
trench U گود ساختمان
edifices U ساختمان بزرگ
civil engineers U مهندس ساختمان
handrails U نرده ساختمان
blocked U یک دستگاه ساختمان
handrail U نرده ساختمان
civil engineering U مهندسی ساختمان
blocks U یک دستگاه ساختمان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com